واحد سیاسی

در برابر طوفان: محور مقاومت نقشه‌های ویرانگری را به چالش می‌کشد

مطالعه‌ای تحلیلی جامع

✍️نجاح محمدعلی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه:

از زمان بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید پس از انتخابات ۲۰۲۴، صحنه خاورمیانه مطابق با نقشه‌های خطرناکی شکل می‌گیرد که هدف آن شعله‌ور کردن یک جنگ منطقه‌ای گسترده است. این نقشه‌ها از هیچ‌جا نیامده‌اند؛ بلکه نتیجه انباشته شدن بحران‌های داخلی آمریکا، تنش‌های سیاسی در موجودیت جعلی، و جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه عربستان سعودی است، در حالی که محور مقاومت که به ستون اصلی ثبات منطقه تبدیل شده، همچنان مقاومت می‌کند.

 

اول: طرف‌های دخیل در نقشه

 

1. ایالات متحده آمریکا: ترامپ به دنبال بازتأیید سلطه آمریکا بر منابع منطقه‌ای، از جمله نفت، گاز و دریاهای حیاتی است. سیاست جدید آمریکا بر تضمین منافع شرکت‌های بزرگ و تثبیت نفوذ استراتژیک از طریق ابزارهای فشار نظامی و اقتصادی استوار است.

2. موجودیت صهیونیستی: نتانیاهو به دنبال نجات چهره سیاسی خود از طریق تشدید نظامی است. جنگ فرصتی است برای پیوند موفقیت‌های داخلی با یک جنگ خارجی و بازتعریف موقعیت این موجودیت به عنوان «حامی» منافع غرب در منطقه.

3. پادشاهی عربی سعودی: ریاض در تلاش است تا نقش منطقه‌ای خود را پس از کاهش نفوذ در سوریه، لبنان، عراق و یمن بازپس گیرد. تأمین مالی نظامی و لجستیکی و اتحادهای منطقه‌ای، همه ابزارهایی برای تضعیف ایران و متحدانش هستند.

دوم: نقشه تکه‌تکه‌سازی و هدف‌گیری

 

پروژه امپریالیستی چندسطحی:

 ایران: قلب مقاومت هدف قرار می‌گیرد، از طریق شعله‌ور کردن بحران‌های اقتصادی، تحریک خیابان و ضربه به تسلیحات نظامی در صورت فراهم شدن فرصت.

 حزب‌الله لبنان: هدف اول دشمن است. نقشه اصلی محاصره آن از جنوب و شرق بود، اما با تهدید ایران به مداخله مستقیم نظامی مواجه شد.

 حشد شعبی عراق: دشمن تلاش دارد حشد را با حملات در مرز عراق و سوریه مشغول کند تا خطوط تأمین نیروهای مقاومت را قطع نماید.

 سوریه و لبنان: از تروریسم طایفه‌ای و بحران‌های اقتصادی برای شعله‌ور کردن فتنه داخلی بهره‌برداری می‌شود، در حالی که نیروهای منطقه‌ای سعی دارند آنها را تحت سلطه غربی درآورند.

 یمن: باز کردن جبهه‌های دریایی و موشکی برای برهم زدن اتحاد سعودی و تبدیل تنگه باب‌المندب به ابزار فشار استراتژیک.

 

سوم: محور مقاومت و استراتژی‌های آن

 

1. ایران:

 

 قلب تپنده مقاومت، دارای زرادخانه موشکی پیشرفته و پهپادهایی است که قادر به هدف‌گیری اهداف استراتژیک در عمق سرزمین‌های صهیونیستی هستند.

 قدرت ایران تنها سلاح نیست، بلکه اراده سیاسی محکم و برنامه‌ریزی استراتژیک برای دخالت در صورت تجاوز است.

 

2. حزب‌الله لبنان:

 

 تجربه نظامی مستحکم از جنگ ۲۰۰۶، دارای زرادخانه موشکی دقیق و توانایی هدف‌گیری بنادر، فرودگاه‌ها و ایستگاه‌های انرژی است.

 بر استراتژی فرسایشی تکیه دارد، که هر جنگ علیه لبنان را برای دشمن بسیار پرهزینه می‌کند.

 

3. حشد شعبی عراق:

 

 نیروی نظامی محلی قادر به کنترل مرزها و تأثیرگذاری بر خطوط تأمین، و سلاحی بازدارنده در برابر هر مداخله خارجی است.

 تجربه مقابله با تروریسم مانند داعش را دارد، که امکان اجرای عملیات دقیق علیه نیروهای دشمن را فراهم می‌کند.

 

4. انصارالله در یمن:

 

 چالشی استراتژیک برای سعودی ایجاد می‌کند، به دلیل توانایی هدف‌گیری عمق سعودی و اهداف دریایی، و تبدیل تنگه باب‌المندب به ابزار فشار.

 ترکیب قدرت نظامی و سیاست هوشمند، حرکاتشان را محاسبه‌شده و مؤثر می‌سازد.

 

چهارم: ابزارهای جنگ غیرمستقیم

 

 جنگ روانی: واشنگتن و موجودیت صهیونیستی تلاش می‌کنند با تحریک طایفه‌ای و ایجاد بحران‌های اقتصادی، ثبات را متزلزل کنند.

 رسانه و فریب: پخش هرج و مرج و فتنه در لبنان و سوریه، با تلاش برای نمایش مقاومت به عنوان ناتوان یا تقسیم‌شده.

 فشارهای اقتصادی: هدف‌گیری ارز ملی، خالی کردن ذخایر و ایجاد حس ناامیدی در مردم، اما مقاومت توانسته در برابر این ابزارها ایستادگی کند.

 

پنجم: معادله بازدارندگی و توازن

 

 هر تجاوز علیه ایران یا متحدانش با پاسخی قاطع مواجه خواهد شد.

 خطوط تأمین بین خلیج فارس و شمال تحت فشار خواهند بود و پایگاه‌های آمریکا در عراق و سوریه اهداف بالقوه‌اند.

 دریای مدیترانه و تنگه باب‌المندب به مناطق مواجهه استراتژیک تبدیل خواهند شد.

 موشک‌های ایران، دقت حزب‌الله، شجاعت حشد شعبی و پایداری انصارالله، جبهه‌ای متحد ایجاد می‌کنند که به‌سادگی قابل نفوذ نیست.

 

ششم: اراده ملت‌ها و وحدت مقاومت

 

 ویژگی محور مقاومت ایمان و عزم است، نه صرفاً سلاح.

 ایران در برابر تحریم‌ها مقاومت کرد، حزب‌الله دشمن را در ۲۰۰۶ تحقیر کرد، حشد شعبی داعش را شکست داد و انصارالله سعودی را وادار به بازنگری در محاسبات خود کرد.

 اتحاد این نیروها سپری مستحکم در برابر هر نقشه تجزیه‌گرایانه یا استعماری ایجاد می‌کند.

 

عصر مقاومت

این زمان ملت‌هایی است که می‌گویند «کافی» به ظلم و «بله» به آزادی. از بیروت تا بغداد، و از صنعا تا تهران، مقاومت استوار ایستاده، آماده بازدارندگی دشمن و شکستن نقشه‌های او. هر گام دشمن با پاسخی استراتژیک و حساب‌شده مواجه خواهد شد و هیچ نقشه‌ای نمی‌تواند اراده متحد محور مقاومت را پشت سر بگذارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا