یادداشت

نیاز دنیای مدرن به ایده های فلسفی

دکتر محمدحسن برهانی فر، استادیار و رئیس دانشکده بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

 

صدای سما

فلسفه دانشی است که به تبیین و تحلیل موضوعات و مسائل دیگر علوم می پردازد؛ که البته با این رویکرد آن را فلسفه مضاف می نامند. به همین دلیل رابطه تنگاتنگی با دیگر علوم دارد و اگر به درستی به کار گرفته شود می تواند موجب کشف دانشهای جدید، شکوفایی و پیشرفت سریعتر علوم و بازکردن افقهای جدید برای دانشهای موجود باشد.

فلسفه را از قدیم مادر علوم می دانستند که همه رشته های علمی موجود، روزگاری در ذیل فلسفه تعریف می شدند. این مادر علیرغم آنچه گفته می شود همچنان می تواند بارور شود و فرزندان بیشتری را متولد کند و با قوت و نشاط به تربیت فرزندان خود پرداخته، در رشد و شکوفایی آنها موثر باشد.

تاثیرر فلسفه در روانشناسی، که در گذشته علم النفس نامیده می شد، بر کسی پوشیده نیست و بر خلاف روانشناسی جدید که غالبا به رفتارشناسی می پردازد مستقیما در جهت شناخت روان و تشخیص مشکلات و امراض آن و چگونگی درمان آنها راه گشایی کند و همچنان در کنار روانشناسی جدید که به حق موفقیتهای چشمگیری در سلامت جوامع بشری دارد، می تواند تاثیرات مبنایی و شگرف خود را داشته باشد. بسیاری از دانشهای متداول از جمله حقوق، سیاست، دین، ادبیات، اخلاق و مانند اینها تبیین مبانی خود را وامدار فلسفه هستند.

در دنیای مدرن از علوم مربوط به فضا و کیهان شناسی گرفته تا پیشرفتهای صنعتی، تکنولوژی، داروسازی، پزشکی، مهندسی پزشکی و … اگر بهره مند از فلسفه شوند و ایده های فلسفی مربوط به خود را مورد توجه قراردهند بی تردید شاهد دگرگونی های بیشتر و مفیدتری در گستره دانشهای بشری خواهیم بود.

پرداختن به زمینه های تولد، چگونگی رشد و تعالی یک دانش، تشخیص چالشها، موانع و چگونگی رفع آنها در درون همان دانش امکانپذیر نیست و هرچند درون دانشی تلاش شود این مهم تحقق نخواهد یافت. بنابراین به یک تخصص عمیق برون دانشی نیاز است که از بیرون تمام مبانی و مسائل آن دانش را مورد بررسی و تحلیل قرارداده، زوایای پیدا و پنهان آن را به خوبی تحلیل کند و راهکارهای لازم را برای حرکت در افق پیش رو ارائه دهد.

از جمله دستاوردهای تحسین برانگیز دنیای مدرن ظهور و بروز پدیده هوش مصنوعی است که ضمن خدمت بزرگی که به بشریت میکند، فضای پرچالشی را پیش روی خود دارد. برخی از اندیشمندان نگران تحولاتی هستند که هوش مصنوعی ایجاد خواهد کرد تا جایی که این نظریه تقویت یافته است که اگر پیشرفت و تحولات آن به درستی مدیریت نشود آینده بشر به خطر افتاده، از کنترل انسان خارج می شود و البته این نگرانی کاملا بجا و درست است.

نویسنده بر این باور است که استفاده از ایده های فلسفی در حوزه هوش مصنوعی و بهره مندی از تفکرات فلسفی فیلسوفان و حکما در کنترل هوش مصنوعی از طریق مدیریت فلسفی با عنوان «مدیریت فلسفی هوش مصنوعی» می تواند این نگرانی و دغدغه را به حداقل رسانیده، فضای فکر و ذهن بشری را در جهت رشد و تعالی و کشف ساحتهای جدید علمی نسبت به این نگرانیها آرام سازد.

چیستی و چرایی هوش مصنوعی و درنهایت تبیین افقهای پیش رو و پرداختن به تنقیح مسائل موجود آن در کاوشهای فلسفی تحقق پیدا می کند؛ زیرا همانگونه که گفته شد، تحلیل مسائل اساسی یک دانش در درون آن دانش میسر نیست. البته فلسفه می تواند از توان هوش مصنوعی در جهت خلق ایده های جدید مربوط به آن استفاده کند که اصطلاحا به آن «هوش مصنوعی فلسفی» گفته می شود ولی هرگز نمی تواند جایگزین «فلسفه هوش مصنوعی» شود. در شرایط کنونی ضرورت اقتضا می کند که مقالاتی در خصوص فلسفه هوش مصنوعی نوشته شود و سپس گروهی از اهل نظر به تدوین فلسفه هوش مصنوعی بپردازند و از این رهگذر ضمن پیشرفت و پیشبرد علوم بشری خدمت بزرگی در جهت حفظ سلامت و پیشگیری از خطرات جدی پیش روی بشریت انجام پذیرد.

صدای سما

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا