ایران معادله بازدارندگی را تثبیت کرده و ابتکار راهبردی را بازمیگرداند

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه
تحولات پرشتاب پس از آغاز تجاوز، نشان میدهد که ایران اکنون زمام امور را در هر دو سطح سیاسی و میدانی در دست دارد و طرح مهار آن از طریق تجاوز هوایی اخیر به اهداف خود نرسیده است. بلکه بالعکس، واکنشهای صادره از محور مقاومت، وضعیت آمادهباش منطقهای و نشانههای امنیتی و سیاسی متعدد، ایالات متحده را در موقعیت دفاعی در برابر افکار عمومی خود و متحدانش قرار دادهاند.
اظهارات رسمی در تهران درباره گنجاندن موضوع خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) در دستور کار مجلس، و همچنین نیت برای بستن تنگه هرمز، حامل پیامهایی در چندین جهت است؛ این پیام که ایران دست بسته در برابر تحمیل خواستهها از مسیر فشار نظامی نخواهد ایستاد. در صورت اتخاذ تصمیم خروج از معاهده، این اقدام نقطه عطفی راهبردی خواهد بود که پایانبخش رویکرد سنتی مذاکره و آغازگر بازتعریف معادله بازدارندگی هستهای منطقهای خواهد شد.
در میدان عمل، سخنگوی وزارت بهداشت ایران تأکید کرد که حملات هوایی آمریکا منجر به نشت تشعشعات هستهای نشده است، که این ادعا، روایت تبلیغاتی واشنگتن مبنی بر تهدید جهانی بودن تأسیسات هستهای ایران را به کلی زیر سؤال میبرد. همچنین مشخص شده که تأسیسات فردو بهطور کامل نابود نشدهاند و مواد حساس پیشتر به مکانهای امن منتقل شده بودند؛ این نشاندهنده آمادگی اطلاعاتی و لجستیکی بالای ایران برای مقابله با هرگونه حمله است.
در سطح محور مقاومت، اظهارات محمد البخیتی از یمن بسیار قابل توجه بود، آنگاه که زمان پاسخ یمن را وابسته به تصمیم مرکزی ایران دانست. این هماهنگی میدانی نشان میدهد که تهران نبرد را از درون یک اتاق عملیات مشترک هدایت میکند و پاسخ در راه، نه یک واکنش احساسی بلکه بخشی از نبردی بزرگ برای بازتنظیم توازن راهبردی منطقه است.
تجمع هزاران نفر در میدان انقلاب در مرکز تهران، در حمایت از رهبری و مقاومت در برابر تجاوز، نشاندهنده درک مردم از حجم نبرد است. این حضور مردمی گسترده، مکمل پاسخ نظامی و سیاسی بوده و پیامی روشن به داخل و خارج مخابره میکند: اراده ملت ایران با تهدید یا فشار در هم شکسته نمیشود.
سردرگمی پایتختهای اروپایی و درخواست وقیحانه آنها از ایران برای عدم پاسخ، چهره دوگانه معیارهای غرب را آشکار میسازد؛ آنها تجاوز آمریکا را نادیده میگیرند و از قربانی میخواهند خویشتندار باشد. از سوی دیگر، گزارشهای افشاشده درباره نگرانی متحدان خلیجی و افزایش سطح هشدار، بیانگر این است که منطقه خلیج دیگر حیاط خلوت واشنگتن نیست، بلکه اکنون زیر سایه معادلات بازدارندگی ایران به سر میبرد.
گزارشهای رسانههای غربی از درون رژیم غاصب نشان میدهد که ضربه موشکی ایران به مرکز شهرها رسیده و حتی رسانههای عبری نیز به ناتوانی بمبهای آمریکا در نابودی برنامه هستهای ایران اذعان دارند، حتی اگر برای یک سال دیگر هم حمله کنند. این اعترافات شکست قمار بر راهحل نظامی را فاش میسازد و نشان میدهد که تهران همچنان قدرت ابتکار عمل را حفظ کرده است.
از سوی دیگر، حمایت قاطع و بیسابقه حزبالله لبنان از موضع ایران، وحدت جبهه شمالی محور مقاومت را نشان میدهد و این نشانه آن است که پاسخ ایران منزوی نخواهد بود، بلکه با حمایت میدانی از یمن تا لبنان همراه خواهد بود.
موضع روسیه، چین و پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل، که خواستار آتشبس فوری و بدون قید و شرط شدند، نشان میدهد که توازن جدیدی در نظام بینالملل در حال شکلگیری است؛ توازنی که دیگر به آمریکا اجازه تحمیل اراده خود با زور را نخواهد داد.
در جمعبندی این تحولات، به نظر میرسد ایران در آستانه تثبیت معادلهای جدید قرار دارد؛ معادلهای با این عنوان که “تجاوز با پاسخ راهبردی مواجه خواهد شد” و محور مقاومت با اعتماد به وحدت تصمیم و توان بازدارندگی عمل میکند، نه با واکنشهای پراکنده.
خطر دیگر فقط در پرندههای متجاوز نیست، بلکه در توهمات دشمن نسبت به قدرت بازدارندگی خود نهفته است. رهایی، جز با شکستن این توهمات از طریق صبر راهبردی و ضربات هوشمندانه، ممکن نخواهد بود.
ایران امروز نه تنها از خود دفاع میکند، بلکه مرزهای جدیدی برای حاکمیت ملتهای آزاد ترسیم میکند و معادلهای از بازدارندگی را نهادینه میسازد که پروژه غرب برای تسلیم یا نابودی ایران را ناکام میگذارد. پاسخ ایران در راه است، نه با شتابزدگی، بلکه با محاسبات دقیق، تا آخرین پیام روشن شود: هرکس به ایران دست درازی کند، در آتش آن خواهد سوخت.