عراقِ بدون حشد شعبی: سناریوی ویرانی و فروپاشی هویت شیعی

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه:
آیا میتوان عراق را بدون حشد شعبی تصور کرد؟
شاید در ظاهر این فرضیه تنها یک بحث ذهنی یا جدل سیاسی بهنظر برسد، اما در عمق خود، کابوسی واقعی است که قدرتهای منطقهای و بینالمللی در پی تبدیل آن به حقیقتی تاریک هستند. نبود حشد، فقط به معنای فروپاشی یک ساختار امنیتی نیست، بلکه به معنای سقوط سپری عقیدتی و اجتماعی است که ستون فقرات ایستادگی شیعیان عراق و هویت آنان را تشکیل میدهد. در سایه هجوم پیچیده آمریکایی-صهیونیستی بر منطقه، سخن گفتن از عراق بدون حشد، معادل سخن گفتن از شیعهای است بدون حفاظت، بدون نمایندگی و بدون آینده.
توطئهای بزرگ… و نقشهای برای خاورمیانه جدید
ایالات متحده با پشتیبانی رژیم صهیونیستی، به عراق نه بهعنوان یک کشور مستقل، بلکه بهعنوان ایستگاهی کلیدی در پروژه «اسرائیل بزرگ» مینگرد. در این پروژه، قرار نیست عراق کشوری دارای حاکمیت باشد، بلکه تابعی امنیتی و اقتصادی از یک ساختار کارکردی محوری است که از نیل تا فرات امتداد دارد. هدف روشن است: تکهتکهکردن عراق به دولتکهای فرقهای و قومی که در آنها تصمیمگیری سیاسی و امنیتی در اختیار صهیونیستها و شرکای عربی-غربی آنها قرار میگیرد.
در این چارچوب، حشد شعبی مانعی بزرگ در برابر اجرای این نقشه بهشمار میرود. چرا که حشد نهتنها یک ساختار نظامی است، بلکه امتدادی روحی و تاریخی از عقیده مقاومت است و ضامنی راهبردی برای جلوگیری از نفوذ به عمق شیعی یا حلکردن آن در پروژههای سازش منطقهای.
داعش و خواهرانش… بازوان پروژه آمریکایی-صهیونیستی
از زمان اخراج اشغالگران آمریکایی در سال ۲۰۱۱، تلاشها برای بازتولید اشغال، این بار با چهرههایی وحشیانهتر، متوقف نشده است. تأسیس «داعش» یکی از این چهرهها بود. دولت داعشی با حمایت، تأمین مالی و طراحی مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی بهوجود آمد و الگویی از «دولت اموی» را زنده کرد؛ همان دولتی که ابزاری برای قتل شیعیان و علویان بود و منطق شمشیر و غلبه را علیه اهل بیت و پیروانشان تثبیت کرد.
در سوریه، مسئله حتی آشکارتر شد؛ جایی که نیتهای شوم بقایای رژیم بعثی صدام، که با تروریستها همکاری و با پروژه آمریکا همدلی داشتند، برملا شد. آنان حمایت علنی خود را از گروههای تکفیریای که بیرحمانه خون ملت سوریه را ریختند، اعلام کردند. همینها امروز نیز در تلاشاند تا عقربههای تاریخ را در عراق به عقب بازگردانند و تجربه وحشت و خون را تکرار کنند.
واشنگتن و سفارت… ذهنیت استعمارگرانه بیشرمانه
بر کسی پوشیده نیست که ایالات متحده همچنان با ذهنیتی اشغالگرانه با عراق برخورد میکند. سفارت آمریکا در بغداد هنوز در تمام جزئیات مداخله میکند و بیانیههایی درباره رخدادهای داخلی کوچک یا گذرا صادر میکند، گویا قدرتی بالاتر از دولت رسمی عراق است. هدف واضح است: شعلهور کردن فتنهها، تخریب بافت ملی، و انفجار درگیری شیعه-شیعه برای از هم پاشاندن تنها نیرویی که در برابر پروژه آمریکا در عراق ایستاده است: مقاومت.
سفارت آمریکا به عراق به چشم کشوری با حاکمیت نمینگرد، بلکه آن را مزرعهای ناپخته میبیند که نیازمند یک فرماندار نظامی یا عروسکی اداری است که از راه دور کنترل شود. با هر بیانیهای درباره «بحران» یا «درگیری»، نقشهای برای حذف یا تخریب یک جریان ملی عراقی در حال اجراست.
اگر حشد نبود… سرنوشت عراق چه میشد؟
به فرضیه اصلی بازگردیم: عراق بدون حشد شعبی.
در چنین شرایطی، چه کسی در سال ۲۰۱۴ مقابل یورش داعش میایستاد؟ چه کسی از سامراء، نجف و کربلا محافظت میکرد؟ چه کسی با کاروانهای انتحاری از مرز سوریه مقابله میکرد؟ چه کسی مانع از تبدیل عراق به نسخهای از سوریه یا لیبی یا حتی افغانستان میشد؟
بدون حشد، بغداد در محاصره میافتاد، جنوب عراق در آتش میسوخت، و منطقه فرات میانه به صحنهای برای سربریدنهای هویتی تبدیل میشد. گروههای مرگ بازمیگشتند و شیعیان مجبور به ترک مناطق تاریخیشان در دیالی، بغداد، تکریت، المحمودیه، طوز، الضلوعیه… و حتی بصره میشدند.
وجود حشد شعبی نه یک تجمل سیاسی، بلکه پاسخ عقیدتی به فتوای مرجعیت عالیقدر، دفاع از کرامت مردم، و سد محکمی در برابر سونامی تروریسم بود. نبود حشد، یعنی نبود تضمین وجودی برای عراق با هویت اسلامی محمدی اصیل و علوی.
حشد زیر آتش… جنگ تخریب و تجزیه
جنگ علیه حشد از بدو تأسیسش متوقف نشده است. از اتهام به وابستگی خارجی، تا نقض قانون، و شیطنت رسانهای در سطح جهانی و عربی، دستگاه جنگ روانی پیوسته تلاش میکند تا حشد را به «مشکل» تبدیل کند، نه «راهحل». حتی در درون جامعه شیعی، برخی بهدلایل جاهلانه یا جاهطلبی سیاسی، این لحن را تکرار میکنند.
دیدهایم که چگونه برخی نهادها تلاش کردهاند حشد را از نیروهای امنیتی جدا کنند، بودجهاش را کاهش دهند، از توسعه توانمندیهای تسلیحاتیاش جلوگیری کنند، و حتی رسانههای رسمی را از پوشش منصفانهاش باز دارند. همه اینها در چارچوب یک نقشه نظاممند برای تضعیف، انحلال یا خنثیسازی نقش جهادی آن انجام میگیرد.
وظیفه همه ما… اینکه در هر جایگاه، حشد باشیم
من این دیدگاه فروتنانه را پیش از یورش داعش در سال ۲۰۱۴ نوشتم، و یقین داشتم که کشور ما با خطری وجودی روبهروست. امروز، با انباشت توطئهها و خیانتها در عراق جنوب و مرکز، هر شهروند شیعه باید بر هنرهای دفاعی مسلط باشد و در آگاهی و فرهنگ، مرابط باشد، نه اینکه تنها نظارهگر حوادث از دور بماند.
هر شیعهای باید حشد باشد: در اندیشهاش، در کارش، در مقاومتش، در نمازش، در ایستادگیاش، در حرفهاش، و در رؤیایش. حشد یک نهاد نیست، بلکه روح است؛ تنها یک گردان نیست، بلکه هویت است. و زمانی که حشد تهدید میشود، تمام هستی ما در معرض تهدید قرار میگیرد.
خاتمهای که گفته نمیشود:
در زمانی که واشنگتن، رژیم صهیونیستی و مزدورانشان در حال طراحی عراق جدیدی بدون حشد هستند، ما باید به یک فرضیه پایبند باشیم: عراق بدون حشد، یعنی عراق بدون افق، بدون کرامت، بدون شیعه و بدون حاکمیت. یا در خط مقدم باقی میمانیم… یا به پناهجویانی در وطن خود، و بردگانی در پروژه دشمن تبدیل خواهیم شد.
این، نبرد حقیقی است.