مقاومت ملی سوریه؛ بازخوانی تجربهای تاریخی در برابر تجاوز و تروریسم

عارف لطیفی:
مقاومت ملی سوریه مفهومی است که طی بیش از یک دهه بحران در این کشور، به یکی از اصلیترین مؤلفههای هویت سیاسی و اجتماعی سوریها تبدیل شده است. این مقاومت نه تنها واکنشی به تهدیدهای مستقیم گروههای تروریستی و اشغالگری خارجی بود، بلکه تبلور یک اراده جمعی برای دفاع از استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور محسوب میشود.
با آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، بازیگران متعدد منطقهای و بینالمللی تلاش کردند با بهرهگیری از جنگ ترکیبی ـ شامل عملیات نظامی، فشار اقتصادی، جنگ روانی و حمایت از گروههای مسلح ـ ساختار دولت سوریه را فروپاشیده و جایگزین مطلوب خود را بر مسند قدرت بنشانند. اما آنچه مانع از تحقق این پروژه شد، شکلگیری و تقویت مقاومت ملی بود. این مقاومت، مجموعهای از ارتش سوریه، نیروهای دفاع ملی، گروههای مردمی داوطلب و حمایت متحدان راهبردی چون ایران و حزبالله لبنان را در بر میگرفت.
ویژگی مهم مقاومت ملی سوریه آن است که صرفاً جنبه نظامی نداشت. در کنار جبهههای جنگ و نبرد مسلحانه علیه داعش، جبههالنصره و سایر گروههای تکفیری، جامعه سوریه نیز با حفظ انسجام اجتماعی، ادامه فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و اقتصادی و مقاومت در برابر تحریمها، نوعی پایداری غیرنظامی را رقم زد. این بُعد اجتماعی ـ فرهنگی مقاومت، همان چیزی بود که تلاشهای غرب برای ایجاد شکاف قومی و مذهبی را با شکست مواجه کرد.
از منظر ژئوپلیتیکی، مقاومت سوریه نه تنها یک نبرد ملی بلکه بخشی از محور مقاومت منطقهای است. ایستادگی دمشق در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی و همچنین جلوگیری از تبدیل شدن سوریه به سکویی برای پیشروی ناتو در قلب خاورمیانه، به این مقاومت بُعدی فراملی بخشید. به همین دلیل، تجربه مقاومت سوریه امروز به الگویی برای دیگر ملتها تبدیل شده که در برابر سلطهطلبی قدرتهای بزرگ قرار میگیرند.
با گذشت بیش از یک دهه، اگرچه جنگ خسارتهای سنگینی بر اقتصاد و زیرساختهای سوریه وارد کرده است، اما موجودیت دولت و ملت سوریه همچنان پابرجاست و این خود مهمترین دستاورد مقاومت ملی به شمار میرود. مقاومت ملی سوریه نشان داد که حتی در برابر شدیدترین فشارهای خارجی نیز، اگر ملتی بر اصول استقلال و هویت خویش پایدار بماند، میتواند از دل بحرانها به سمت بازسازی و بازتعریف آینده حرکت کند.