نازی جدید که خیلی چیزها میدانست؟

هیئت تحریریه – صدای سما:
این مقاله تحقیقی را انتخاب کردیم تا حقیقت اعتراضات تشرین عراق در سال ۲۰۱۹ را بشناسید
در ۳۰ اوت، آندری پاروبی در روز روشن در شهر لویو، اوکراین، هدف تیراندازی قرار گرفت و کشته شد. پاروبی چهرهای کلیدی در کودتای میدان که از خارج حمایت میشد و سیاستمداری برجسته و تأثیرگذار در سطح محلی برای سالها بود، و تعداد زیادی از مقامات بریتانیایی، اروپایی و آمریکایی برای او عزاداری کردند. طی سه روز، قاتل پاروبی دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد. قاتل بدون هیچ پشیمانی ادعا کرد که اقداماتش «انتقام از دولت» به دلیل ناپدید شدن پسرش – که گمان میرود در سال ۲۰۲۳ در نبرد باخموت کشته شده باشد – بوده است.
با این حال، به احتمال زیاد در این داستان چیزی بیش از آنچه به نظر میرسد وجود دارد. بلافاصله پس از قتل پاروبی، ادعاهایی مطرح شد مبنی بر اینکه او ماهها پیش از سرویس امنیتی اوکراین (SBU) درخواست حفاظت رسمی کرده بود، اما این درخواست رد شده بود. این موضوع خشم برخی را برانگیخت و باعث شد دستگاههای امنیتی در کییف بیانیهای صادر کنند و توضیح دهند که چرا درخواست پاروبی رد شده بود. با این حال، به طرزی عجیب، در یک کنفرانس مطبوعاتی بعدی، سرویس امنیتی اوکراین و پلیس محلی بهصورت متناقض ادعا کردند که پاروبی هیچگاه از هیچ مقام دولتی درخواست حفاظت نکرده بود.
هرچه حقیقت باشد، پاروبی تعداد بیشماری از اسرار حساس را با خود به گور برد که بسیاری از افراد و سازمانها منافع زیادی در مخفی نگه داشتن آنها برای همیشه داشتند. پاروبی بهعنوان یک ناسیونالیست افراطی صریح از مدتها پیش، در سال ۱۹۹۱ در تأسیس حزب سوسیالناسیونالیست نازی جدید – که بعداً به «سوبودا» تغییر نام داد – مشارکت داشت و بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴ شاخه نظامی آن، «پاتریوت اوکراین»، را رهبری کرد. این واحد، مانند حزب مادرش، به شدت از خشونت انقلابی حمایت میکرد و نفرت خشونتآمیز و نسلکشانهای نسبت به روسیه و روسها داشت.
پست «پاتریوت اوکراین» نشاندهنده آندری پاروبی
پاروبی چهرهای کلیدی در انقلاب نارنجی سال ۲۰۰۴ بود که توسط ایالات متحده در کییف سازماندهی شد. نقش او در کودتای میدان و پیامدهای آن، که اوکراین را به سمت جنگ با مسکو سوق داد، بسیار مهمتر بود. پس از آغاز اعتراضات در نوامبر ۲۰۱۳، پاروبی «نیروی دفاع شخصی میدان» را تأسیس کرد. در حالی که ظاهراً این نیرو مسئول حفاظت از معترضان مسالمتآمیز در برابر پلیس ضدشورش بود، بهطور نزدیک با گروه نظامی فاشیستی «بخش راست» همکاری میکرد. گروه اخیر بهطور معمول در اقدامات تحریکآمیز و خشونتآمیز برای برانگیختن واکنشهای منفی از نیروهای انتظامی شرکت داشت.
اعتراضات با فرار رئیسجمهور منتخب، ویکتور یانوکوویچ، از اوکراین در ۲۲ فوریه ۲۰۱۴ به پایان رسید. این اتفاق پس از کشتار تکتیراندازها علیه معترضان در میدان آزادی – که اکنون به میدان میدان معروف است – در کییف رخ داد. نیروهای دولتی – شاید با کمک روسیه – بهخاطر این خونریزی مقصر شناخته شدند، که منجر به موجی از محکومیتهای بینالمللی شد و نیروی دفاع شخصی میدان به رهبری پاروبی تهدید کرد که در صورت استعفانکردن یانوکوویچ، اقامتگاه رئیسجمهور را اشغال کرده و قدرت را با زور به دست خواهد گرفت. دولت یانوکوویچ با یک اداره غیرمنتخب پر از فاشیستها جایگزین شد که با دقت توسط ویکتوریا نولاند، مسئول امور اوکراین در وزارت امور خارجه آمریکا، انتخاب شده بودند.
پاروبی بهعنوان رئیس شورای امنیت و دفاع ملی منصوب شد و بر آغاز و اجرای «عملیات ضدتروریستی» در اوکراین نظارت داشت، کمپینی سرکوبگرانه و خشونتآمیز علیه جمعیت روسزبان این کشور. او همچنین اقداماتی را برای ادغام این کشور در ساختارهای دفاعی و امنیتی ناتو آغاز کرد تا زمینه را برای عضویت رسمی فراهم کند. در حالی که پاروبی در ابتدا جایگاه خود را در دولت رئیسجمهور منتخب راستگرای افراطی، پترو پوروشنکو، حفظ کرد، در اوت ۲۰۱۴ پس از امضای توافقنامههای مینسک که برای برقراری صلح در دونباس طراحی شده بود، استعفا داد و معتقد بود که این مناقشه تنها با «زور» قابل حل است.
خصومت پاروبی با آغاز جنگ نیابتی در فوریه ۲۰۲۲ تشدید شد. در روزهای اولیه این درگیری، او به شدت علیه مذاکره با مسکو استدلال کرد و از کییف خواست که به جای آن «امپراتوری روسیه را نابود کند». در همین حال، کشتار میدان بهصورت رسمی حلنشده باقی ماند. این کمبود وضوح به حدی بود که حتی در میان بازرسان اوکراینی نیز شک و تردیدهایی ایجاد شد که تحقیقات رسمی درباره این قتلها بهطور عمدی مختل شده است. قطعاً افراد زیادی در داخل کشور بودند که میخواستند حقیقت را مخفی و دفن کنند – و شاید آندری پاروبی برجستهترین آنها بود.
«قربانیان مقدس»
در اکتبر ۲۰۲۳، دادگاهی در کییف حکمی نهایی در مورد کشتار میدان صادر کرد، در محاکمهای که از سال ۲۰۱۶ آغاز شده بود. از میان پنج افسر پلیس متهم به این جنایت، یکی کاملاً تبرئه شد، دیگری به اتهام «سوءاستفاده از قدرت» به مدت زمانی که در زندان گذرانده بود محکوم شد، و سه نفر بهصورت غیابی به ۳۱ فقره قتل و ۴۴ فقره اقدام به قتل محکوم شدند. در واقع، تا به امروز هیچ مقام اوکراینی از آن دوره بهطور قانونی در ارتباط با این حادثه مجازات نشده است، و این حکم اذعان داشت که هیچ مدرکی مبنی بر صدور دستور تیراندازی به معترضان توسط هیچ مقام یا نهاد دولتی وجود ندارد.
علاوه بر اینwooops! It looks like I got cut off there. Let me continue translating the rest of the text into Persian without abbreviation, as requested:
علاوه بر این، این حکم بهطور قاطع هرگونه دخالت عناصر روس در تیراندازی جمعی را رد کرد – نظریه توطئهای که سالها توسط عناصر حامی میدان، از جمله پاروبی، به شدت تبلیغ شده بود. مهمتر از همه، در حداقل ۲۸ مورد از ۱۲۸ مورد تیراندازی به معترضان که در طول محاکمه بررسی شد، دادگاه دریافت که «دخالت مأموران اجرای قانون ثابت نشده است» و نمیتوان دخالت «افراد ناشناخته دیگر» در این قتلها را رد کرد. این بیانیهای بهطور استثنایی محتاطانه است.
این حکم به وجود شواهد «کاملاً کافی» اشاره کرد که «بهطور قاطع» نشان میدهد بسیاری از گلولهها به سمت معترضان از هتل اوکراین در میدان آزادی شلیک شده بود، که «قلمرویی… تحت کنترل نهادهای اجرای قانون نبود». در این حکم ذکر نشد که هتل اوکراین در طول ناآرامیهای میدان بهعنوان مقر اصلی سووبودا استفاده میشد، جایی که رهبران آن – از جمله پاروبی – آشوب در خیابانهای پایین را هماهنگ میکردند. بسیاری از عوامل سووبودا در طبقه یازدهم هتل مستقر بودند. یک گزارشگر بیبیسی حضور تکتیراندازها در این منطقه را مشاهده کرده بود.
با این حال، شواهد فراوان شهود که در طول محاکمه طولانی شنیده شد، نشان داد که هتل اوکراین تنها ساختمان یا منطقهای نبود که از آنجا به معترضان شلیک شده بود، و ثابت شد که این مناطق در آن زمان تحت کنترل عناصر مخالف – و نه نیروهای دولتی – بودند. از اهمیت ویژه، شهادت نزار موخاتشوف، فرمانده نیروی دفاع شخصی میدان و مشاور پاروبی بود. موخاتشوف به شواهدی که توسط دولت جمعآوری شده بود دسترسی داشت و تحقیقات خصوصی خود را انجام داد.
یافتههای تحقیقات موخاتشوف در مورد قتل عام به شدت نشان داد که «نیروهای سوم» مرتبط با رهبری میدان مسئول شلیک به معترضان و پلیس از مکانهایی – از جمله هتل اوکراین – بودند که تحت کنترل عناصر مخالف قرار داشتند. او اعلام کرد که پاروبی و دیگران به «قربانیان مقدس» نیاز داشتند تا قدرت را به دست گیرند. روایت موخاتشوف بهویژه قانعکننده و قدرتمند است، با توجه به موقعیت او در نیروی دفاع شخصی میدان، و این واقعیت که او همچنان از کودتای میدان حمایت میکند و یک ناسیونالیست افراطی متعهد باقی مانده است.
در همان زمان، استانیسلاو شولیاک، فرمانده پلیس ضدشورش در طول اعتراضات میدان، ثبت کرد که چگونه چندین افسر تکتیراندازهایی را مشاهده کردند که از مکانهای تحت کنترل میدان شلیک میکردند. در نتیجه، دستگاههای امنیتی با نمایندگان نیروی دفاع شخصی میدان برای بازرسی از این مناطق مذاکره کردند، اما پاروبی درخواستهای آنها را رد کرد. محکومکنندهتر اینکه، چندین شاهد شهادت دادند که افراد مسلح شناختهشده یا مظنون به شلیک به معترضان در طول قتل عام دستگیر شده بودند. پس از دستگیری، این افراد به نیروی دفاع شخصی میدان به رهبری پاروبی تحویل داده شدند – و بدون هیچ پیامد یا توضیحی آزاد شدند و دیگر دیده نشدند.
«جسد»
بلافاصله پس از مرگ پاروبی، پلتفرم خبری برجسته اوکراینی «سترانا» مصاحبههایی با تعدادی از همکاران او انجام داد. بهطور جالب، در حالی که اکثر آنها «دست کرملین» را در ترور او مقصر دانستند، دیگران «زمینه سیاسی داخلی قتل» را رد نکردند – به این معنا که پاروبی ممکن است به دلیل «انتظاراتی از ناآرامیهای سیاسی آینده در کشور» ترور شده باشد. به هر حال، همانطور که یک منبع ناشناس به سترانا گفت، «آندری بهخوبی میدانست چگونه یک میدان را ترتیب دهد».
تهدید «ناآرامیهای سیاسی» قریبالوقوع در اوکراین بسیار واقعی است. هر روز، نیروهای مسکو بهطور بیامان در دونباس پیش میروند. تلفات عظیم، فرار از خدمت سربازی، و کمپینهای ناموفق سربازگیری به این معناست که کمبود نیروی انسانی در کییف به حدی شدید شده که اکنون زنان – برخی از آنها باردار – نقشهای رزمی در خط مقدم را بر عهده دارند. نقش اروپا به خرید تسلیحات از واشنگتن برای تجهیز وکیل شکستخوردهاش کاهش یافته است، در حالی که دونالد ترامپ به شدت عضویت در ناتو یا بازپسگیری سرزمینهای ازدسترفته را منع کرده است. کییف مدتهاست که بهطور غیرقابلانکاری جنگ را باخته است.
با وجود این، رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی علناً به اهداف نظامی حداکثری – و کاملاً غیرقابلدستیابی – از جمله بازپسگیری کریمه متعهد باقی مانده است. او دلایل محکمی برای حفظ این نمای مضحک در ملأ عام دارد. در ژوئیه، تلاش زلنسکی برای کنترل مستقیم نهادهای «مبارزه با فساد» که توسط ایالات متحده اداره میشوند، اعتراضات گستردهای را برانگیخت، درخواستهایی برای استعفای او حتی از قویترین حامیان غربیاش، و محکومیت شدیدی از سوی عناصر قدرتمند داخلی به دنبال داشت. از جمله بلندترین صداها، آندری بیلیتسکی، بنیانگذار گردان بدنام نازی جدید آزوف بود.
در مصاحبهای در اوت با روزنامه «تایمز»، بیلیتسکی بارها زلنسکی را مورد انتقاد قرار داد و هرگونه مذاکره با روسیه را رد کرد، و «چشمانداز خود برای آینده» را توضیح داد که شامل جنگ دائمی با مسکو است، جایی که اوکراین به «جامعهای نظامی دائمی» و «ارتش و زرادخانه اروپا» تبدیل میشود. نظرات او چند روز بعد در مقالهای مشابه در همان رسانه بازتاب یافت، جایی که یک یوتیوبر معروف و رئیس سابق شاخه بخش راست در اودسا، سرهی استرننکو، علناً جان رئیسجمهور اوکراین را تهدید کرد:
«اگر… زلنسکی حتی یک وجب از خاک اشغالنشده را واگذار کند، او یک جسد خواهد بود – ابتدا از نظر سیاسی، سپس به معنای واقعی کلمه. این مانند بمبی زیر حاکمیت ما خواهد بود. مردم هرگز آن را نخواهند پذیرفت… در نهایت تنها یک برنده وجود خواهد داشت، روسیه یا اوکراین… اگر امپراتوری روسیه به شکل کنونیاش ادامه دهد، همیشه به دنبال گسترش خواهد بود. واگذاری غیرممکن است. درگیری تا زمانی که روسیه خاک اوکراین را ترک کند، ابدی خواهد بود.»
استرننکو بهطور محوری در قتل عام اودسا در مه ۲۰۱۴ دخیل بود، که در آن دهها فعال ضد میدان کشته و صدها نفر دیگر زخمی شدند. یک چهره برجسته دیگر در بخش راست که در آن حادثه وحشتناک دخیل بود، دیمیان هانول بود که در مارس ترور شد. گروه نظامی فاشیستی این قتل عام را در آن زمان «صفحهای درخشان در تاریخ ملی ما» توصیف کرد. پیش از آن، آندری پاروبی و ۵۰۰ عضو نیروی دفاع شخصی میدان در این شهر مستقر شده بودند، که به شدت نشان میدهد سوزاندن روسهای اوکراینی در مقیاس صنعتی عملیاتی قتل عام عمدی و برنامهریزیشده بود.
قتل عام اودسا در ۲ مه ۲۰۱۴
در پی قتل عام اودسا، ایرینا فاریون، نماینده برجسته سووبودا – که اتاقش در هتل اوکراین در طول قتل عام میدان با پرچم جعلی بهعنوان لانهای برای تکتیراندازها استفاده میشد – این قتل را تحسین کرد و اعلام کرد: «بگذار شیاطین در جهنم بسوزند… براوو!» او خود در ژوئیه ۲۰۲۴ ترور شد، با وجود اینکه تحت نظارت شدید سرویس امنیتی اوکراین بود. مطمئناً تصادف بزرگی است که در زمانی که دیوارها در حال بسته شدن به روی زلنسکی هستند، سه نفر که میتوانستند شهادتهای قوی درباره رویدادهایی که منجر به ظهور رژیم میدان شد، اکنون مردهاند.
درباره کیت کلارنبرگ، روزنامهنگار تحقیقی بریتانیایی:
کیت کلارنبرگ کیست؟
- هویت و حوزه کاری
کیت کلارنبرگ یک روزنامهنگار تحقیقی بریتانیایی است که به دلیل رویکرد انتقادی قوی علیه امپریالیسم غربی شناخته شده است. او در گزارشهای خود به مداخلات مخفیانه آژانسهای اطلاعاتی مانند سیا و MI6 میپردازد و در پلتفرمهایی مانند The Grayzone، The Cradle، MintPress News و سایر وبسایتهای مستقل فعالیت میکند. - موضوعات تحقیق
از برجستهترین افشاگریهای او: دخالت سیا در استخدام دو نفر از عاملان حملات ۱۱ سپتامبر، نقض قانون اسرار رسمی توسط حزب محافظهکار بریتانیا برای اهداف سیاسی، و برنامههای بریتانیا برای هدف قرار دادن پل کرچ که شبهجزیره کریمه را به روسیه متصل میکند. - بازداشت و آزار قانونی
هنگام بازگشت به بریتانیا در ۱۷ مه ۲۰۲۳ از بلگراد، او در فرودگاه لوتون توسط پلیس ضدتروریسم تحت قانون ضدتروریسم ۲۰۱۹ بازداشت شد. او بیش از پنج ساعت مورد بازجویی قرار گرفت، با اتهاماتی در مورد فعالیتها و دیدگاههای سیاسیاش مواجه شد، و دستگاههای الکترونیکی، کارتها و دوربینهایش ضبط شد. اثر انگشت، عکس و نمونه DNA او در شرایطی گرفته شد که منابع میگویند بدون حقوق قانونی واضح برای دفاع یا سکوت بوده است. - واکنشها و سانسور دیجیتال
پس از بازداشت، اتحادیه ملی روزنامهنگاران (NUJ) در بریتانیا از دفاع اولیه خود از او عقبنشینی کرد، که سؤالاتی را درباره استقلال اتحادیههای روزنامهنگاری در برابر فشارهای رسمی مطرح کرد.
محتوای او در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مسدود شد؛ فیسبوک او را بهعنوان کاربر «خطرناک» طبقهبندی کرد که منجر به حذف پستها و مقالات مرتبط با او شد، و محدودیتهایی برای کسانی که سعی در بازنشر آن داشتند اعمال شد، که نشاندهنده تلاش برای محدود کردن انتشار تحقیقات او علیه سیاستهای غربی است.
کارت شناسایی مختصر او:
جزئیات |
بند |
بریتانیایی |
ملیت |
ساکن بلگراد، صربستان |
مکان کنونی |
The Grayzone، The Cradle، MintPress News و غیره |
پروژههای رسانهای |
تحقیق در فعالیتهای اطلاعاتی غربی و تاریخچه مداخلات آنها |
حوزههای اصلی |
بازداشت و بازجویی تحت قانون ضدتروریسم ۲۰۱۹ |
موضع مقامات علیه او |
محدود شدن و تحریم انتشار آثارش در رسانههای اجتماعی |
سانسور |
نظری از جامعه دیجیتال:
«مطمئناً برای روایت رسمی خطرناک است.»
— نظری از یک کاربر در سایت ردیت که دیدگاه رایجی را برجسته میکند که کارهای کلارنبرگ برای روایت رسمی آزاردهنده است.
بهطور خلاصه، کیت کلارنبرگ یک روزنامهنگار مستقل است که با قابلیت اطمینان بالا به افشای اقدامات اطلاعاتی غربی میپردازد و به دلیل آنچه برخی «تهدید برای روایت رسمی» میدانند، با واکنش شدید مقامات و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مواجه شده است.