محور اول: یمنِ مقاوم: از خیزش تا تثبیت حاکمیت انقلابی «قسمت چهارم»

واحد سیاسی:
نگاه تمدنی و توحیدی انصارالله: پروژهای برای امت، نه صرفاً یک گروه
نمیتوان انصارالله را صرفاً بهعنوان یک جنبش سیاسی مسلح که در شمال یمن شکل گرفته فهمید؛ این سادهسازی، عمق عقیدتی، تراکم فرهنگی، و چشمانداز تمدنیای را که این جریان از زمان آغاز به دست شهید سید حسین بدرالدین الحوثی تا مرحله کنونی حضور فعال منطقهای به دوش کشیده، نادیده میگیرد.
آنچه انصارالله را از بسیاری از جنبشهای انقلابی منطقه متمایز میکند، این است که آنها مبارزه خود را به هدفی ملی محدود، مذهبی خاص، یا حتی جغرافیای یمن خلاصه نکردند، بلکه پروژهای توحیدی و جامع ارائه دادند که هویت اسلامی فراگیر را بازسازی میکند، در برابر پروژه تجزیهطلبانه آمریکایی-صهیونیستی که مسلمانان را به طوایف، دولتهای کوچک، و مناطق وابسته تقسیم کرده است.
اول: اسلام در گفتمان انصارالله… چشماندازی جامع، نه مذهبی انصارالله از منظری ایمانی حرکت میکند که معتقد است اسلام یکی است و قرآن کریم مرجع برتر و جامع است، نه فقه مذهبی، نه نژاد، و نه زبان. به همین دلیل، ادبیات فکری آنها، بهویژه در درسهای رهبر شهید، همواره به سوی تأسیس بر پایه قرآن پیش میرود، نه بر میراث مورد اختلاف.
این رویکرد آنها را به ساختن وحدت فکری و معنوی فراتر از طوایف نزدیکتر کرده است، جایی که زیدی، جعفری، و سنی در آن برابرند، مادامی که دشمن مشخص باشد و وفاداری به محور مستضعفان وجود داشته باشد. این شاید توضیح دهد که چگونه گفتار سید عبدالملک الحوثی در مناطق سنی پیش از شیعی شنیده میشود و حتی فراتر از یمن مورد احترام است، جایی که او بهعنوان رهبری اسلامی، نه صرفاً زیدی، دیده میشود.
دوم: امت اسلامی در وجدان انصارالله… نه شرقی، نه غربی انصارالله معتقد است بزرگترین فاجعهای که امت اسلامی با آن روبروست، تکهتکه شدن آن به محورهای مختلف است که هر یک به قدرتی جهانی وابستهاند. برخی رژیمهای عربی در مدار واشنگتن میچرخند، برخی دیگر به مسکو یا پکن چشم دوختهاند، در حالی که مسئله فلسطین به نفع اولویتهای اقتصادی و تجاری کنار گذاشته میشود.
در این زمینه، چشمانداز انصارالله بهعنوان جریانی مطرح میشود که معتقد است وابستگی حقیقی یک مسلمان باید به امت واحد باشد، نه به محورهای استکباری. به همین دلیل، آنها خود را در صفبندیهای ژئوپلیتیکی موجود تعریف نمیکنند، بلکه اصطلاح «محور ایران» را همانطور که اصطلاح «محور سعودی» را رد میکنند، نمیپذیرند و به صراحت میگویند: «ما با مستضعفان هستیم، علیه مستکبران، حتی اگر همه اهل زمین علیه ما متحد شوند.»
سوم: یمن، مرکزی تمدنی، نه حاشیهای قبیلهای در برابر تلاشها برای به تصویر کشیدن یمن بهعنوان کشوری قبیلهای و عقبمانده، انصارالله توانست جایگاه تمدنی یمن را در نقشه امت اسلامی بازتعریف کند. آنها تصویری متفاوت از یمنی به جهان اسلام ارائه دادند: نه آن که درخواست کمک میکند، بلکه آن که موشکهایش را میسازد، نبردهایش را مدیریت میکند، و بیانیه سیاسیاش را با زبان قرآنی خاص خود مینویسد.
انصارالله معتقد است که یمن رسالتی تمدنی دارد، نه فقط جایگاهی جغرافیایی.