یادداشت

رویکردهای سیاست‌گذاری تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی «قسمت دوم»

دکتر مریم دادگر، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد- دکتر منوچهر لرنی

اشاره

نویسنده پژوهشی را پیرامون رویکردهای سیاست­گذاری تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی با روش پژوهشی به شیوه توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای انجام داده است که بخاطر حجم و گسترده مقاله مقرر شد طی قسمت های مختلف به آگاهی مخاطبین و علاقمندان برسد در شماره قبل ( قسمت اول ) نویسنده به پیشینه مفهوم واژه « تضمین کیفیت » در سال­های دهه1990 و مفهوم نظری سیاست­های تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی اشاره نمود و اذعان داشت که : تضمین کیفیت به واژه­ای عمومی در نظام آموزش عالی تبدیل شده و به تمامی اشکال نظارت بیرونی و ارزشیابی کیفیت اطلاق می‌شود. نظام­های آموزش عالی و مؤسسات دانشگاهی به علت بالاترین سطح آموزشی که عهده دار توسعه و بهسازی منابع انسانی متخصص است بیش از سایر سطوح نیازمند تضمین کیفیت و رعایت استانداردها و معیارهای لازم از یک سو و انعطاف پذیری سنجیده و هدایت شده از سوی دیگر می­باشد.

در این شماره به ادامه مبحث« رویکردهای سیاست­گذاری تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی» با تشریح ضرورت و  اهداف تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی به شرح زیر پرداخته می شود .

 صدای سما

2-3- ضرورت تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی

محققان و صاحب نظرانی متعددی هم چون (نیو[1]، 1998؛ وان- دامه[2]، 2000؛ گیب[3]، 2003)، دلایل متعددی برای اهمیت جنبش تضمین کیفیت در آموزش عالی در اواخر دهه های 1990 قائل شده اند. اولاً ترس آن وجود دارد که تراکم در بخش آموزش عالی احتمالاً موجب عدم پذیرش در ارزش های علمی شود (وان- دامه، 2000). ثانیاً؛ مطابق با گفته ی نیو (1998)، عقاید کارفرمایان نسبت به ظرفیت های مدیریت کیفیت مؤسسات آموزشی سنتی به درازا نمی کشد زمانی که برونداد عملیات آنها با نیازهای جوامع مدرن و بازارهای کاری امروزی مطابفت نکند. ثالثاً؛ هرمن (2000) و وان- دامه، 2000) به این بحث پرداخته اند که هزینه های مالی و بحران های فیزیکی موجب کاهش سرمایه گذاری ملی می شوند. رابعاً؛ افزایش تقاضا نسبت به مؤسسات آموزشی برای پاسخ گویی بیشتر در کاربرد سرمایه های عمومی، ضرورت ارزشیابی و تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی را موجب گشته اند (روس، 2010).

دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی نیز به دلیل ضرورت های؛ تقاضاگرایی، مشتری گرایی، تعامل با جامعه و جهان کار، تناسب با نیازهای متحول و انتظارات نوپدید، تنوع بخشیدن به منابع مالی، با مسأله کیفیت مواجه هستند. اعضای هیأت علمی و دانشجویان در درون دانشگاه ها و نیز همتایان اجتماع علمی و حرفه ای های دنیای دانش یا توجه به بین المللی شدن آموزش عالی، انتظارات بیشتری از بهبود و ارتقای مداوم کیفیت یادهی- یادگیری، پژوهش و فرایندها و بروندادهای آموزش عالی پیدا می کنند به عبارت دیگر، هم ذی نفع های درونی (بازار کار، دولت، اجتماع و فرهنگ عمومی) و هم ذی نفع های بیرونی، در مطالعه کیفیت و ضرورت تضمین و ارتقای مداوم آن، هم صدا شده اند (شورای اعتبارسنجی آموزش عالی[4] به نقل از فراستخواه و همکاران، 1386). از سوی دیگر، کیفیت، هزینه و بهره­وری[5] همواره به عنوان سه عامل اساسی مورد توجه مدیران نظام آموزش عالی و مؤسسات دانشگاهی بوده است، ولی بحث کیفیت بیش از دو عامل دیگر مورد توجه و دقت قرار گرفته است، زیرا نظر بر این است که عوامل هزینه و بهره­وری به نوعی تحت تأثیر عامل کیفیت  قرار می گیرند. اگر کیفیت به طور مطلق بهبود یابد، کاهش هزینه و افزایش بهره­وری را به دنبال خواهد داشت.

 صدای سما

در مجموع، ضرورت توجه به تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی و مؤسسات دانشگاهی، به قرار زیر است (ادوارد، 1380، صص14-12):

الف- الزام اخلاقی- ارتباط با مشتریان مؤسسات آموزش عالی: در این نوع الزام، تأکید بر آن است که مشتریان و ارباب رجوع خدمات آموزشی (درون/ برون نظام دانشگاهی) شایسته ی خدماتی با بهترین کیفیت آموزشی در سطح عالی هستند. فراهم آوردن بهترین فرصت های آموزشی ممکن با شناسایی وضعیت موجود و تعیین فاصله آن با وضعیت مطلوب، میسر می باشد و این جزء با ارزشیابی جامع و بی عیب و نقص ممکن نیست.

ب- الزام حرفه ای– ارتباط با نقش حرفه ای اعضای هیأت علمی و مدیران مؤسسات آموزش عالی: الزام حرفه ای با الزام اخلاقی ارتباط تنگاتنگی دارد. الزام حرفه ای نشان دهنده ی وظایف همه کسانی است که درگیر خدمات آموزشی بوده و تلاشی مضائف برای فراهم آوردن استانداردهای بالای آموزشی برای دانشجویان دارند. بنابراین، الزام حرفه ای، مسئولیت بیشتری جهت تضمین این امر که فعالیت های آموزشی و اداری مؤسسات آموزشی عالی، بالاترین استانداردهای ممکن را متوجه اعضای هیأت علمی و مدیران دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی فراهم می سازد.

پ- الزام رقابتی- ارتباط با رقبا در حوزه ی مؤسسات آموزش عالی: رقابت در دنیای آموزش به خصوص آموزش در سطح عالی واقعیتی انکارناپذیر است.کاهش ثبت نام می تواند به معنی کارکنان مازاد باشد که در نهایت موجودیت مؤسسه را تهدید می کند. در بازار آموزشی جدید، افراد باید چالش های رقابت را توسط فعالیت های خود در جهت تضمین کیفیت محصولات، خدمات و مکانیزم های انتقال فراهم آورند از این رو، تضمین کیفیت گاهی می تواند تنها عامل تفاوت بین دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی باشد.

ت- الزام مسئولیت پذیری و پاسخ گویی جامع– ارتباط با گروه های مؤسس در مؤسسات آموزش عالی: دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، جزئی از جامعه بوده و باید خواسته های جامعه را در تربیت نیروی انسانی، مسئولیت پذیری بیشتر و نشان دادن استانداردهای بالا و بهینه ی محصولات (دوره ی آموزشی، یادگیری، فارغ التحصیلان) و خدمات مطلوب برآورده سازند. همراه با موفقیت مؤسسات آموزش عالی درکنترل بیشتر بر روی امور و فعالیت های خود (خود- کنترلی)، تضمین و ارتقای کیفیت به طور فزاینده ای از اهمیت برخوردار می گردد. آزادی و استقلال بیشتر باید با مسئولیت پذیری بیشتر مطابقت داشته باشد. مؤسسات آموزش عالی باید نشان دهند که کارا و اثر بخش بوده و از منابع اختصاصی تحقق یافته شده، حداکثر استفاده بهینه را به عمل می آورند و تحقق این اهداف منوط به توجه کیفیت و بهبود  و ارتقای آن می باشد.

ث- الزام جهانی ارتباط با جهان بین المللی در حوزه مؤسسات آموزش عالی: جهانی شدن و بین المللی شدن آموزش عالی را در یک شرایط رقابتی قرار داده و ضرورت های نظام تضمین کیفیت را بیشتر کرده است. تغییرات محیط و ساختارها با نیازها و تقاضاهای متحول جامعه و جهان کار به ویژه ظهور اقتصاد مبتنی بر دانش، همه به این انتظار دامن می زنند که نظام آموزش عالی تا چه اندازه از کیفیت متناسب با این تحولات برخوردار است و می تواند از عهده ی پاسخ گویی به انتظارات متنوع برآید بنابراین، ارزشیابی آن موضوعیت بیشتری می باشد (فراستخواه، 1387).

 صدای سما

اهداف تضمین کیفیت در آموزش عالی

اهداف مشترک تضمین کیفیت در آموزش عالی شامل؛ پاسخ گویی، تقویت آموزش، مدیریت منابع، شفاف سازی و مظهر قدرت است که هریک از این اهداف نیازمند زمینه خاصی است که بر کارکرد تضمین کیفیت تأثیر می گذارد.

پاسخ گویی: هدف اولیه تضمین کیفیت پاسخ گویی است. وان- دامه (2000) خاطر نشان کرده اند که پاسخ گویی صریح، منطق اولیه برای ایجاد تضمین کیفیت در بخش آموزش است. خط مشی گذاران آموزش عالی پاسخ گویی مؤسسه ای را تقویت می کنند تا اعتماد بیشتری در بین مردم به دست آورند (وان- دامه، 2000).

تقویت آموزش: هاروی[6] (1998) و وان- دامه (2000) تقویت آموزش را به عنوان هدف اصلی فرایند تضمین کیفیت در آموزش عالی توصیف نموده اند. آنها می افزایند که تقویت مرتبط با تعریف کیفیت همانند تبدیل کننده[7] است. به علاوه، آنها موافقند که هدف از تضمین کیفیت کمک به مؤسساتی است که درونداد لازم را کسب کنند، فرایندها را بهبود بخشند و استانداردهای بروندادها را بهبود بخشند. این نگرش به فرایند تضمین کیفیت منجر به فرایندهای انتقال و نوآوری مؤسسه ای شده است (هاروی، 1998؛ وان- دامه، 2000).

مدیریت منابع: هدف سوم تضمین کیفیت مدیریت منابع است. وان- دامه (2000) پیشنهاد داده است که بعضی از کشورها سرمایه ها و منابع دیگر خود را با بررسی و مطالعه شاخص های کیفی مؤسسات بالقوه توزیع کنند. وی می افزاید که فرایندهای تصمیم گیری مربوط به برنامه های علمی و اداری نیز، مبتنی بر این کارکرد تضمین کیفیت است (وان- دامه، 2000).

در شماره آتی به ادامه مبحث اهداف تضمین کیفیت در آموزش عالی و رویکردهای سیاست­­گذاری تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی پرداخته خواهد شد .

 صدای سما

منابع پژوهش در دبیرخانه ماهنامه موجود می یاشد

 

[1]. Neave

[2]. Van- Damme

[3]. Gibb

[4] . Council for Higher Education Accreditation

[5]. Quality, Cost, Productivity

[6]. Harvey

[7]. transformeter

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا