جنگ روانی و طبقۀ نوآیین

دکتر سیدمهدی حسینی، دکتری علوم سیاسی
دشمن بدسگال حال که یقین پیدا کرده بههیچروی نمیتواند روح بلندپرواز و اندیشه والای جوانان فهیم و با فراست و هوشمند ایرانی را پَست سازد، با بدرفتاری و آشفتهسازی روح و روان از آنها انتقام میگیرد.
جنگ روانی جاری در فضایمجازی و شبکههای اجتماعی علیه آرامش روانی در طبقۀ نوآیین؛ جلوهای از این بدرفتاری است.
بنابر فتوای تاریخ:
” هرگاه سرمایه سالارانِ ثروت پرست! نتوانند شأن و شرف و عزت و عظمت را از مردمانی سلحشور بخرند، به هیاهو و جنجال دخیل میبندد.”
جامعهپژوهان مختصرگوی! با تأکید بر این امرِ واقع، که رسانههای نوپدید و انتقالِ آگاهی و شناختِ جهان و چگونگی نگرش و تحلیل رویدادها و شیوه استدلال و استنباط نسل جدید؛ دخالت دارند و در سازماندهی و کنترل نظام فکری او نقشی معنادار ایفا میکنند.
یعنی با درهمتنیدن و آلودن امرِ واقع و امرِ سیاسی؛ بر زندگی روزمره دخالت میکنند.
بر همین اساس و ابتنا بر اندیشه استادِ مقالههای کوتاه” کارل اشمیت” همواره در فضای قدرت و منازعه و تخاصم:
«کسی که پای بشریت را به میان میکشد میخواهد تقلب کند … (اشمیت؛ 1393 : 62)»
راه انداختن جنگ به نام بشریت دارای معنای سیاسی و اقتصادی بسیار عمیق است و در عصر دیجیتال میتواند برای جامعه و فرهنگ (جهان اجتماعی) پیامدهای ماندگار داشته باشد.
چنانکه اشمیت بحث کرده:
«وقتی دولتی با دشمن سیاسی خود به نام بشریت میجنگد، به دنبال غصب مفهومی یونیورسال است.»
مرادِ استاد از بهرهگیری از” universe” و قابلیت تبیینی و نظری مناسب مفهوم برای پرتوافکنی بر تأثیر امر دیجیتال در ایجاد امتزاج آلیاژ گونه اشاره « به کلِ یک واحد! که عناصر آن، در ترکیب با یکدیگر، “یکی شدهاند” فهم آسانتر مفهوم دوست و دشمن در عصر دیجیتال است:
برای مثال جنگ 1991خلیج فارس قدرت بیچون و چرای رسانههای نوپدید را پدیدار ساخت. در آن منازعه هر دو طرف از پوشش تلویزیونی نیز وقایع را رصد میکردند و با تحلیل اطلاعات، سیاستهای جنگی خود را به نحوی تنظیم میکردند که نمایش تلویزیونی مطلوبتری داشته باشند.
حتی صاحبنظری چون بودریار به دلیل روایت های افراطی و «به خاطرگفتن این که جنگ خلیج [فارس] اتفاق نیافتاده است به گونهای خاص انگشتنما شد. (لایون؛ 1392 : 93)»
به این جنبۀ جنگ خلیج فارس که نقطۀ عطفی مهم برای ورود جامعۀ بشری به تاریخ فردا نیز ارزیابی میشود “اندی بنت در فرهنگ و زندگی روزمره صفحه60، الیوت و ترنر در برداشتهایی در نظریه اجتماعی معاصر صفحه 353 و بابک احمدی در مدرنیته و اندیشه انتقادی صفحه193” اشاره کردهاند. …
اما پرتوافکنی بر “هوسِ قُمار دیگر/ بازآفرینی چنان هیاهویی”در عینِ تأملبرانگیزی! اندکی طنزآلود نیز میباشد:
برای نخستین بار رسانههای نوپدید موفق شدند ایرانیان را وادار به پناهبردن به صحرا و بیابان سازند!
جهانیان مشاهده کردند که چگونه ملتی با تاریخ و تمدن کهن از”همان کَله سحر و بعد از گزاردن دوگانه” جان خود را برداشت و خانه و کاشانه را به امان حافظان امنیت؛ رها کرد و سر از باغ و بستان و کوه دشت در آورد “چرا که بی 2 به دیه گو” رسیده است.
در جنگ روانی و غلبۀ طبقۀ نوآیین بر خواست والدین! علی رغم گرانی و لجام گسیختگی قیمت ارزاق و تبدیل شدن گوشت به کالایی لوکس! همه خوشحال و خندان برای گستردن بساط تعیُّش و ترقُّص و جوج و ذغال و …؛ حتی برخی تدارک سه روزه (صبح چهار شنبه تا شنبه شب) دیدند.
با یادآوری این نکته بسیار مهم که « نظام مزیتبندی در هر حکومتی بستگی به سیستم ارزشی آن دارد. عدم اطلاع از سیستم ارزشی و تقدمی که هر حکومتی برای مسائل و پدیدهها قائل است؛ از عوامل اصلی اختلافات بینالمللی است. … (بوفر؛ 1366: 266)»
اما با این وجود:
وقت است بگذریم چو موج از شراب تلخ
بیرون کشیم گوهر خود را ز آب تلخ
کوثر چو سرو جا دهدش در کنار خود
هر کس گذشته است درین نشأه ز آب تلخ
اینجا به آب توبه ز لب زنگ می بشوی
در حشر مشنو از لب رضوان جواب تلخ
شکر به زهر و نوش به نشتر که داده است؟
از دل مبر حلاوت ایمان به آب تلخ
نه خوردنت به وقت و نه خوابت به جای خویش
چون زنده ماندهای تو به این خورد و خواب تلخ؟
دل را مسوز ز آتش عصیان که رم کند
در پیش سگ اگر فکنی این کباب تلخ
صائب بریز اشک که در آفتاب حشر
خواهد گرفت دست ترا این گلاب تلخ
طرفه این که:
لشگر رسانه منفی باف که با القاء قریب الوقوع بودن جنگ نظامی نوعی اضطراب را به جامعه القاء کرده و از رهگذر راهانداختن جنگ روانی؛ طبقه نوآیین را آزردهخاطر! ساختهاند؛ اما هرگز:
به آرامش روانی و امنیت ستودنی در سیزه بدر و شادمانگی و امید واری و طبیعت گردی و سبزی گره زنی و رقص و آواز! در یک ملت همواره سربلند؛ کوچکترین اشارهای ندارند.
ساختار سیاسی یعنی مثلث ” سیاسیون، سرمایه سالاران و نظامی ها” در ینگه دنیا رمز و راز این آرامش را فهمیدند اما “دیجی-کوتول” نفهمید. …
انگارتنها درس تاریخ این است که «از تاریخ هیچ نمیآموزیم! (ژیژک؛ 1399 :13)»
یعنی گنگهای خواب دیده! نمیخواهند دریابند که در قاموس نخستین قوم تاریخ که بشریت با امپراتوری آنها « وارد دالان تاریخ می شود، (نقیب زاده،194:1391)» واژۀ ترس معنا ندارد!
و تهدید مردمان همواره سرافرازی که در باد و بوران تاریخ هویت مشخص فرهنگی و ملیت مستقل خود را حفظ کردند کاری عبث است.
دشمن بدسگال خیال کرده به عنوان مثال ” امیر علی و همینطور شهید طهرانی مقدم” نیز از جنس برخی متولیان امر اقتصاد و فرهنگ می باشند که میدان را برای تاخت و تاز دشمن آماده کنند!
خصم دون هنوز برو بچ محله فلاح را نشناخته و طنین صدای “روسو” که در تاریخ پیچیده:
«مردمان نزد پارسیانِ نخستین فضیلت را میآموختند؛ (کهون، 46:1390)» را نشنیده است. …
شرح سخنانی با طعم خون جگر! علی الخصوص از “پیر گوشی برخی از متصدیان امر اقتصاد و فرهنگ” را این زمان بگذار تا رسد وقت دگر. …
به راستی که انگار واقعیتِ «قانون آهنین الیگارشی[ چرخش قدرت در دست اندک مدعیان ژن برتری](میخلز؛ 1399 : 215)» از صبح ازل تا شام ابد ساری و جاری خواهد بود. …
تریبون تکنیک و منبر دیجیتال تبدیل به ابزارجنگ روانی شدهاند و آسانتر از خوردن یک لیوان آب هر امر ضد ارزشی را به جای ارزش مینشانند. این “مَحمِلی برای ایجاد فهم لرزه” به چنان قدرتی دست یافته است که میتواند بنیان هرجامعهای را فرو بپاشد. …