واحد سیاسی

چگونه پیروزی را به دست آوریم؟

✍️نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه:

 

آیا پس از این‌همه ویرانی، نسل‌کشی و قحطی، هنوز می‌توانیم از پیروزی سخن بگوییم؟ آیا این سخن گزافه‌گویی نیست؟ آیا نادیده‌گرفتن فاجعه‌ای که در غزه در جریان است، به معنای جدا شدن از واقعیت نیست؟ بسیاری بر این باورند که در چنین شرایطی، سخن از پیروزی توهم‌آمیز است. اما پیش از آنکه قضاوت کنیم، باید معنای «پیروزی» را بازتعریف کنیم و نشانه‌های آن را در پرتو تجربه خاص فلسطینی و مقاومت غزه بسنجیم، نه با معیار جنگ‌های کلاسیک بین دولت‌ها و ارتش‌ها.

 

پیروزی در غزه چه مفهومی دارد؟

 

وقتی ملتی با جنگ نسل‌کشی، پاک‌سازی قومی، گرسنگی دادن، ارعاب و محاصره کامل روبه‌روست، مفهوم پیروزی دیگر به معناهای معمول نظامی محدود نمی‌شود. در غزه، نفس ماندن و استقامت در زمین، خود پیروزی است. ایستادگی در برابر پروژه تبعید و قلع‌وقمع، شکست اهداف دشمن، به عقب راندن آن، و خنثی کردن برنامه‌هایش، همه و همه مصادیق واقعی پیروزی‌اند.

پیروزی در غزه، یعنی آنکه مقاومت هنوز زنده است، مردم هنوز بر خاک خود ایستاده‌اند، دشمن هنوز نتوانسته به اهداف خود برسد، و روایت فلسطینی هنوز نفس می‌کشد. وقتی ارتش تا دندان مسلح، پس از گذشت نزدیک به دو سال جنگ بی‌امان، هنوز نتوانسته اراده مقاومت را بشکند، و وقتی فرماندهان نظامی و سیاسی‌اش در مخمصه شکست گیر کرده‌اند، آیا این نشانه پیروزی نیست؟

 

سه حقیقت روشن:

 

۱. مردم غزه، با وجود زخم‌ها و آوارگی، همچنان ایستاده‌اند. زیر چادرها، کنار خرابه‌ها، با شکم گرسنه و تن رنجور، اما با اراده‌ای خلل‌ناپذیر. آن‌ها نمی‌خواهند تسلیم شوند و هنوز در حال دفاع از خانه و سرزمین خودند.

۲. اسرای مقاومت در میان کشته‌شدگان و اسیران ارتش دشمن، به نماد شکست صهیونیست‌ها تبدیل شده‌اند. تصاویرشان شهرهای اشغالی را پر کرده، زبان مردم تل‌آویو علیه رهبران‌شان تیز شده، و رسانه‌ها پر است از تحلیل‌هایی که ناتوانی ارتش و شکست سیاسی دولت را فریاد می‌زنند.

۳. اختلافات فزاینده میان فرماندهان نظامی و سیاسی دشمن، نشانه‌ای از سردرگمی، تحلیل رفتن توان و تمایل به عقب‌نشینی است. ارتشی که دیگر اطمینان ندارد ادامه جنگ فایده‌ای دارد، و سیاستمدارانی که دست به دامن دروغ و تبلیغات شده‌اند.

 

پنج جبهه مدنی برای تسریع پیروزی

 

۱. حمایت مادی و واقعی از مردم غزه

نه تنها با شعار، بلکه با ارسال کمک‌های واقعی و حمایت‌هایی که به ماندگاری مردم بر زمین‌شان کمک می‌کند. حتی در سخت‌ترین شرایط محاصره نیز راه‌هایی برای کمک وجود دارد که کارشناسان آگاه‌اند و باید با جدیت پیگیری شود.

 

۲. اعتراضات گسترده جهانی

فراتر از تظاهرات نمادین؛ باید جنبشی جهانی پدید آید که دولت‌ها و سفارتخانه‌های حامی اشغالگران را به چالش بکشد. جنبشی که صدای فریاد ملت فلسطین را به گوش جهان برساند.

 

۳. شکستن محاصره از زمین و دریا و هوا

کاروان‌ها، ناوگان‌های انسانی، هواپیماهای کمک‌رسان، و تلاش‌های فشرده بین‌المللی باید فعال شوند تا نه‌فقط محاصره شکسته شود، بلکه دشمن احساس کند که محاصره‌اش دیگر دوام ندارد.

 

۴. اقدام رسانه‌ای گسترده و سازمان‌یافته

اطلاع‌رسانی درباره ابعاد فاجعه، پر کردن شبکه‌های اجتماعی با تصاویر قربانیان، افشای جنایات جنگی صهیونیست‌ها. دشمن می‌داند رسانه چه قدرتی دارد، و به همین دلیل بیش از ۲۵۰ خبرنگار فلسطینی را از ابتدای جنگ به شهادت رسانده و دفاتر خبری را بسته و سانسور گسترده اعمال کرده است.

 

۵. وحدت ملی فلسطینی

تفرقه، دوگانگی، اختلاف مسیرها و وابستگی برخی جریان‌های فلسطینی به اشغالگر، از بزرگ‌ترین نقاط ضعف جبهه فلسطین است. باید این شکاف‌ها ترمیم شود و یک صدای واحد برای نجات غزه و آینده فلسطین به میدان آید. کسانی که تماشاچی فاجعه‌اند و چشم‌انتظار شکست مقاومت نشسته‌اند، خائنان به ملت‌اند، چه در غزه، چه در کرانه باختری، چه در کشورهای عربی.

 

آیا در مرحله نهایی جنگ هستیم؟

 

بله، همه نشانه‌ها حاکی از آن است که در سخت‌ترین و آخرین مرحله جنگ قرار داریم. دشمن که طعم شکست را چشیده، به این آسانی عقب نخواهد نشست. باقی‌مانده صهیونیست‌های جهان برای کمک به آن بسیج خواهند شد. نقشه‌ها، حمایت‌ها، مشاوره‌ها، و رسانه‌ها همه به میدان خواهند آمد تا شاید بتوانند از اعلام شکست فرار کنند.

 

اینجاست که ما باید تمام توان خود را به میدان بیاوریم. تمامی ابزار قدرت:

از حمایت مردمی گرفته تا فشار بین‌المللی

از رسانه تا مقاومت میدانی

از وحدت داخلی تا خنثی‌سازی تبلیغات دشمن

 

پیروزی یعنی:

ماندن در زمین

شکستن محاصره و گرسنگی

عقب‌راندن اشغالگر

و همه این‌ها، نه پایان راه، بلکه آغاز راهی بزرگ‌تر است: مسیر آزادسازی کامل، ان‌شاءالله.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا