بیمارستانهای غزه: بیش از ۶۳ شهید از بامداد دیروز… آیا فلسطینیها به اعداد تبدیل شدهاند؟

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه:
از نخستین ساعات بامداد دیروز، مردم غزه با موجی از بمبارانهای شدید رژیم صهیونیستی بیدار شدند؛ حملاتی که مناطق پرجمعیت، بهویژه در مرکز و جنوب نوار غزه را هدف قرار داد. بر اساس گزارشهای رسمی وزارت بهداشت فلسطین، تا ظهر امروز دستکم ۶۳ نفر شهید شدهاند، که ۳۸ تن از آنان در مناطق وسطی و خانیونس جان باختهاند. این بمبارانها با شدتی جنونآمیز و بیهیچ هشدار قبلی انجام شده و هیچ ملاحظهای برای حضور غیرنظامیان نشده است.
تصاویر مخابرهشده از مجتمع پزشکی ناصر و بیمارستان اروپایی غزه فراتر از هر توصیفیست: پیکرهای متلاشی، تکهپارههای کودکان، مادرانی که در میان خونها فریاد میزنند، و پزشکانی که در برابر صحنههایی که حتی در بدترین لحظات جنگ ندیدهاند، زانوی غم در بغل گرفتهاند.
با این حال، رسانههای بینالمللی – جز در مواردی نادر – از کنار این فاجعهها عبور میکنند، همانطور که از پیشبینی آبوهوا میگذرند: ارقام، جدولها، آمارها… بینام، بیچهره، بیداستان.
از زبان خون به زبان عدد
شهادت برای فلسطینیها همیشه مفهومی آمیخته با ارزش، ایستادگی و فداکاری بوده است. اما ماشین جنگی صهیونیستی-آمریکایی، با سکوت پلتفرمهای جهانی، پیکرهای شهدا را به یک “سلول” در جدول دادهها تبدیل کرده است:
شهیدی در دیر البلح
سه نفر در خُزاعه
هفت کودک در النصیرات
پنج عضو از یک خانواده در رفح
و دیگر کسی نمیپرسد که اینان که بودند؟ رؤیایشان چه بود؟ یا حتی چه چیزی از نامشان باقی مانده است؟
این آمارها که هر روز در بیانیههای وزارت بهداشت غزه منتشر میشود، شاید به ثبت جنایت کمک کند، اما کوچکترین تأثیری بر وجدان جهانی که از صدها داستان تکراری خسته شده، نمیگذارد. در روزگاری که اطلاعات با سرعت بلعیده میشوند، فاجعه فلسطین در تیتر دوخطی خلاصه میشود… و سپس فراموش.
غزه زیر بمباران، جهان زیر سکوت
سکوت جهانی دیگر نه نشانه بیطرفی، بلکه نشانه مشارکت در جنایت است.
در هر بار که مدرسهای بمباران میشود، بیمارستانی هدف قرار میگیرد، یا خانوادهای بهطور کامل از میان میرود، همان صحنه تکرار میشود:
اظهارنظر وقیحانه آمریکا درباره «حق دفاع اسرائیل از خود»
امتناع اروپا از محکومیت
همدستی جهان عرب در قالب بیانیههای بیرمق یا توافقهای پنهانی عادیسازی
پس آیا فلسطینی حق ندارد بپرسد:
آیا ما فقط عدد شدهایم؟
آیا در جانهای ما چیزی نیست که باید برای جهانیان روایت شود؟ بر آن گریست؟ یا قاتلش را محاکمه کرد؟
جنایت تکرار میشود، حافظه فرسوده میشود
چه کسی اسامی شهدای کشتار الشجاعیه در سال ۲۰۱۴ را به یاد دارد؟
چه کسی کودکان خانواده بکر را به خاطر دارد که در حال بازی در ساحل غزه هدف قرار گرفتند؟
چه کسی داد محاکمه کسانی را میزند که خانوادهها را زیر آوار برج الرمال یا برج الشفاء دفن کردند؟
تکرار جنایت بیمجازات، حافظه را میکشد، همانطور که انسانها را میکشد.
میان شهادت و نسلکشی
در واژگان غزه، شهادت دیگر یک کنش فردی در مقاومت نیست. به یک پروژه نسلکشی سازمانیافته تبدیل شده، تحت چتر رسانهای، سیاسی و بینالمللی.
با همدستی سکوت رسمی فلسطینی و عربی، دیگر حتی حداقلیترین دفاع از کرامت نیز دیده نمیشود. آنچه میماند مرگیست تحت نظارت، برنامهریزیشده و مشروعسازیشده.
نه، فلسطینیها عدد نیستند.
اما جهان آنها را چنین میبیند.
و تلختر از آن، اینکه برخی از خودشان نیز، همینگونه با آنها رفتار میکنند.
و اگر این الگو – چه در داخل غزه و چه در خارج آن – شکسته نشود، به نقطهای میرسیم که دیگر سؤال این نخواهد بود که:
«امروز چند نفر شهید شدند؟»
بلکه: «چه کسی مانده که آنان را دفن کند؟»