دیدار علی لاریجانی از بیروت: پیام حمایت ایران از حزبالله و محور مقاومت در برابر فشارهای داخلی و منطقهای

نجاح محمدعلی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه:
در سفری با پیامدهای سیاسی عمیق، دکتر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و نماینده رهبر انقلاب، امام سید علی خامنهای، در این شورا، با پیامی قاطع در حمایت از حزبالله و محور مقاومت وارد بیروت شد.
این دیدار در زمانی حساس انجام گرفت که لبنان با فشارهای آمریکا و تشدید تنشهای داخلی بر سر مسئله سلاح مقاومت روبروست و تنشهای منطقهای با تهدیدهای مداوم رژیم صهیونیستی شدت یافته است. لاریجانی، که بهعنوان پیامآور صلح و پایداری از سرزمین انقلاب اسلامی ایران شناخته میشود، در دیدار با رهبران حزبالله و مقامات لبنانی تأکید کرد که ایران با تمام وجود در کنار مقاومت ایستاده و هرگونه تلاش برای خلع سلاح آن با پاسخی قاطع مواجه خواهد شد، حتی اگر به معنای ورود به جنگ باشد.
این اظهارات، که مستقیماً از سوی فرمانده کل نیروهای مسلح ایران بیان شد، این موضوع را از سطح بحث داخلی لبنان به سطح معادلات بزرگ منطقهای ارتقا داد، جایی که سلاح حزبالله به بخشی اساسی از امنیت ملی ایران و ضامنی برای مقابله با طرحهای صهیونیستی و آمریکایی در منطقه تبدیل شده است.
دیدار لاریجانی نشاندهنده تعهد ایران به تقویت جایگاه حزبالله در داخل لبنان است، بهویژه در شرایطی که این گروه تحت فشارهای دولت لبنان به ریاست نواف سلام قرار دارد. این دیدار سطح بازدارندگی منطقهای را بالا برد و استدلالهای کسانی که خواستار خلع سلاح هستند را تضعیف کرد، زیرا آنها خود را در برابر ارادهای منطقهای استوار میبینند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
این دیدار همچنین تأیید کرد که محور مقاومت، شامل ایران، حزبالله لبنان، یمن و گروههای عراقی، سلاح را ضرورتی وجودی برای مقابله با تهدیدهای دوگانه رژیم صهیونیستی در جنوب و تروریسم تکفیری در شرق میداند. در این راستا، این پرسش مطرح میشود: آیا لبنان در آستانه تحولات بزرگی قرار دارد که در آن درگیری داخلی به بخشی از درگیری گستردهتر منطقهای تبدیل میشود؟
برای ریشهیابی بحران باید به تلاشهای مستقیم آمریکا اشاره کرد که در دیدار توماس باراک، فرستاده ویژه آمریکا، به بیروت در ژوئن ۲۰۲۵ نمود یافت. باراک طرحی جامع ارائه کرد که هدف آن خلع سلاح مقاومت طی چهار ماه بود، در ازای خروج رژیم صهیونیستی از اراضی اشغالی لبنان مانند مزارع شبعا و تپههای کفرشوبا و ارائه مشوقهای اقتصادی برای بازسازی. دولت لبنان در پاسخ، یادداشتی ارائه کرد که اصل واگذاری سلاح به دولت را بهصورت تدریجی تأیید میکرد، مشروط به اجرای کامل قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل. با این حال، پاسخ لبنان شامل تعهد زمانی مشخصی نبود و این موضوع را فرایندی سیاسی و بلندمدت تلقی کرد که نیازمند اجماع ملی است.
اما این طرحهای آمریکایی با واقعیت منطقهای متلاطمی برخورد کرد، که برجستهترین آن کشتارهای سویدا در سوریه بود که در آن بیش از ۷۰۰۰ غیرنظامی کشته و ۱۷۰,۰۰۰ نفر آواره شدند. این کشتارها در درگیریهای برنامهریزیشده بین عشایر بادیهنشین مورد حمایت دولت دمشق و اهالی سویدا رخ داد، در حالی که تبانی امنیتی سوری-صهیونیستی و نبود حمایت بینالمللی مشهود بود. رژیم صهیونیستی با بهانه حفاظت از دروزیها بهصورت هوایی مداخله کرد که این امر پیچیدگی صحنه را افزایش داد.
در لبنان، این رویدادها تغییر بزرگی در فضای عمومی ایجاد کرد، بهویژه در میان دروزیها و مسیحیان، که سلاح مقاومت را بهعنوان آخرین خط دفاعی در برابر طرحهای نسلکشی و پاکسازی قومیتی میدیدند. حتی رئیسجمهور ژوزف عون از این رویدادها برای توجیه تأخیر در اجرای طرح باراک استفاده کرد و استدلال نمود که خلع سلاح مقاومت در شرایطی که اقلیتها در سوریه در معرض خطر نابودی قرار دارند و رژیم صهیونیستی در مرز حضور دارد، فاقد حکمت است.
با تشکیل دولت نواف سلام، بحران به اوج خود رسید. در تصمیمی که بهعنوان تصمیمی کلیدی توصیف شد، دولت با اجماع وزارتی و در غیاب پنج وزیر شیعه که در اعتراض به این تصمیم جلسه را ترک کردند، به خلع سلاح مقاومت در بازه زمانی مشخص رأی داد. این تصمیم نقض آشکار میثاق ملی تلقی شد که مشارکت همه گروههای طایفهای در مسائل سرنوشتساز را الزامی میداند.
این صحنه یادآور رویدادهای ۷ مه ۲۰۰۸ است، زمانی که تصمیم مشابه دولت فؤاد سنیوره به انفجار امنیتی منجر شد و با پیروزی حزبالله در میدان پایان یافت. امروز، این سناریو با خشم بیسابقه شیعیان تکرار میشود، بهطوری که نشانهها حاکی از آمادگی محیط شیعه برای مبارزه در دفاع از مقاومت است.
در برابر این تشدید تنش، دولت با دو گزینه روبروست: عقبنشینی از تصمیم و گشودن کانالهای مذاکره با دوگانه شیعی، یا پیشبرد تصمیم که ممکن است درهای جهنم را بگشاید و لبنان را به گرداب خشونت بازگرداند. از سوی دیگر، حزبالله نیز با دو گزینه مواجه است: پاسخ میدانی با سلاح یا فشار سیاسی، رسانهای و خیابانی برای منزوی کردن دولت. شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، اعلام کرد که تحویل سلاح به معنای شکست در برابر پروژه صهیونیستی و تکفیری است و کشتارهای سویدا را دلیلی بر آنچه در انتظار لبنان است در صورت دست کشیدن از سلاح دانست.
در بستر گستردهتر منطقهای، سوریه شاهد تحولات بزرگی است که جایگاه محور مقاومت را تقویت میکند. با انشقاق در هئیه تحریر الشام و امتناع اقلیتها از زندگی تحت حاکمیت ابومحمد جولانی، به نظر میرسد نیمی از سوریه بهتدریج به آغوش روسیه و ایران بازمیگردد. جوامع علوی، مسیحی و دروزی موجودیت تروریستی را رد میکنند، در حالی که رژیم سوری از ناتوانی در اعمال حاکمیت کامل رنج میبرد و به حمایت ترکیه و آمریکا وابسته است. جولانی نیز با انشقاق داخلی مواجه است که به شمشیری بر گردنش تبدیل شده و پروژهاش را در معرض فروپاشی قرار داده است.
در لبنان، این تحولات با فشارهای داخلی مرتبط است، جایی که طرفهای منطقهای تلاش میکنند اردوگاههای فلسطینی مانند عینالحلوه و برجالبراجنه را برای ایجاد کانونهای درگیری و مشغول کردن حزبالله بسیج کنند. همچنین، رابطه حزبالله با جریان ملی آزاد به دلیل نوسانات جبران باسیل شکننده شده است. با این حال، حزبالله از حالت انتظار به تثبیت موقعیت خود حرکت کرده و برای رویارویی جامع آماده است که شامل گسترش درگیری با رژیم صهیونیستی و مختل کردن طرحهای تجزیه میشود.
در برابر این چالشها، لبنان با سناریوهای احتمالی روبروست: آرامش سیاسی از طریق گفتوگو، درگیری محدود در برخی مناطق، یا لغزش به سوی رویارویی گستردهتر در صورت تلاقی با جنگ منطقهای. حزبالله ترجیح میدهد در جنوب با رژیم صهیونیستی درگیر شود تا وارد کوچههای تنگ طایفهای لبنان شود، در حالی که ارتش از درگیریهای خونین که ممکن است به انشقاق آن منجر شود هشدار میدهد. با ورود عامل ایرانی، این موضوع بینالمللی شده و به مذاکرات ایران و غرب درباره برنامه هستهای، غزه و یمن مرتبط شده است.
در نهایت، به نظر میرسد شکست پروژه آمریکایی در خلع سلاح مقاومت، همراه با پایداری محور مقاومت، منطق ایستادگی را علیرغم خواست واشنگتن و رژیم نامشروع صهیونیستی تثبیت خواهد کرد.
سلاح مقاومت دیگر جزئی حاشیهای نیست؛ اینک به ستونی اساسی برای مقابله با طرحهای پاکسازی و ابزاری بازدارنده بدل شده که نگرانی را در پایتختهای دشمنان انباشته میکند. سلاح رها نخواهد شد، منطقه پر از شگفتیهاست و محور مقاومت معادلات آینده را ترسیم خواهد کرد.