واحد سیاسی

ایران بین توقف موقت درگیری و احتمال ازسرگیری تجاوز

ضرورت تقویت بازدارندگی هسته‌ای برای حفظ حاکمیت و ثبات

نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه‌

 

عملیات طوفان الاقصی و تحولات هیجان‌انگیز پس از آن آشکار کرد که منطقه خاورمیانه وارد مرحله‌ای حساس از تشدید تنش‌ها شده است، جایی که قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای در تلاش برای ترسیم دوباره نقشه منطقه بر اساس منافع راهبردی خود هستند.

در این زمینه، رئیس‌جمهور آمریکا که حمله به ایران را آغاز کرده و همچنان از کشتارهای موجود در غزه توسط رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند، تصمیم به توقف موقت عملیات‌های نظامی خصمانه علیه ایران گرفته است. این تصمیم ریشه در محاسبات پیچیده داخلی دارد و تعادلی شکننده میان فشارهای سیاسی و اقتصادی در داخل ایالات متحده را منعکس می‌کند.

صدای سما

این توقف در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا که برای نوامبر ۲۰۲۶ برنامه‌ریزی شده است، صورت می‌گیرد؛ انتخاباتی که آزمونی سرنوشت‌ساز برای ادامه دولت فعلی به شمار می‌رود. گزارش‌های مراکز پژوهشی معتبر آمریکایی نشان می‌دهد که اقتصاد آمریکا با رکود قابل توجهی مواجه است و تهدید واقعی ورود به مرحله رکود اقتصادی وجود دارد که می‌تواند شانس حزب جمهوری‌خواه را در انتخابات ضعیف کند؛ به‌ویژه اگر وضعیت جنگ در خاورمیانه ادامه یابد و گسترش یافته و شامل بستن تنگه استراتژیکی مانند تنگه هرمز شود، امری که باعث افزایش نرخ تورم در سطح جهانی و داخلی خواهد شد.

از این منظر، توقف عملیات نظامی خصمانه به معنای پایان تنش‌ها یا کنار گذاشتن اهداف اعلام شده نیست، بلکه آتش‌بس موقتی است در چارچوب راهبرد بزرگ‌تری که احتمال دارد پس از انتخابات، و شاید حتی قبل از آن، برای جلب حمایت افکار عمومی داخلی آمریکا از سیاست‌های خارجی، تجدید شود.

این طرح نشان می‌دهد که هدف از این منازعه تنها تغییر رژیم در ایران نیست، بلکه تقسیم ایران و بازطراحی نقشه سیاسی منطقه از طریق تجزیه آن، از جمله کشورهای همسایه مهمی مانند عراق است.

در مواجهه با این تهدیدهای فزاینده، مطالعات سیاسی و راهبردی منتشر شده توسط مراکز پژوهشی آمریکایی و عبری تأیید می‌کنند که برنامه ادامه جنگ ممکن است هر زمان اجرا شود. بنابراین ایران باید سریعاً برای تقویت توان دفاعی خود اقدام کند و بر سه محور اصلی تمرکز نماید: توسعه برنامه هسته‌ای پیشرفته برای اهداف دفاعی، امکان تهیه کلاهک‌های هسته‌ای از متحدان قابل اعتماد، و به‌روزرسانی سامانه‌های دفاع هوایی برای ایجاد سپری مستحکم در برابر حملات احتمالی.

تا کنون، برنامه هسته‌ای ایران با وجود همه فشارها، برنامه‌ای صلح‌آمیز و شفاف بوده که تحت نظارت بین‌المللی قرار گرفته است، در مقایسه با برنامه هسته‌ای رژیم صهیونیستی که هیچ شفافیتی ندارد و تعداد زیادی کلاهک هسته‌ای بدون هیچگونه نظارت بین‌المللی در اختیار دارد و این امر منطقه را آسیب‌پذیرتر و خطرناک‌تر می‌سازد. بنابراین، نمی‌توان حق ایران را در داشتن فناوری هسته‌ای و ظرفیت‌های بازدارنده انکار کرد، زیرا این توانمندی‌ها تضمین اصلی حاکمیت و ثبات ایران در برابر هر تجاوز احتمالی آینده است.

بر اساس این واقعیات، تقویت بازدارندگی هسته‌ای به یک ضرورت راهبردی اجتناب‌ناپذیر تبدیل می‌شود؛ این بهترین راه برای حفظ امنیت ملی و بازدارندگی مؤثر در برابر تهدیدات آینده است، به‌ویژه در شرایطی که احتمال تجدید تجاوز در هر لحظه وجود دارد. توانمندسازی ایران در حقوق هسته‌ای و ایمنی دفاعی بخشی جدایی‌ناپذیر از تحقق ثبات در خاورمیانه است و سپری است که مانع از سقوط منطقه به سوی جنگ‌ها و ویرانی‌های بیشتر می‌شود.

ثبات پایدار در منطقه تنها با به رسمیت شناختن این حق، احترام به حاکمیت دولت‌ها و توقف مداخلات خارجی که به دنبال بازطراحی منطقه بر اساس دستورکارهای محدود هستند، امکان‌پذیر خواهد بود. ایران باید با قدرت و حکمت برای مواجهه با هر چالش آینده آماده شود، متکی به پیشرفت علمی و تقویت توان دفاعی خود، تا امنیت وطن خود و امنیت مردم کل منطقه را تضمین نماید.

در پایان، با وجود توقف موقت در درگیری‌ها، واقعیت این است که احتمال تجدید تجاوز به‌شدت وجود دارد، امری که ایران را ملزم می‌کند تا همچنان به ساخت توانمندی‌های دفاعی و بازدارنده خود ادامه دهد، همیشه برای هر تشدید احتمالی آماده باشد و ثابت کند که حاکمیتش هرگز موضوع مصالحه‌های سیاسی یا فشارهای خارجی نخواهد بود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا