عراق در میان آتشبار محورها: نگاهی به اعلام السودانی درباره خنثیسازی حملات علیه «اسرائیل»..!

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه:
اظهارات محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، پرده از جنبهای پنهان از تنشهای منطقهای برداشت؛ زمانی که در مصاحبهای با خبرگزاری «آسوشیتد پرس» اعلام کرد دولت او که توسط چارچوب هماهنگی شیعی اداره میشود، بیش از ۲۹ تلاش برای شلیک موشک و پهپاد از داخل عراق به سوی رژیم صهیونیستی و پایگاههایی که نیروهای آمریکایی را در خود جای دادهاند، خنثی کرده است. این اظهارات بهطور گستردهای بهعنوان پیامی دوگانه به واشنگتن و یافا تعبیر شد، اما در داخل عراق، بهویژه در میان گروههای مسلح وابسته به تهران، واکنشهای متفاوتی برانگیخت.
تأیید رویداد: روایت السودانی
سخنان السودانی صرفاً یک درز خبری گذرا نبود، بلکه در قالب مصاحبهای رسمی و مستند مطرح شد و در ادامه، رسانههای خبری و پلتفرمهای رسمی وابسته به دولت عراق آن را بازنشر کردند که این موضوع به اعتبار آن میافزاید. او تأکید کرد که این تلاشها در جریان «جنگ ۱۲ روزه» تجاوزکارانهای که رژیم صهیونیستی علیه ایران به راه انداخت، خنثی شدهاند؛ جنگی که در ژوئن ۲۰۲۵ و در پی تشدید فشارهای صهیونیستی-آمریکایی علیه محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی آغاز شد.
پیشزمینه درگیری: عراق، میدان توازنهای آشفته
جنگ ۱۲ روزه: بازگشت متحدان به میدان
تجاوز ژوئن ۲۰۲۵ یک درگیری سنتی نبود، بلکه تجلی هماهنگی بیسابقهای در چارچوب «وحدت جبهات» بهشمار میرفت، با وجود اینکه ایران از هیچکس برای شرکت در عملیات وعده صادق ۳ در پاسخ به این تجاوز، دعوت نکرد. در این عملیات، گروههای عراقی در کنار متحدان خود از حزبالله لبنان و انصارالله یمن شرکت نداشتند، و انصارالله تنها نقش خود را در ورزشگاه غزه ایفا کرد. با اینکه «مقاومت اسلامی عراق» در ژانویه ۲۰۲۵ پس از آتشبس غزه، اعلام توقف عملیات کرد، اما جنگ اخیر بار دیگر تلاشهایی برای شعلهور ساختن جبهه عراق را آشکار کرد، که مداخله دولت برای مهار آن را ضروری ساخت.
سیاست السودانی: طنابی دیپلماتیک بر لبه تیغ
در بیانیه خود، السودانی بر این نکته تأکید کرد که عراق با تبدیل شدن به عرصهای برای تسویهحسابهای منطقهای مخالف است، بهویژه میان تهران و رژیم یا واشنگتن و محور ایران، اگرچه عراق در وضعیت جنگی با این رژیم غاصب قرار دارد. به گفته او، دولت عراق با طرف ایرانی برای مهار تنش و دعوت به خویشتنداری در تماس بوده است، تلاشی آشکار برای جلوگیری از تبدیل عراق به هدف مستقیم حملات تلافیجویانه «اسرائیل» یا تشدید داخلی از سوی آمریکا.
با این حال، این پیامها بدون واکنش داخلی نبود؛ چرا که چارچوب هماهنگی، ائتلاف شیعی حامی دولت، از سوی برخی اعضایش به السودانی فشار میآورد تا از هر اقدامی که بهعنوان حمله به مقاومت تلقی شود، خودداری کند. این تنش، شکنندگی تعادل داخلی را نمایان میسازد؛ جایی که السودانی در میدان مین سیاسی-امنیتی حرکت میکند و واقعیت وفاداریها و موضع واقعی در قبال عادیسازی با رژیم صهیونیستی را برملا میسازد.
ابعاد و دلالتها
درونمرزی: بازتعریف حاکمیت
از دیدگاه پیروان مکتب عادیسازی، موفقیت دولت در خنثیسازی ۲۹ عملیات، صرفاً یک دستاورد امنیتی نیست، بلکه تلاشی برای بازگرداندن هیبت دولت به هزینهی گروههای مقاومت است. اما در عین حال، این موضوع نشان میدهد که این گروهها، با برخورداری از توانمندیهای تهاجمی پیشرفته، چالش بزرگی برای دولت به شمار میآیند و رام کردن آنها در چارچوب قانونی عراق بسیار دشوار است؛ بهویژه آنکه عراق در وضعیت جنگی با رژیم قرار دارد و نیروهای جنگی آمریکایی نیز در خاک عراق حضور دارند، حریم هوایی را در اختیار دارند و از آن برای اجرای حملات صهیونیستی علیه ایران و گروههای مقاومت بهرهبرداری میکنند.
در سطح منطقهای: مهار شتاب ایران؟
آشکار است که بخش عادیشده جامعه عراق در حال ترویج این ایده هستند که نمیخواهند بهای درگیری میان ایران و رژیم صهیونیستی را بپردازند، بهویژه آنکه عراق بارها هدف حملات اعلامنشده صهیونیستی علیه تأسیسات یا فرماندهان گروههای حامی تهران قرار گرفته است. اعلام السودانی ممکن است در نظر رژیم صهیونیستی علامت مثبتی باشد، اما الزاماً مانع آن نخواهد شد که در صورت شناسایی آمادگیهای تهاجمی در داخل عراق، حملات پیشگیرانهای انجام دهد.
در تهران، این اظهارات ممکن است بهمثابه عبور از خط قرمز تلقی شود، بهویژه که برخی تحلیلگران معتقدند ادامه این رویکرد از سوی دولت عراق میتواند ایران را به استفاده از ابزارهای میدانی خود در داخل عراق وادار کند؛ یا بهعنوان پیامهای بازدارنده، یا تلاشی برای تنظیم مجدد ضرباهنگ دولت از درون.
در سطح ایالات متحده: تقویت هماهنگی امنیتی
پیام به واشنگتن بهوضوح رسیده است: دولت عراق در حال همکاری برای مهار مقاومت است، حتی اگر بهطور نسبی باشد، و میکوشد حملاتی را که میتواند نیروهای آمریکایی را در معرض تهدید قرار دهد، محدود سازد. این موضع، روابط بغداد و واشنگتن را تقویت میکند و طبعاً به نفع رژیم تمام میشود، اما در عین حال، روابط دولت با شرکای داخلیاش را پیچیدهتر میسازد.
آنسوی اعداد
آیا عدد ۲۹ تلاشی که السودانی به آن اشاره کرد دقیق است؟ یا صرفاً بزرگنمایی برای تقویت تصویر دولت در کنترل امنیت؟ قضاوت قطعی دشوار است، اما حتی این عدد هم بیانگر وجود نفوذهای امنیتی جدی است؛ چه از نظر اطلاعاتی که باعث خنثیسازی این عملیات شده، چه از نظر حجم تسلیحاتی که گروههای مسلح همچنان در اختیار دارند.
در مقابل، توقف عملیات از ژانویه تاکنون نشان میدهد که تهدیدها قابل مهار هستند، اما این به معنای حذف احتمال تکرار آنها نیست، بهویژه با افزایش تنش در جبهههای غزه، جنوب لبنان یا سوریه.
عراق میان پتک محور و سندان عادیسازی
اظهارات السودانی صرفاً یک گزارش امنیتی نیست، بلکه برگ سیاسیای است برای بازآرایی موقعیت در لحظهای حساس از تاریخ عراق و منطقه. دولت میخواهد به ایالات متحده بگوید که شریکی قابل اعتماد است، به ایرانیها که دشمنی ندارد، و به مردمش که توانایی تحمیل اقتدار دولت را دارد. اما حاصل آن، حرکت خزنده بهسوی عادیسازی عملی است که نیازمند امضای معاهده صلح یا بهرسمیتشناختن رسمی رژیم غاصب نیست.
اما واقعیت بسیار پیچیدهتر است: گروههای مقاومت همچنان حضور دارند، بیطرفی غیرقانونی عراق شکننده است، و خطوط قرمز در نبردهای منطقهای بهسرعت کشیده و پاک میشوند. و پرسش اصلی این است: دولت بغداد تا چه زمانی میتواند همه ریسمانها را در دست داشته باشد بدون آنکه یکی از آنها در لحظهای پیشبینینشده پاره شود؟