شراکت راهبردی ایران و روسیه چه پیامی برای جهان خواهد داشت.!؟
احمد مولائی، مدیرعامل هلدینگ بین المللی سما، کارشناس تجارت بین الملل
ایران و روسیه شراکت خود را در بحبوحه بی ثباتی ژئوپلیتیک جهانی مستحکم کرده اند که نشان دهنده اهمیت فزاینده همکاری آنها در سال های آینده است. توافقنامه مشارکت راهبردی جامع که در جریان سفر رسمی مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران به مسکو در 17 ژانویه 2025 با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به رسمیت یافت، گامی مهم در اتحاد در حال تحول بین دو ملت است. با توجه به اینکه هر دو کشور با چالشهای مشترکی روبرو خواهند شد، این مشارکت پیامدهای گستردهای بهویژه در حوزه های نظامی، اقتصادی و انرژی دارد.
زمینه های کلیدی همکاری، از جمله حمل و نقل، بخش انرژی، دفاع و امنیت منطقه ای، در مرکز این توافق تاریخی خواهد بود.
روابط تهران و مسکو فراتر از مبادلات اقتصادی صرف است زیرا به یک مشارکت استراتژیک جامع تبدیل شده است که نشان دهنده منافع مشترک آنها در ثبات منطقه ای و مقابله با نفوذ غرب است.
چشم انداز اقتصادی ایران و روسیه با وابستگی مشترک آنها به صادرات انرژی و تجربه آنها تحت تحریم های بین المللی غرب شکل گرفته است. همسویی رو به رشد بین دو کشور فرصتی کاملاً منحصر به فرد برای غلبه بر این چالش ها و گشودن راه های جدید برای رشد اقتصادی ارائه کرده است.
یکی از ارکان مرکزی این مشارکت، کریدور حمل و نقل شمال به جنوب است که یک پروژه زیرساختی حیاتی است که تجارت بین ایران، روسیه و چندین شریک منطقهای و بینالمللی را تسهیل میکند. این سرمایه گذاری استراتژیک در شبکه های حمل و نقل به وضوح نشان دهنده قصد مسکو و تهران برای تقویت روابط تجاری و تامین منافع متقابل در سال های آینده است و به طور موثر با تحریم های غرب مقابله می کند.
علاوه بر حمل و نقل، انرژی نیز هسته اصلی مشارکت ایران و روسیه می باشد. با تحریم هائی که غرب نسبت به این دو کشور اعمال نموده ، دسترسی آنها به بازارهای غربی را محدود کرده است، هر دو کشور به دنبال راه های جایگزین برای تقویت بخش انرژی خود هستند. روسیه با ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی خود، توسعه صنعت انرژی ایران را تقویت کرده و از اکتشاف، حفاری و زیرساخت ها حمایت کرده است. به عنوان بخشی از توافق جدید، انتظار میرود چندین شرکت روسی سرمایهگذاری هنگفتی در بخش انرژی ایران داشته باشند که به مدرنسازی و گسترش قابلیتهای ایران کمک میکند. مقامات ایرانی نسبت به چشم انداز این سرمایه گذاری ها به ویژه در زمینه افزایش تقاضای انرژی در آسیا ابراز خوش بینی کرده اند.
فراتر از تجارت نفت و گاز، کشورهای منطقه اوراسیای برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود از طریق تأمین بازارهای جدید در آسیا – به ویژه هند – نهایت تلاش و همکاری خود را می کنند تا با تقویت یکپارچگی بیشتر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) وابستگی خود را به بازارهای غربی کاهش دهند. موقعیت استراتژیک ایران، این کشور را به مسیر ترانزیتی کالا بین اروپا و آسیای مرکزی و تا چین و هند تبدیل کرده است.
یکی دیگر از ویژگی های تعیین کننده مشارکت راهبردی ایران و روسیه، همکاری نظامی آنهاست. روسیه و ایران به مهم ترین تامین کنندگان تسلیحات یکدیگر، به ویژه در فناوری های پیشرفته نظامی مانند هواپیماهای بدون سرنشین تبدیل شده اند. عرضه پهپادهای تهران که در داخل جمهوری تاتارستان روسیه تولید میشوند، دو طرف را از نظر مالی و نظامی بهطور قابل توجهی تقویت کرده است. در نتیجه، ایران خود را بهعنوان یک قدرت منطقهای قرار داده است که قادر به مقابله با تهدیدات در خاورمیانه، از جمله تهدیدات ناشی از مداخلات نظامی غرب، محدود کردن تلاشهای ایالات متحده برای محدود کردن توانایی ایران برای به دست آوردن نفوذ ژئوپلیتیکی در منطقه است.
این پیشبرد همکاری های نظامی و دفاعی ایران و روسیه عمیقاً برای غرب نگران کننده است. قرارداد اخیر ایران برای تامین پهپادهای پیشرفته شاهد-136 (که در روسیه با نام “ژران-2” نیز شناخته می شود) و تسهیل ساخت آنها، روسیه را به ابزاری قدرتمند برای ایجاد وحشت در شهرهای اوکراین مجهز کرده است. اتکای مسکو به پهپادهای کمهزینه و کارآمد، همراه با تحریمهای غرب که دسترسی به قطعات باکیفیت را پیچیده میکند، احتمالاً روسیه را به استفاده از این پهپادها در سراسر اوکراین و در سایر مناطق اروپای شرقی سوق خواهد داد. این در حالی ست که اوکراین ادعا می کند انبارهای پهپادهای شاهد را در روسیه منهدم کرده است، اما بعید است که این امر مانع از ساخت مداوم چنین پهپادهایی در ایران شود و از رشد اتحاد ایران و روسیه جلوگیری کند.
اما علیرغم پیوند عمیق همکاری، روابط ایران و روسیه بدون چالش نیست. اختلافات سیاسی داخلی در هر دو طرف، مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها و جنگ، و تفاوت در برنامه های بلندمدت ژئوپلیتیکی موانعی را برای پتانسیل کامل این مشارکت ایجاد کرده است. به عنوان مثال، اقدام موازنه روسیه با قدرت های غربی، به ویژه ایالات متحده ای که همیشه باعث تنش با ایران بوده، به ویژه در ادوار نزدیک شدن بین مسکو و واشنگتن.
در گذشته، روابط دو کشور در لحظات تغییر سیاسی، مانند دوران ریاست جمهوری دمیتری مدودف، زمانی که روسیه از تحریم های سازمان ملل متحد علیه ایران حمایت کرد، سرد شد. علاوه بر این، شکست روسیه در تحویل سامانه دفاع موشکی اس-300 به ایران، روابط با تهران را تا زمانی که پوتین توافق را در سال 2015 تکمیل کرد، تیرهتر کرد. این تنشهای تاریخی نمونههای فراوانی را نشان میدهد که چرا هر دو دولت نسبت به موفقیتآمیز بودن چنین مشارکتی محتاط هستند.
علاوه بر این، هر دو کشور با چالشهای اقتصادی روبرو هستند که میتواند پایداری درازمدت مشارکت آنها را مختل کند. تحریمهای اقتصادی بر توانایی روسیه برای سرمایهگذاری کامل از ذخایر انرژی تأثیر گذاشته است، در حالی که اتکای ایران به صادرات انرژی، اقتصاد این کشور را در برابر نوسانات قیمتهای جهانی نفت آسیبپذیر کرده است. علاوه بر این، ایران با نرخ تورم بالای 35 درصدی مواجه است که توانایی کشور را برای توسعه قدرت اقتصادی فلج می کند. این چالش ها مستلزم آن است که هر دو کشور به دقت سیاست های اقتصادی و دیپلماتیک خود را دنبال کنند تا از تشدید آسیب پذیری های موجود جلوگیری کنند.
با نگاهی به آینده، احتمالاً مشارکت نظامی ایران و روسیه با تأکید بر تلاشهای متقابل ضد تروریسم، تضمین ثبات منطقهای و همکاری بیشتر در زمینه تجارت تسلیحات تقویت خواهد شد. این نقشی اساسی در تقویت امنیت هر دو کشور و توانایی آنها برای اعمال نفوذ ژئوپلیتیکی بر خاورمیانه و فراتر از آن ایفا خواهد کرد. با این حال، آینده این رابطه در برابر روندهای بین المللی گسترده تر، از جمله پویایی قدرت در حال تحول بین ایالات متحده، روسیه و چین آسیب پذیر است.
کلید موفقیت اتحاد آنها در نهایت در ایجاد تعادل بین اولویتهای متنوع و اغلب متضاد، غلبه بر موانع داخلی و خارجی و تمرکز بر اهداف استراتژیک بلندمدت نهفته است. یکی از این اهداف بلند مدت ایجاد اتحادیه بریکس می باشد که اگر دست خوش حوادث گوناگون از جمله توافقات پشت پرده روسیه و ایالات متحده نشود، می تواند گامی بزرگ در راه شکل گیری اوراسیای اقتصادی قوی و با ثبات برداشته شود.
ما تجربه شکل گیری اتحادیه اروپا و اتحادیه های مختلف کوچک از جمله عرب، ASEAN و … را در گذشته داشته ایم و تمام این موارد تا حدودی راهگشا بودند ولی بعدها تحت تاثیر حوادث گوناگون، به نوعی تضعیف شدند و کارایی اولیه خود را از دست دادند. حال با این تجارب اتحادیه بریکس تاسیس گردید و باید دید در آینده چه نقشی را برای اعضا خود در اقتصاد جهانی ایفا خواهد کرد