محور دوم: پاسخ ایران «قسمت دوم»

واحد سیاسی:
ایران همچنین از پهپادهایی با فناوریهای ناوبری مستقل استفاده کرد که آنها را در برابر تشویش الکترونیکی رژیم صهیونیستی مقاومتر کرد.
این پیشرفتهای فناوری نتیجه سرمایهگذاری ایران در توسعه پهپادها در دهه گذشته است که با همکاری متحدانش مانند چین و روسیه انجام شد. بهعنوان مثال، پهپاد «شاهد ۱۳۶» به دلیل هزینه پایین (حدود ۲۰ هزار دلار برای هر واحد) و برد طولانی، به ابزاری کلیدی در استراتژی ایران تبدیل شد. این پهپادها نه تنها برای حملات تهاجمی استفاده شدند، بلکه بهعنوان ابزاری برای مشغول کردن دفاع هوایی رژیم عمل کردند و به موشکهای بالستیک اجازه دادند با موفقیت بیشتری به اهداف خود اصابت کنند.
علاوه بر این، ایران از پهپادهای مجهز به دوربینهای پیشرفته برای جمعآوری اطلاعات در زمان واقعی استفاده کرد که به تنظیم دقیق حملات و ارزیابی خسارات کمک کرد. این توانایی نشاندهنده پیشرفت ایران در ادغام فناوریهای اطلاعاتی و نظامی است که پهپادها را به بخشی جداییناپذیر از استراتژی دفاعیاش تبدیل کرد. موفقیت این رویکرد، رژیم صهیونیستی را وادار به بازنگری در دفاع هوایی خود کرد، زیرا ناکامی سامانههایی مانند «گنبد آهنین» در رهگیری پهپادهای متعدد، ضعفهای ساختاری این سامانهها را آشکار کرد.
ج. اصول جنگ سایبری
جنگ سایبری عنصری تعیینکننده در پاسخ ایران بود، زیرا ایران شبکههای ارتباطی و کنترلی رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد تا تواناییهای عملیاتی آن را مختل کند. ایران حملات سایبری گستردهای انجام داد که سامانههای رادار، مراکز فرماندهی و کنترل و شبکههای ارتباطی رژیم را هدف قرار داد و باعث قطع اینترنت در مناطقی مانند یافا اشغالی، حیفا و عسدود به مدت تا ۱۲ ساعت شد. هدف اصلی، فلج کردن توانایی رژیم در هماهنگی بین واحدهای نظامیاش بود، بهویژه در برابر حملات موشکی و پهپادی.
طبق گزارشهای مرکز امنیت سایبری دانشگاه تهران، ایران از نرمافزارهای مخرب پیشرفته مانند ویروسهای «وایپر» و «شمعون» برای نفوذ به سامانههای کنترلی رژیم استفاده کرد. این حملات همچنین زیرساختهای غیرنظامی مانند شبکههای برق و آب را هدف قرار داد تا حالت هرجومرج ایجاد کند. بهعنوان مثال، حمله سایبری به شبکه برق حیفا باعث اختلال در سامانههای کنترلی ایستگاههای فرعی شد که بیش از ۵۰ هزار خانه را تحت تأثیر قرار داد. اگرچه خسارات سایبری نسبت به حملات فیزیکی تأثیر کمتری داشت، اما به افزایش فشار بر فرماندهی رژیم کمک کرد که مجبور به تخصیص منابع قابلتوجهی برای دفاع سایبری شد.
این حملات پیشرفت چشمگیر در تواناییهای سایبری ایران را نشان داد که با همکاری متحدانش مانند روسیه و کره شمالی توسعه یافت. ایران توانایی اجرای عملیات ترکیبی را نشان داد که حملات فیزیکی و سایبری را برای به حداکثر رساندن خسارات ترکیب میکند. بهعنوان مثال، حملات سایبری با هدف قطع ارتباطات در مناطق هدف حملات موشکی انجام شد تا توانایی رژیم در پاسخ سریع را کاهش دهد. با این حال، ایران با چالشهایی مواجه بود، زیرا رژیم صهیونیستی دارای واحدهای سایبری پیشرفتهای مانند واحد ۸۲۰۰ است که موفق به مهار برخی حملات شد.
ایران همچنین از تکنیکهای فریب سایبری، مانند ارسال سیگنالهای جعلی به سامانههای راداری رژیم، استفاده کرد تا تشخیص حملات موشکی و پهپادی را دشوار کند. این رویکرد نشاندهنده بلوغ استراتژی سایبری ایران است که دیگر تنها به دفاع سایبری محدود نمیشود، بلکه شامل حملات تهاجمی برای تضعیف دشمن است. با این حال، محدودیتهایی مانند تعداد محدود متخصصان سایبری و پیچیدگی سامانههای دفاعی رژیم، مانع از دستیابی به تأثیر کامل حملات سایبری شد. این موضوع نشان میدهد که جنگ سایبری در آینده بهعنوان یک میدان رقابتی کلیدی در درگیری باقی خواهد ماند و ایران نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در این حوزه دارد.
د. هماهنگی با متحدان محور مقاومت
پاسخ ایران به تواناییهای داخلیاش محدود نشد، بلکه شامل هماهنگی نزدیک با متحدان محور مقاومت بود که اثربخشی عملیات را افزایش داد. جنبش انصارالله در یمن حملات موشکی به بندر امالرشراش (ایلات) با استفاده از موشکهای «قدس»، که با برد ۲۰۰۰ کیلومتر و دقت بالا مشخص میشوند، انجام داد. این حملات باعث توقف حرکت کشتیرانی در بندر شد که فشار اقتصادی بر رژیم را افزایش داد، زیرا هزینههای بیمه دریایی ۳۰۰ درصد افزایش یافت.
در لبنان، حزبالله آمادگی خود را برای ورود به نبرد در صورت درخواست ایران اعلام کرد، علیرغم چالشهای سازمانی ناشی از ترور رهبرانش و فشارهای داخلی. حزبالله تهدید کرد حملات فوری به مواضع نظامی در جلیل با استفاده از موشکهای «کاتیوشا» انجام خواهد داد که جبهه شمالی را فعال نگه داشت و رژیم را مجبور به تقسیم نیروهایش در جبهههای متعدد کرد. همچنین، گروههای مقاومت در عراق، مانند کتائب حزبالله، آمادگی خود را برای حمایت از پاسخ ایران از طریق حملات به اهداف آمریکایی در عراق اعلام کردند که فشار بر ائتلاف صهیونیستی-آمریکایی را افزایش داد.
این هماهنگی قدرت محور مقاومت را نشان داد، علیرغم خسارات متحملشده در سوریه و لبنان. طبق تحلیل مرکز بینالمللی مطالعات استراتژیک، این هماهنگی به ایران اجازه داد تا جبهههای متعددی ایجاد کند که رژیم را مجبور به مقابله با تهدیدات متنوع بهطور همزمان کرد. این رویکرد اثربخشی پاسخ ایران را تقویت کرد، زیرا رژیم مجبور به تخصیص منابع نظامی قابلتوجهی برای دفاع از جبهههای جنوبی و شمالی خود شد که تواناییاش در پاسخ مؤثر به حملات ایران را تضعیف کرد.
این هماهنگی همچنین پیامی سیاسی به رژیم صهیونیستی و حامیانش ارسال کرد که محور مقاومت، علیرغم چالشها، همچنان یک نیروی منسجم و قادر به اجرای عملیات مشترک است. ایران از این هماهنگی برای تقویت جایگاه خود بهعنوان رهبر محور مقاومت استفاده کرد و نشان داد که میتواند پاسخهای منطقهای را هماهنگ کند، حتی در شرایط از دست دادن متحدان کلیدی مانند رژیم اسد. این امر همچنین به ایران اهرم مذاکراتی در صحنه بینالمللی داد، زیرا تواناییاش در بسیج متحدان منطقهای، جایگاهش را بهعنوان یک قدرت منطقهای تقویت کرد.
۲. آمارها و نقشهها:
نقشه مناطق هدف قرارگرفته، سلاحهای استفادهشده، و جزئیات سلاحهای جدید
الف. نقشه مناطق هدف قرارگرفته
بر اساس گزارشهای رسانهای و تحلیلهای نظامی، ایران در جریان عملیات «وعده صادق ۳» بیش از ۲۶ هدف استراتژیک را در سرزمینهای اشغالی هدف قرار داد، از طریق ۲۲ موج حمله در طول سه روز. مناطق هدف شامل موارد زیر بود:
نقب: پایگاه هوایی «نفاتیم»، یکی از بزرگترین پایگاههای هوایی رژیم صهیونیستی، متحمل خسارات سنگینی شد که شامل تخریب باندهای پرواز و انبارهای تسلیحاتی بود و منجر به کشته شدن ۱۲ افسر و سرباز شد.
جولان اشغالی: مراکز اطلاعاتی وابسته به واحد ۸۲۰۰، که شامل سامانههای نظارتی و جاسوسی پیشرفته است، بخشی از آن تخریب شد و تواناییهای اطلاعاتی رژیم را تضعیف کرد.
عسقلان: نیروگاه اصلی برق، که تخریب آن باعث قطع برق بیش از ۲۰۰ هزار شهرکنشین شد و بر صنایع محلی تأثیر گذاشت.
ایلات (امالرشراش): بندر استراتژیک که مورد حملات موشکی انصارالله با هماهنگی ایران قرار گرفت و منجر به توقف حرکت کشتیرانی شد.
وادی عربه و جنوب بحرالمیت: پهپادهای ایرانی در این مناطق شناسایی شدند که باعث به صدا درآمدن آژیرهای خطر و ایجاد حالت وحشت در میان شهرکنشینان شد.
نقشه توصیفی (توصیف متنی): نقشه، سرزمینهای اشغالی را با نشانهگذاری نقاط هدف با دایرههای قرمز نشان میدهد. نقب در جنوب قرار دارد و شامل پایگاههای نظامی مانند «نفاتیم» و «رامون» است. جولان در شمال شرقی واقع شده و مراکز اطلاعاتی و مواضع نظامی را در بر میگیرد. عسقلان در ساحل غربی قرار دارد و یک مرکز اقتصادی حیاتی است. ایلات در جنوبیترین نقطه، دروازه دریایی رژیم به دریای سرخ را تشکیل میدهد. خطوط حمله مسیرهای موشکها و پهپادها را نشان میدهد که از پایگاههایی در غرب ایران، مانند کرمانشاه و خوزستان، شلیک شدند و با عبور از حریم هوایی عراق و برخی کشورهای همسایه به اهداف خود رسیدند. نقشه همچنین مناطقی را که آژیرهای خطر در آنها به صدا درآمد، مانند وادی عربه، برجسته میکند که نشاندهنده گستردگی حملات است.
این نقشه همچنین نشاندهنده توانایی ایران در اجرای حملات دقیق از فواصل دور است، زیرا مسیرهای حمله از غرب ایران آغاز شد و با استفاده از حریم هوایی کشورهای همسایه، مانند عراق، به اهداف خود رسید. این امر نیازمند هماهنگی لجستیکی پیشرفته و برنامهریزی دقیق بود که توانایی ایران در مدیریت عملیات پیچیده را نشان میدهد. بهعنوان مثال، حملات به پایگاه نفاتیم از چندین جهت انجام شد تا سامانههای دفاع هوایی رژیم را سردرگم کند.
این نقشه همچنین نشاندهنده تأثیر روانی حملات است، زیرا آژیرهای خطر در مناطق گستردهای، از جمله مناطق غیرنظامی مانند وادی عربه، به صدا درآمد که به آوارگی شهرکنشینان و افزایش فشار بر رژیم صهیونیستی منجر شد.
ضمیمه های عمومی
امواج شوک و اثر مستقیم موشکهای سنگین ایرانی، خرابیهایی ایجاد کردهاند که تا صدها متر در سراسر مناطق اسرائیل گسترده شده است. هزاران خانه و ساختمان آسیب دیدهاند. در تلآویو، ۴۸۰ ساختمان در 5منطقه مختلف آسیب دیدهاند. در رامات گان، ۲۳۷ ساختمان در 3 منطقه آسیب دیده اند که 10 مورد از آنها دچـار خسـارات بسیـار شدیـد شـدهاند. در حومه بات یام، تنها با اصابت یک موشک، ۷۸ ساختمان آسیب دیدهاند که شهرداری مجبور به تخریب ۲۲ مورد از آنها خواهد بود.