بَدَلیجات مَجاز و آواتار
دکتر سیدمهدی حسینی، دکتری علوم سیاسی از دانشگاه تهران
از آنجا که فرایند زندگای و خصلت آن به گونه ای است که مسیر حرکت آدمیزاده در گذر عمر را برای کسی گل ریزان نکرده اند!
به بیان شاعرانۀ ابن خلدون،گویی زبان جهان هستی در عالم ، ندای خمول[تاریکی] و گرفتگی درداده و مورد اجابت واقع شده (رجایی،317:1398) و برقِ بَدلیجات این چنین چشم ساکنان فضای مجازی را گرفته است؟
جامعه پژوهان برای صورتبندی معنا و مفهوم بدلیجات به واژه فرانسوی تبار به” Avatar ” دخیل بسته اند و از این آجیل مشکل گشا برای بیان بدل های یک چیز و اشکال تغییر شکل یافتۀ یک چیز بهره می گیرند.
تأثیر معنا دار نوآوری های پرشتاب فناوری دیجیتال، به صورتی ناگزیر روان انسان نو را به تدریج دگرگون می کند:
“یکی دریایِ هول هائل است و خشمِ توفانها …”
ساحل این تأثیر گذاری کنفرانس 1940 در نیورک بود. یعنی نقطه ی عزیمت به سوی توفان دیجیتال و گرفتار توفان رسانه های دیجتالی شدن در آستانه ی ورود به 2025 !!!
از همان اوایل علی الخصوص پس از اختراع نخستین و کامپیوتر در 1947 و نمایان شدن چشم انداز آینده؛ برخی از جامعه شناسان فرهنگی که امروز را در ردیاب خود! بخوبی می دیدند نگران شدند و مانند سرداری دلیر، آزاد اندیشان جهان و سایرین را مخاطب قرار دادند:
“دلیران من! ای شیران
زنان! مردان ! جوانان ! کودکان ! پیران”
به هوش باشید که:
برگزیدگان قدرت در امریکا و برگزار کنندگان نشست « در یک غیر اخلاقیِ افسار گسیخته و مبتنی بر عدم احساس مسئولیت، موفق به کسب قدرت شده اند؛(روریش، 1393 : 195)» و از دره ی سلیکون یعنی قلب الکترونیک جهان و مرکز نو آوری های فناورانه و تولید تراشه! به مِه آلوده سازی اذهان نوجوانان و جوانان می پردازند.
«سی رایت میلز / در دهۀ 1950» خادمان فرهنگی را ترغیب می کند که وسایل ارتباط جمعی را تحت سلطۀ خود درآورند.(تافلر ، 1393 : 284)» ولی چنین کاری دیگر ضرورت ندارد.
پیشرفت تکنولوژی وسایل ارتباطی، بی سرو صدا و با سرعت و بی آن که تیری شلیک شود این وسایل را از انحصار خارج کرده است، نتیجه این کار، غیر استا ندارد شدن وسیع محصولات فرهنگی است.
تکنولوژی جدید در دست هر شخصی یک موبایل/ ماهواره قرار دارد وحتی اگر آماتور هم باشد انواع فیلم حتی منحرف وکاملا خصوصی را ویرال می کند …
ضمن پرهیز از قرار گرفتن در برابر اتهام نادیده انگاری مزایای بی شمار فضای مجازی و نو آوری های فناورانه، باید گفت ایدۀ نگران کنندۀ رواج بدلیجات و تصاویر خیالی از بدن های کمیک! حتی باعث واقعیت تأسف بار تأثیر معنادار آن بر کانون خانواده و ناکامی محض نسبت به «دست یابی به “شکل کاملِ صمیمیت” (تاملینسون، 224:1393)» شده اند:
نازنینی تو، ولی در حد خویش
الله الله پا مَنِه از حَدِ خویش
به هر حال ؛ بخشی از آن تآثیر اثیری! در واقع نوعی پندار واهی، و رؤیایی است که« آدمی با آن در گهو ارۀ بدبختی های خود به خواب رفته است.(دورکیم، 582:1396)»
اشاره به این شیوه ی به خواب رفتگی از این رو بسیار حائز اهمیت است که اکنون مع الاسف، چنان که مشهود است:
نا اندیشگی و کژ فهمی در چگونگی سامان دهی به زندگیِ اجتماعی متناسب با مقتضیات عصر دیجیتال و فقدان بینش درست از “قارچ ابتذال شرّ” (رجایی،287:1398) یکی از مهمترین دلایل پدیدۀ طولانی شدن صف دادگاه های خانواده در جامعه و خدشه در” امرِ ازدواجِ متعارف” ارزیابی می شود. …
به هیچ روی نمی توان نکته را که امروزه از رهگذر موبایل/ ماهواره « هر کس می تواند ناشر نوشته های خود باشد واقعیت پیداکرده است» را انکار کرد. …
برای نخستین بار و بدون ملاحظه ی بلوغ عقلانی و بلوغ جسمانیِ کودکان و نوجوانان؛ بخشی از حیات زیسته به “نمایشی شرم آور”(احمدی، 216:1394) تبدیل شده و “دستِ دیوان بر بَدی دراز !
به قول حکیم ِطوس، به نیکی نرفتی سخن جز به راز:
” نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد، جادویی ارجمند
نهان راستی آشکار گزند”
از آنجا که « ساخت ِ عمل تابعِ ساختِ اندیشه است و اعمال افراد بطور کلی در هر عصری بر آمده از نظرگاه رایج در آن عصر است( بشیریه:1390 : 282) پس از تحول دیجیتال و تغییر شکل بسیاری از چیزها ؛ حتی شاکله ی رفتاری چنان که مشهود است:
در محیط طوفان زای، ماهرانه در جنگ است
ناخدای استبداد با خدای آزادی
با این آواتار در حوزه ی علوم انسانی:
« یک تغییر پارادایم در جامعه شناسی سیاسی رخ داده و به طرف درک جدیدی از سیاست به مثابه پدیده ای که در همه ی تجربیات اجتماعی حضور دارد. (نش، 1388 : 21)»
پیش از ین در حوزه ی علوم طبیعی؛ اشکال تغییر شکل یافتۀ امری عادی است و “کوهن Kuhn” به آسانی واژه ی پارادیم را وارد ” ادبیاتِ عَملی” ساخت:
«معنای اعم این اصطلاح “منشاء اصول و مقررات “و معنای اخص آن “سر مشق” است.(چا لمرز ، 1393 : 109)»
اما در حوزه ی اندیشه و اجتماع « شیوه ی خاصِ نگاه کردن به پدیده ها، صورتبندی ها، پرسش ها و تعمیمات و انجام فعالیت های تحقیقاتی» نیاز به توجه به زمینه ها و روانشناسیِ دارد.
از همین روست که برخی صاحب نظران درچارچوب فرامدلِ پارادایم، ساخت قدرت مستقر و مسلط در جامعه ی ایران معاصر(قدرت جمهوری اسلامی) و شیوه ی ارتباط آن با جامعه و نیروهای اجتماعی را توضیح می دهند.
علی الخصوص با بهره گیری از دو مفهوم :
- « ساختار ، شامل “انباشت، هژمونی، هویت و مشروعیت”
- عاملیت ، شامل “سر آمد، شارحان اصلی، کارورزان و نیروهای پارادیمی”(ستاری، 1399 :3)»
منطق درونیِ موفق شدن حضرت امام خمینی(ره) در تحمیل اراده ی خود به تاریخ معاصرجهان! و پرتاب حکومت ناروای طاغوت به زباله دان تاریخ؛ را تبیین علمی می کنند.
ولی با این وجود بدلایل قابل بحث از جمله نمایش بدن های کمیک در تالار نشر نوشته های بدلی! و از آنجا که « ساخت ِ عمل تابعِ ساختِ اندیشه، و اعمال افراد بطور کلی در هر عصری بر آمده از نظرگاه رایج در آن عصر است، (بشیریه:1390 : 282) اینک:
«یک تغییر پارادایم در جامعه شناسی سیاسی رخ داده و به طرف درک جدیدی از سیاست به مثابه پدیده ای حاضر در همه ی تجربیات اجتماعی(نش، 1388 : 21)» رسیده است. بااین “فهم لرزه” امر سیاست به مثابه ستیز و دگرگونیِ هویت ها و ساختارهای اجتماعی درک می شود.
طرفه اینکه:
هم ترویج مدام بَدَلیجات مَجاز و آواتار ؛ هم چرخش پارادیمیک قدرت، درتمام سطوح از زندگانی “انسانِ نو” از مدیران اجرا یی و تقنینی و قضایی گرفته تا مدرسه و خانه، در حال روی دادن است.
یعنی «الگوهای[پیشینِ اعمالِ] قدرت؛ در طول خطوطِ عجیبِ تازه ای دارند ترک بر می دارند، (تافلر، 12:1394) و از گذرگاه اینترنت انگار چنانکه نیچه هشدارداده بود:
« هیچ انگاری دَر می کو بد! در واقع به این مرموز ترین مهمان با دیدۀ سوءظن و با نوعی دلهره، باید نگریست.(لایون، 22:1380) آیا به راستی ارباب های سلیکونی در “ننگ آشیان ِ نفرت آبادِ مجاز” پشتِ دَر هستند؟ …
در چنین شرایطی جامعه ی ایران اسلام علاوه بر پافشاری بر خصال خویشتن ؛ باید پند سخنگوی ضمیر درونی و لسان الغیب؛ را به گوش جان بشنود و چراغ راه سازد:
” مصلحت دید من آن است که یاران همه کار
بگذارند و سر طره ی یاری گیرند.”