مدیریت راهبردی بعنوان حلقه واصل
دکتر سید حمیدرضا قریشی عضو هیئت علمی دانشگاه:
مدیریت راهبردی، ماهیت ، عملکرد…
علـى (ع): بهتـرین دلیل برکمـال عقـل، برنامه ریزی خوب و مناسب است.
تعریف مدیریت:
علم و هنر بکارگیری منابع انسانی و فیزیکی از طریـق برنـامهریـزی، سازماندهی صحیح منابع و امکانات و هدایت، کنترل و ارزیابی در چارچوب یک نظام ارزشی مقبول و پذیرفته شده به منظور نیل به اهداف سازمان. جناب آقـای دکتر علـی رضائیان در تعـریف فـوق، اسـاس مدیـریت را مطـرح نمودنـد و نگـارنده میتـواند، بـر ایـن اساس، مدیـریت راهبردی را اینگونه تعریف نماید: مدیـریت راهبردی، علـم و هنر تـدوین، اجرا و ارزیابـی تصحیحات مربـوط به وظایف عمده (اساسی) سازمان است، به طوری که منجر به تحقق اهداف سازمان شود.
در این راستا میتـوان گفت که فرآینـد آن به شرح زیر است:
-1 برنامه ریزی و تدوین راهبرد:
Sterategic Formulation -2 اجرا: عبارت است از: سازماندهی، بسیـج منابع و هدایت
-3 کنترل و ارزیابی راهبردی
بنابراین بایستی اذعان کرد که: مدیریت راهبردی، یک فرآیند نیست بلکه یک فراگرد است، می توان گفت که مدیریت راهبردی همـانند یک چرخه فعـال و پویا خـود را اصلاح می کند و هدف محور است: بـه عبـارت دیگر میتـوان گفت که: مدیـریت راهبردی یک چرخه مستمر باز خورد است.
ایـن فراگرد، از بینـش و نگرش آینـده نگرانه مشروع میشود. میتزبرگ به 5 P ، معتقد است که به شرح زیر است:
Plan -1
Play -2
Position -3
Patern -4
5-Perpective
که این 5 P پیوند بین سازمان و محیط را ایجاد میکنند. در این میان، دو مشکل اساسی وجود دارد:
1 – اندیشه بدون عمل
-2 عمل بدون اندیشه برنامهریزی این امکان را به مدیر میدهد که آثار عمل خود را بررسی و در صورت لزوم از وقوع آن جلوگیری نماید. برنامه ریزی در مدیریت راهبردی، هدف مطلوب را تعییـن مینماید و روش رسیـدن به آن را تدوین می کند. به تعبیر دیگر پلی مابین وضع موجود و وضع مطلوب است. در ایـن میـان، انسجـام افقـی و عـمـودی در قواره های اجرایی برنامه بسیار مهم است و این مقوله، مؤید این است که در صورت نبودن این انسجـام، لاجـرم برنـامه ریزیهـا به صـورت جزیـرهای و جـدا از هـم انجـام میشـود و از هم افزایی لازم برخوردار نمی باشد.
در اینجا به چند ویژگی از ویژگی های مدیریت راهبردی اشاره میشود:
-1 داشتن نگاه بلند مدت: در صورت عدم وجود این نگاه قطعا مدیریت در این قسم، دچار مشکل خواهد شد.
-2 اعتماد به چشم انداز دارد: در صورتیکه به قوارهای که برای رسیـدن به اهداف در آینـده وجود نداشته باشد، قطعاً فعالیت را دچار خدشه خواهد کرد.
-3 مأموریت گرا است: موتور محرکه مدیریت در این ویژگی نهفته است، به این ترتیب که در هر وهله ای از فعالیت ها انگیزه لازم جهت تکمیل فرآیند یا فراگـرد مدیریت در این ویژگی قـرار گرفته است.
4 – لزوم وجود تصمیمات منسجم درسازمان: بحث تصمیـم گیری مهـم است ولـی آنچـه در مدیریت راهبردی حائز اهمیت است، انسجام در تصمیمات متعدد متخذه میباشد که سبب قوام مدیریت خواهد شد.
-5 عملکرد اصلی اش بر اساس شرایط محیط و ارزیایی آن است: بایستی در سازمـان، نظاماتی مبتنی بر واقعیت تعبیه گردد که در مرحله اجرا همه چیز به صورت عینی محقق شود.
-6 بـر هوشمندی و خلاقیت فردی و سازمانی استـوار است: ارزش دادن به ایدههـای نـو در این مدیریت دید، پویایی و نو شوندگی خاصی خواهد شد که سبب اثربخشی نظامات خواهد بود.
-7 دارای چارچوب مناسب برای ارزیابی وضعیت حرکت سازمان: لازمه نظارت، روش آن است که بایستی بر اساس تدبیر خاص صورت پذیرد و آن ، قواره قابل قبول که ثابت، کارآمد و قابل محـاسبه میباشد که در هر وضعیتـی، درصد تکمیل فرآیند را مشخص نماید.
چشمانداز، جایگاه آینده سازمان است، بنابراین بـا وجـود محیط پیچیـده و متغیـر امروزی که پدیـدهها را دچـار دگرگونیهای خواستـه با نـاخواسته میکند، بایستـی برای رسیـدن بـه چشم انداز سازمان اقدامات مناسب را به انجام رسانید و تعیین این قوارههـا از یک فـرآیند مناسب از پیش تعیین شده بر میآید.
-8 کمتر وارد جزییات میشود: در صورت ورود به مسائل فرعی، سازمان از رسیدن به اهداف اصلی باز خواهد ماند.
-9 فرصت شناسی و تهدید شناسی: این دو از مهمترین ویژگی ها میباشد و ناظر بـر شناخت محیط خارج از سازمان است که در کنـار مقوله نقاط قـوت و ضعف که در محیط داخلی مورد توجـه قرار میگیرد، از اهمیت ویـژهای برخوردار است که سبب میشود که از وضعیتهـای پیش آمده و قابـل پیشبینی با استفـاده از روشهـای پیشگیری مناسب، استفـاده مناسب صورت پذیرد و در مقابله با رقبـای احتمالی سازمان، خط مشـی درست و بهینه را برگزید. در اینجا، نقش تفکر راهبردی مشخص میشود.
با در نظر گرفتن هشت نوع تفکر، بایستی توجه داشت که تفکر برای آینده سازمان نقش تعیین کننده ای در شناخت بهتر محیط اجرایی خواهد داشت کـه بکارگیـری ایـن ویـژگـیها سبـب می شود تا ریسک پذیری در تصمیم گیریها به حداقل برسد. بـا درنظرگرفتـن مطالب پیشین: دو پـارادایم موجود در مدیریت راهبردی را به شرح زیر بیان میکنیم: -1 آینده، امتداد گذشتـه و حال است. به این ترتیب که برای تعیین آینده باید گذاشته و حال را ترسیم نمود. -2 قابلیت پیش بینی آینده محدود است: در جهان متغیر فعلی، پیش بینی آینده کاری دشوار بوده و پیش پینی که زمینه پیش گیری از ناکامیابی را به در جریان عملکرد سازمان ایجاد میکند، بسیار سخت خواهد بود.