یادداشت

فروپاشی الگوریتم توسعه در ایران؛ تحلیل اقتصاد در حصار سیاست

دکتر مجید فریدون فر، مدرس دانشگاه و تحلیل گر بازارهای مالی

 

اقتصاد ایران در سال‌های اخیر به شکلی کم‌سابقه با اختلالاتی جدی مواجه شده است. کاهش رشد اقتصادی، نرخ بالای تورم، بیکاری گسترده، فرار سرمایه، کاهش ارزش پول ملی، و اختلال در مناسبات بانکی بین‌المللی تنها بخشی از این اختلالات هستند. تحلیل این وضعیت نه‌تنها نیازمند نگاه آماری و اقتصادی است، بلکه باید آن را در بستر سیاست‌های داخلی، ساختار ناکارآمد تصمیم‌گیری، و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران بررسی کرد. در این مقاله، به صورت تحلیلی و علمی بررسی می‌کنیم که چگونه اقتصاد ایران از مسیر طبیعی خود خارج شده و آیا صلح با آمریکا می‌تواند یک “نقطه عطف” برای اصلاح باشد یا خیر.

صدای سما

۱. وضعیت موجود اقتصاد ایران

* رشد اقتصادی منفی

پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، نرخ رشد اقتصادی ایران به شدت افت کرد. در سال‌های متوالی رشد اقتصادی ایران منفی یا نزدیک به صفر بوده است. اقتصاد ایران به‌شدت به صادرات نفت وابسته است و با کاهش فروش نفت، منابع ارزی کشور به طرز قابل توجهی کاهش یافته‌اند

* تورم ساختاری

ایران در حال حاضر یکی از بالاترین نرخ‌های تورم را در منطقه دارد. نرخ تورم رسمی حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد است، اما آمار غیررسمی در برخی اقلام سبد مصرفی مردم حتی فراتر از ۷۰ درصد را نشان می‌دهد. این تورم مزمن ناشی از سه عامل اساسی است:

۱. سیاست‌های پولی انبساطی و چاپ پول بدون پشتوانه

۲. کسری بودجه ساختاری

۳. کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی

* بازار کار بحران‌زده

نرخ بیکاری به‌ویژه در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، یکی از چالش‌های بزرگ کشور است. بیش از ۴۰ درصد از جوانان جویای کار در بازار کاری با ظرفیت‌های محدود سردرگم مانده‌اند. اشتغال غیررسمی نیز رو به افزایش است و امنیت شغلی رو به زوال گذاشته است.

۲. ریشه‌های ساختاری بحران

 

* اقتصاد رانتی و دولتی

حدود ۷۰ درصد از اقتصاد ایران در اختیار نهادهای دولتی، شبه‌دولتی و خصولتی است. این ساختار موجب شده تا رقابت واقعی شکل نگیرد و انگیزه نوآوری و بهره‌وری کاهش یابد. منابع و تسهیلات بانکی به جای بخش مولد، به نهادهای خاص و پروژه‌های غیرشفاف اختصاص داده می‌شوند.

* تحریم‌های بین‌المللی

تحریم‌ها نقش مهمی در کاهش منابع ارزی، محدودیت در واردات مواد اولیه و تکنولوژی، و کاهش سرمایه‌گذاری ایفا کرده‌اند. سیستم بانکی ایران عملاً از نظام SWIFT جهانی جدا شده است که تجارت بین‌المللی را فلج کرده است.

*فساد اداری و نبود شفافیت

گزارش‌های بین‌المللی ایران را جزو ۲۰ کشور با بیشترین فساد اداری می‌دانند. نبود شفافیت در قراردادها، حسابرسی‌ها، و انتصابات باعث کاهش اعتماد عمومی به نهادهای اقتصادی و سیاسی شده است

صدای سما

۳. فرصت‌های اصلاح از مسیر صلح با آمریکا

* بازگشت به دیپلماسی

صلح با آمریکا می‌تواند دروازه بازگشت ایران به اقتصاد جهانی باشد. دسترسی به منابع ارزی بلوکه‌شده، عضویت دوباره در نظام‌های مالی بین‌المللی، و امکان سرمایه‌گذاری خارجی از جمله مزایای احتمالی این مسیر است.

*ورود تکنولوژی و دانش مدیریتی

یکی از پیامدهای مثبت صلح، امکان دسترسی مجدد به تکنولوژی‌های روز و استفاده از مشاوران اقتصادی و مدیریتی بین‌المللی خواهد بود. ایران می‌تواند با الگوگیری از کشورهایی مانند ویتنام و اندونزی، مسیر توسعه را با کمک سرمایه‌گذاری خارجی و انتقال تکنولوژی پیش ببرد.

*آزادسازی اقتصادی

صلح و عادی‌سازی روابط با غرب می‌تواند فرصتی برای انجام اصلاحات ساختاری واقعی باشد. آزادسازی نرخ ارز، اصلاح یارانه‌ها، توسعه بخش خصوصی و کاهش دخالت دولت در اقتصاد، تنها در فضای با ثبات سیاسی امکان‌پذیر خواهد بود.

۴. مسیر اصلاحات اقتصادی

* کاهش وابستگی به نفت

تنوع‌بخشی به اقتصاد از طریق توسعه صادرات غیرنفتی، ایجاد زنجیره‌های ارزش در صنعت و کشاورزی، و توسعه اقتصاد دانش‌بنیان باید در اولویت باشد. کشورهای موفق خاورمیانه مانند امارات و عربستان نیز در حال حرکت به سمت اقتصاد غیرنفتی هستند.

* اصلاح ساختار مالیاتی

افزایش سهم مالیات در بودجه دولت به جای درآمدهای نفتی، اصلاح نظام مالیاتی به نفع تولیدکنندگان و پیاده‌سازی مالیات بر دارایی‌های غیرمولد (مثل مسکن و خودروهای لوکس) از جمله اقداماتی است که باید هم‌زمان با اصلاحات دیگر انجام شود.

* شفافیت و نظارت

استقرار یک نظام حسابرسی مستقل، تقویت دیوان محاسبات، و ایجاد بسترهای دیجیتال برای پایش درآمدها و هزینه‌های دولتی از الزامات موفقیت در اصلاحات اقتصادی است.

۵. چالش‌های صلح با آمریکا

باید توجه داشت که صلح و تعامل با آمریکا به خودی خود چاره‌ساز نیست، بلکه مقدمه‌ای برای ایجاد بسترهای اصلاح اقتصادی است. برخی از چالش‌های این مسیر عبارتند از:

  • وجود گروه‌های ذی‌نفع از وضعیت تحریم
  • نبود اجماع سیاسی برای مذاکره
  • بی‌اعتمادی متقابل و پیشینه تاریخی پرتنش

نتیجه‌گیری: مسیر بازگشت به ریل توسعه

ایران با یکی از پیچیده‌ترین بحران‌های اقتصادی معاصر خود روبروست. عبور از این بحران، نیازمند ترکیب سه عامل کلیدی است:

۱. اراده سیاسی برای تغییر

۲. استفاده از فرصت‌های بین‌المللی از جمله صلح با آمریکا

۳. پیاده‌سازی اصلاحات ساختاری عمیق و همه‌جانبه

صدای سما

در نهایت، اقتصاد ایران اگر چه از ریل خارج شده، اما هنوز ظرفیت آن را دارد که با مدیریت علمی، دیپلماسی سازنده و اصلاحات ساختاری به مسیر توسعه بازگردد. پنجره فرصت بسته نشده، اما به سرعت در حال کوچک شدن است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا