بیگانگی تجاری با همسایهها
ایران با داشتن ۱۵همسایه دارای موقعیتی ممتاز در تجارت است. داشتن مرز آبی و زمینی با این تعداد کشور که عمدتا جزو کشورهای متمول محسوب میشوند، میتواند کشور را از تلاش برای گشودن بازارهای جدید بینیاز کند. اما آمارها نشان میدهد که ایران تاکنون عملکرد مناسبی در صادرات به کشورهای همسایه نداشته است. در سالهای اخیر صادرات ایران به ۹کشور از ۱۵کشور، کمتر از یکمیلیارد دلار بوده که با توجه به حجم اقتصاد کشورهای همسایه بسیار ناچیز است. در مجموع برآوردها نشان میدهد سهم ایران از بازار ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰میلیارد دلاری کشورهای همسایه تنها بین ۲ تا ۳درصد است.
موقعیت جغرافیایی کشورها در میزان تجارت آنها نقش اساسی دارد. برخی از کشورها بهخاطر اینکه همسایههای کمی دارند مجبور هستند تا هزینههای بالایی برای حمل کالاهای خود پرداخت کنند و به همین دلیل مزیت کمتری برای صادرات کالا دارند و کالاهای وارداتی برای آنها گرانتر تمام میشود. در این بین، معدودی از کشورها شانس این را دارند تا با قرارگرفتن در موقعیت ژئوپلیتیکی خاص با چندین کشور همسایه باشند. ایران با داشتن مرز آبی و زمینی با ۱۵ کشور، از جمله کشورهایی با بیشترین تعداد همسایه است. کشورهای عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، جمهوریآذربایجان، ارمنستان و ترکمنستان با ایران مرز زمینی دارند و امارات، روسیه، عمان، قزاقستان، قطر، کویت، بحرین و عربستان دارای مرز دریایی با ایران هستند، اما داشتن همسایههای زیاد به تنهایی ضامن شکوفایی در تجارت نیست. بعضی از کشورهای آفریقایی با چندین کشور همسایه هستند، اما عمده همسایههای آنها را کشورهای بسیار فقیر شامل میشوند. ایران در این حوزه نیز با فرصتی طلایی روبهرو است. همسایههای ایران به غیراز دو استثنا (افغانستان و ترکمنستان)، عمدتا متمول هستند و برخی از آنها مانند روسیه، عربستان و ترکیه جزو بازیگران مهم جهانی در حوزههای اقتصادی و سیاسی هستند. بر اساس آمارهای بانک جهانی کشورهای همسایه ایران در سال۲۰۲۰ میلادی بیش از ۱۰۷۶میلیارد دلار از دیگر کشورها کالا وارد کردهاند. با توجه به اینکه حجم صادرات ایران همواره کمتر از ۷۰میلیارد دلار بودهاست، استفاده از ۵درصد این بازار بزرگ میتواند وضعیت اقتصادی ایران را با تغییرات بزرگی مواجه کند، اما آمارهای گمرک ایران نشان میدهد که تاکنون از این ظرفیت طبیعی استفاده درستی نشدهاست.
ظرفیت مغفول
بر اساس آمارهای بانک جهانی، از بین ۱۵ کشور همسایه، تنها افغانستان و ارمنستان هستند که ایران را بهعنوان یکی از ۵ مبدا اصلی برای واردات انتخاب کردهاند. بر اساس آمارهای سال۲۰۲۰ میلادی، ایران بزرگترین صادرکننده به افغانستان محسوب میشود و در بین صادرکنندگان به ارمنستان رتبه سوم را به خود اختصاص دادهاست. در بین صادرکنندگان اصلی به این کشورها، نام چند قدرت فرامنطقهای همواره تکرار میشود؛ آمریکا، چین، هند، کرهجنوبی و آلمان. آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، جزو صادرکنندگان عمده به کشورهای همسایه ایران محسوب میشود. از بین ۱۵ کشوری که با ایران مرز مشترک دارند، در ۱۴ کشور چین جزو ۵ کشور اصلی صادرکننده کالا به این مقاصد است. در ۱۱ کشور هم آمریکا همین وضعیت را دارد. طبیعتا رقابت با این غولهای اقتصادی، نه غیرممکن ولی بسیار دشوار است، با اینوجود آمارها نشان میدهد که کشورهای همسایه ایران با کشورهای همسایه خود (بهجز ایران) مبادلات قابلتوجهی دارند. امارات و عربستان جزو بزرگترین صادرکنندگان به پاکستان هستند و عمان بخش قابلتوجهی از نیازهای وارداتی خود را از امارات، قطر و عربستان تامین میکند. جمهوریآذربایجان کالاهای خود را از ترکیه و روسیه خریداری کرده و کویت، عربستان و امارات را بهعنوان شرکای تجاری اصلی برگزیده است، بنابراین بسیاری از کشورهای منطقه تمایل دارند تا با نزدیکی به کشورهای نزدیک، با آنها بهعنوان شریک تجاری همکاری داشته باشند.
سهم ۲درصدی از بازار همسایهها
شرایطی که ذکر شد باعث شدهاست که ایران بهصورت بالقوه یک بازار بسیار بزرگ و پایدار در اطراف مرزهای خود داشته باشد که بتواند به وسیله آن توسعه اقتصادی کشور، بهخصوص استانهای مرزی را سرعت ببخشد، اما واقعیت این است که ایران تاکنون ردپای کمرنگی در بازارهای همسایه داشتهاست. بر اساس تخمینها، حجم بازار کشورهای هممرز با ایران بین هزار تا ۱۲۰۰میلیارد دلار محاسبه شده؛ درحالیکه صادرات ایران به این کشورها در ۴ سالگذشته، همواره بین ۲۰ تا ۳۰میلیارد دلار متغیر بودهاست؛ یعنی چیزی بین ۲ تا ۳درصد حجم بازار آنها. وضعیت در سالهایی که ایران با تحریمهای سازمانملل مواجه نبوده هم کاملا مشابه است. در سال۹۰، مجموع صادرات ایران به ۱۵ کشور همسایه معادل ۱۶میلیارد دلار و در سال۹۴، در حدود ۳/ ۲۲میلیارد دلار بودهاست. همچنین بررسی آمار تفکیکی صادرات ایران در سالهای مذکور به این کشورها بیانگر آن است که تحریمها عامل اصلی اثرگذار بر حجم اندک صادرات به کشورهای همسایه نیست. صادرات ایران به عراق در سالهای ۹۰ و ۹۴ معادل ۱/ ۵ و ۲/ ۶میلیارد دلار بوده و این رقم در مورد امارات به ترتیب ۵/ ۴ و ۲/ ۷میلیارد دلار محاسبهشده که با درنظر گرفتن اثر تورم تفاوت معناداری با آمار سالهای جاری ندارد. آمارها زمانی روشنتر میشود که صادرات ایران به سه کشور ترکیه، امارات و عراق را از آمار صادرات به کشورهای همسایه کسر کنیم. در سال۱۴۰۱، ایران ۳/ ۲۳میلیارد با این سه کشور و در سال۱۴۰۰، معادل ۴/ ۱۹میلیارد دلار به این کشورها صادرات داشته و در همین مدت به سایر ۱۲کشور مجموعا به ترتیب ۷/ ۶ و ۶میلیارد دلار کالا صادر کرده که در استانداردهای تجارتجهانی رقمی بسیار ناچیز است.
ایران در سال۹۸ کمی بیش ۱/ ۲۳میلیارد دلار به کشورهای همسایه کالا صادر کردهاست. این رقم در سال۹۹، به ۲/ ۲۰میلیارد دلار کاهش پیدا کرده که مشخصا این افت صادرات را میتوان در رابطه با همهگیری ویروسکرونا در جهان تحلیل کرد. پس از رفع موانع تجاری ناشی از کرونا، میزان صادرات ایران به کشورهای همسایه قدری بهبود پیدا کردهاست. حجم صادرات ایران به این کشورها در سال۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به ترتیب ۴/ ۲۵ و ۳۰میلیارد دلار محاسبه شده که بخشاعظم این رشد ناشی از تورم این سالها در جهان است. برای روشنشدن اینکه سهم ما از بازار این کشورها تا چه حد ناچیز است، باید دانست که براساس آمارهای بانک جهانی در سال۲۰۲۰ میلادی، نام ایران در بین ۲۰صادرکننده اول به کشورهای کویت، قطر، بحرین، عربستان، روسیه، پاکستان و عمان دیده نمیشود. همچنین بر اساس آمارهای گمرک مجموع صادرات ایران در چهار سالگذشته به عربستان کمتر از ۱۶میلیون دلار و به بحرین نزدیک به ۳۸میلیون دلار بودهاست. در مورد کشورهایی که رقم دلاری صادرات ایران به آنها قدری بالاتر است نیز باید دانست که گرچه اعداد بهنظر بزرگ بهنظر میرسد اما صادرات ایران کسر ناچیزی از بازار این کشورها است.
بهعنوان نمونه صادرات ایران به امارات در سالهای گذشته بین ۴ تا ۶میلیارد دلار محاسبه شده که نزدیک به ۲درصد حجم واردات بیش از ۲۵۰میلیارد دلاری این کشور را شامل میشود؛ این در حالی است که عربستان ۵/ ۷درصد، عراق ۸/ ۴درصد و اقتصاد کوچک عمان ۸/ ۳درصد بازار امارات را در اختیار دارند. نمونه دیگری که باید به آن توجه کرد همسایه غربی، ترکیه است. صادرات ایران به این کشور نیز بین ۴ تا ۵/ ۷میلیارد دلار، یعنی چیزی کمتر از ۳درصد (در برخی منابع حدود یکدرصد) واردات این کشور بوده که رقمی کمتر از صادرات کشورهایی همچون جمهوریآذربایجان، امارات و عربستان است. نکتهای که در صادرات به این دو کشور اهمیت دارد آن است که این کشورها، بهخصوص امارات، بیش از آنکه برای کالاهای ایرانی برای مصرف احتیاج داشته باشند، اقدام به صادرات مجدد محصولات ایرانی میکنند. حتی در مورد ارمنستان که ایران را بهعنوان یکی از مهمترین شرکای تجاری خود انتخاب کرده، توجه به آمار تجارت این کشور با همسایههای خود میتواند تصویر روشنی از عدماستفاده ایران از ظرفیت این کشور ارائه دهد، درحالیکه صادرات ۴۶۴میلیون دلاری به ارمنستان و سهم نزدیک به ۷درصدی ایران از بازار این کشور ممکن است در نگاه اول، رقم قابلتوجهی بهنظر برسد، اما با مقایسه با میزان صادرات ۲۵۵میلیون دلاری و سهم نزدیک به ۵درصدی کشور کوچک گرجستان به ارمنستان مشخص میشود که ایران از این بازار هم نهایت بهره را نبرده است. تحلیل آمارها نشان میدهد که توسعهتجارت با کشورهای همسایه میتواند نیاز به گشایش بازارهای جدید در کشورهای دور را برطرف کند. همچنین این استراتژی تجاری، با رویکرد سیاسی-امنیتی کشور مبنیبر ترجیح کشورهای نزدیک بر دور نیز همگرا است، با اینوجود تاکنون، برخی موانع سیاسی استفاده از این پتانسیل را برای ایران دشوار کردهاست.
در دههگذشته روابط سیاسی ایران با کشورهای منطقه مانند آذربایجان، عربستان، بحرین، کویت و ترکمنستان چندان مثبت ارزیابی نمیشده و در برخی مقاطع تا سطح قطع کامل روابط سیاسی پیش رفتهاست. علاوهبر این، ایران از فرصت تجاری، قطع روابط برخی از کشورهای عربی با قطر، رقابت ترکیه و عربستان، جنگ روسیه و اوکراین و جنگ جمهوریآذربایجان و ارمنستان استفاده لازم را نبرده است، با اینوجود برخی از تغییرات سیاسی در منطقه میتواند باعث شود که ایران همچنان برای توسعهتجارت و افزایش صادرات به کشورهای منطقه شانس لازم را داشته باشد. نزدیکی کشورهای عرب منطقه به روسیه و چین و دوری نسبی آنها از آمریکا میتواند باعث شود که این کشورها به تحریمهای آمریکا تقید کمتری نشان دهند. سفر هیات سیاسی ترکمنستان به ایران نیز نشانهای از گشایش فصل جدیدی از رابطه ایران با این کشور است. با این تغییرات میتوان امیدوار بود که موانع سیاسی برای رابطه با همسایهها تا حدودی برطرف شود.
توسعه استانهای مرزی
اما آیا ترمیم روابط با کشورهای منطقه به تنهایی میتواند باعث توسعهتجارت ایران شود؟ پاسخ بهطور قطع منفی است؛ در واقع بهبود روابط سیاسی وزنه را از پای اقتصاد کشور باز میکند اما باعث چابکترشدن آن نمیشود و ایران برای افزایش صادرات و رشد اقتصادی نیازمند یک برنامه مدون است. یکی از مزایای وجود همسایههای زیاد در پیرامون کشور آن است که به دلیل کاهش قابلتوجه هزینه حمل، کالاهای ایرانی میتواند با محصولات دیگر کشورها رقابت کنند. این مساله خصوصا برای کالاهایی مانند سیمان که هزینه حمل آن بالاست صدق میکند.
اما برای این منظور لازم است شناخت مناسب از بازار کشورهای همسایه وجود داشته باشد و بر اساس آن استراتژی تجاری مناسب برای مناسب تدوین شود. بهعنوان نمونه اگر کشوری در جنوب خلیجفارس نیازمند نوع خاصی از میوه است، با درنظر گرفتن سایر شرایط، کاشت این محصول باید در استانهای جنوبی افزایش یابد تا از این طریق هزینه ضایعات و حمل به حداقل ممکن برسد.
مساله دیگری که در همین رابطه اهمیت دارد آن است که بیشتر استانهای مرزی کشور از نظر شاخصهای اقتصادی، بهخصوص نرخ بیکاری نسبت به استانهای مرکزی، وضعیت مناسبی ندارند. اولویتدادن به تجارت با همسایگان بهطور قطع وضعیت اقتصادی ۱۶ استان مرزی کشور را بهبود میبخشد و آنها را به موتور محرک اقتصاد کشور تبدیل میکند. برای این منظور لازم نیست در گام اول صنایع سنگین به نقاط مرزی منتقل شود، بلکه دولت میتواند با بسترسازی مناسب برای شهروندان ساکن این مناطق، فضای لازم برای تشکیل تعاونیها و بنگاههای کوچک و متوسط را فراهم کند تا از طریق این بنگاهها در کوتاهمدت شاهد افزایش صادرات و کاهش نرخ بیکاری در این نواحی باشیم. این اتفاق در صورت وقوع، به نوبه خود بسیاری از مشکلات سیاسی، جمعیتی و زیستمحیطی کشور را نیز کاهش خواهد داد.
تقویت اقتصاد استانهای مرزی باعث خواهد شد تا توزیع جمعیت کشور متقارنتر شود. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، استانهای ایلام، خراسانجنوبی و شمالی، بوشهر، اردبیل و کردستان که همگی جزو استانهای مرزی کشور محسوب میشوند با مجموع ۶/ ۲میلیون نفر، جزو استانهای کمجمعیت کشور محسوب میشوند. همچنین استان پهناور سیستان و بلوچستان جزو کمتراکمترین استانهای ایران است. توجه به استراتژی توسعهتجارت به همسایگان باعث خواهد شد جمعیت در این استانها افزایش پیدا کرده که این مساله چند مزیت عمده دارد. تغییر ترکیب جمعیتی استانها باعث خواهد شد تا فشار بر منابع آبی در استانهای مرکزی که عمدتا با تنش آبی مواجه هستند کاهش پیدا کند. همچنین مهاجرت معکوس به شهرهای مرزی، حل مساله حاشیهنشینی، حفظ ارزشهای فرهنگی مناطق مرزی کشور و تخصصیشدن تولید در استانهای کشور از دیگر مزایای تقویت اقتصاد استانهای مرزی است. در انتها میتوان گفت، با درنظر گرفتن چرخش کشورهای عربی به شرق و رویکرد دولت سیزدهم در تقویت دیپلماسی اقتصادی، فضا برای تحول در رابطه اقتصادی با همسایههای کشور آماده است، اما باید این نکته را درنظر داشت که در دنیای پرسرعت کنونی زمان در حال ازدسترفتن است و اگر ایران نتواند در میانمدت ظرفیتهای صادراتی خود را تقویت کند، این فرصت طلایی را برای همیشه به دیگر کشورها واگذار خواهدکرد.