بخش ششم: ناگفتهها و اسناد پشتپرده «قسمت دوم»

واحد سیاسی
منابع آگاه میگویند، سلیمانی در نشستهای محدود و دوستانه با مسئولان و شخصیتهای سیاسی عراق، تنها بر ضرورت حفظ آرامش، جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان از فضای اعتراضات و جلوگیری از سرایت بحران به سراسر کشور تأکید کرده و هشدار داده بود: «دشمن به دنبال ربودن صدای مردم و تبدیل آن به آتش و خون است، نباید اجازه داد عراق بار دیگر در مسیر ویرانی قرار گیرد.»
اتهاماتی که مایک پمپئو و رسانههای غربی علیه او مطرح کردند، بخشی از عملیات روانی برای تخریب چهره فرماندهای بود که سدّ محکم در برابر تجزیه عراق، بازگشت داعش و گسترش سلطه آمریکا در منطقه محسوب میشد. آنچه غرب «انتقال استراتژیهای سرکوب» نامید، در حقیقت انتقال تجربه دفاع از امنیت و ثبات ملّتها در برابر پروژههای ویرانگر واشنگتن و متحدانش بود؛ تجربهای که با خون و فداکاری محور مقاومت به دست آمده بود.
لبنان: تقویت حزبالله و مدیریت بحرانهای سیاسی
در لبنان، سلیمانی نقش کلیدی در تقویت حزبالله بهعنوان بازوی اصلی ایران در منطقه داشت. او نهتنها در تأمین تسلیحات و آموزش نظامی به حزبالله نقش داشت، بلکه در هماهنگی استراتژیک با رهبران این گروه، از جمله سید حسن نصرالله، تأثیرگذار بود. در جریان جنگ ۲۰۰۶ لبنان با رژیم صهیونستى، سردار سلیمانی بهعنوان مشاور نظامی حزبالله حضور داشت و به گفته برخی منابع، در طراحی استراتژیهای دفاعی و تهاجمی این گروه نقش داشت. این همکاری به خروج نیروهای صهیونستى از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ و تقویت جایگاه حزبالله بهعنوان یک نیروی سیاسی و نظامی در منطقه منجر شد.
در بحرانهای سیاسی لبنان، بهویژه در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴، سردار سلیمانی از طریق مذاکرات محرمانه با رهبران سیاسی لبنان، به مدیریت تنشها و حفظ ثبات دولتهای مورد حمایت ایران کمک کرد. او همچنین در هماهنگی با حزبالله برای حمایت از دولت بشار اسد در سوریه نقش داشت، بهطوری که نیروهای حزبالله تحت هدایت او به جبهههای سوریه اعزام شدند.