زمینه پیروزی جاودان

مجاهد الصریمی، صنعاء
در یمن انقلاب و جهاد، هیچ انسان آزاده و شریفی تردید ندارد که شرایط کنونی دیگر تابِ تحملِ خطاها، کاستیها و بینظمیهای بیشتر را ندارد. ازاینرو، بر همگان لازم است که در مسیر اصلاح اشتباهات خود، شناسایی ضعفهای موجود در عملکردشان، و درک نقاط خلل در عرصههای مختلف مسئولیتپذیری گام بردارند، تا بتوانیم همه دشواریها را پشت سر بگذاریم و به ساحل نجات برسیم، و آرزوها و آرمانهایی را که با خون ایثار و فداکاری شکل گرفته است، محقق سازیم.
پس بیایید در گفتار و نوشتار خود، خدا را در نظر داشته باشیم؛ زیرا مسئله، موضوع شخص یا حزبی خاص نیست تا در حق و باطل جانبداری کنیم و در خیر و شرّ با آن بایستیم. بلکه مسئله، قضیهی امّت است — دینی، رسالتی، وجودی و سرنوشتی. پس از تعصب، مجامله و جانبداری شخصی بپرهیزیم.
اگر از آنکه دیگران عیبها و خطاهای ما را بازگو کنند برمیآشوبیم، چرا خودمان به افشای آن نپردازیم تا از تکرارشان بپرهیزیم و خود و جامعهمان را اصلاح کنیم؟
این همان کاری است که باید انجام دهیم؛ وگرنه، خشم و غضب الهی بر ما نازل خواهد شد، و در اثر کوتاهیهایمان، پیش از دشمنان، از سوی خداوند توبیخ خواهیم شد. مگر نه اینکه انقلاب ما، برخاسته از حرکت و مسیر الهی همه انبیا و رسولان علیهمالسلام است؟ مگر نه اینکه عصارهی آن، امتداد همان خط اصلاحی و انقلابی است که ائمهی اهل بیت و پیشوایان هدایت پایهگذاری کردند؟ و مگر نه اینکه ثمرهی آن، تلاقی دو رود خونینِ حسینِ کربلا و حسینِ مرّان است؟
پس این، انقلابی است که ریشه در ایمان به خدا دارد، و تا زمانی که رضای الهی هدف نخست و نهایی آن باشد، و تعالیم و آیات و اسماء خداوند راهنمای اصول، ارزشها و قوانین آن باشند، این انقلاب محکوم به پیروزی، جاودانگی و استمرار خلاق خواهد بود.
وقتی مجاهدان آن، رضای خدا را برترین آرمان خود بدانند، آفاق تازهای از پیروزی و پیشرفت گشوده میشود، و ارادهی ملت در راه آزادی و استقلال دوچندان میگردد. تمام دستاوردهایی که شاهد آن بودهایم، بهویژه در حوزهی نظامی، نتیجهی طبیعی ایمان و تلاش مردانی است که هرگاه راه بر آنان تنگ میشد، با ایمان خویش راهی نو مییافتند و در مسیر حق پیشتر میرفتند.
و سرانجام، شایسته نیست که پند ناصحان را نادیده بگیریم یا در برابر نقد متکبرانه بایستیم. هر منتقدی شاید صادق نباشد، اما این بدان معنا نیست که صحنهی انتقاد خالی از دلسوزانِ مؤمن و صادق است؛ آنان که از سر اخلاص برای دین، امت و انقلاب خود سخن میگویند. بلکه بر ما واجب است به وجود نقد و انتقاد خرسند باشیم، و آن را به فرهنگی عمومی بدل کنیم. چراکه تنها در پرتو نقد، جامعهی ما هرگز به دایرهی قیممآبی، وابستگی و انفعال بازنخواهد گشت، و مسیر حرکت تمدنیِ ریشهدار و آزاد خود را با قدرت ادامه خواهد داد — بیاعتنا به دشواریها و چالشها.




