محور اول: زمینهها و آغاز جنگ «قسمت اول»
چرا ایران؟: تحلیل استراتژیک عمیق از تجاوز صهیونیستی-آمریکایی به ایران

واحد سیاسی:
مقدمه تحلیلی و چارچوببندی
در ساعات اولیه روز ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، صدای انفجارها در آسمان تهران، اصفهان و قم طنینانداز شد و آغاز تجاوز نظامی بیسابقهای را اعلام کرد که رژیم صهیونیستی آن را «شیر برخاسته» نامید. این عملیات تأسیسات حساس هستهای مانند نطنز و فردو، کارخانههای تولید موشکهای بالستیک، فرماندهان ارشد نظامی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دانشمندان هستهای را هدف قرار داد تا ضربهای پیشدستانه به توانمندیهای استراتژیک ایران وارد کند.
این عملیات صرفاً یک حمله نظامی نبود، بلکه لحظهای تاریخی بود که قواعد درگیری در خاورمیانه را بازنویسی کرد و نشاندهنده گذار رژیم صهیونیستی از استراتژی «نبرد میان جنگها» به جنگ پیشگیرانه مستقیم علیه ایران بود. این تجاوز در بستری پیچیده منطقهای رخ داد، جایی که ایران متحدی استراتژیک را با سقوط رژیم بشار اسد در سوریه از دست داد و مقاومت در لبنان با ترور حضرت آیتالله حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، و فرماندهان میدانی برجسته، متحمل خسارتی سنگین شد. این تحولات ایران را در نظر رهبران رژیم صهیونیستی در ضعیفترین حالت خود نشان داد.
ایران با برنامه هستهای پیشرفته، نفوذ منطقهای از طریق محور مقاومت و حمایت مداوم از حزبالله، حماس و انصارالله، تهدیدی وجودی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود که تهران را مانعی اساسی در برابر هژمونی منطقهای خود میبیند. اما پرسش اصلی همچنان باقی است: چرا ایران هدف قرار گرفت؟ و چرا در این زمان خاص؟ این مقاله با هدف ارائه تحلیلی جامع به بررسی این پرسشها میپردازد و از طریق کاوش در زمینههای منطقهای و بینالمللی، انگیزههای تجاوز، مکانیزمهای اجرای آن، پاسخ ایران و پیامدهای استراتژیکی که نقشه درگیری را بازطراحی کرد، به تحلیل این موضوع میپردازد. این مقاله بر اساس تحلیل عمیق دادههای کنونی و زمینههای تاریخی، با استناد به منابع متنوع شامل گزارشهای رسانهای، پستهای منتشرشده در پلتفرم ایکس و تحلیلهای آکادمیک، قرائتی یکپارچه از این لحظه سرنوشتساز و تبعات آن برای آینده منطقه ارائه میدهد.
زمینه منطقهای و بینالمللی پیش از ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵
پیش از ژوئن ۲۰۲۵، منطقه در وضعیت آشوبهای منطقهای و تحولات بینالمللی بود که توازن قدرت را بازسازی کرد. در سطح منطقهای، رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی با چالشهای بیسابقهای در جبهههای متعدد روبرو شد. در غزه، عملیات مقاومت فلسطین شدت گرفت و جنبشهای حماس و جهاد اسلامی حملات موشکی و نفوذهای میدانی را اجرا کردند که ارتش صهیونیستی را فرسوده کرد.
از اکتبر ۲۰۲۳، این عملیاتها به آوارگی بیش از ۱۰۰ هزار شهرکنشین از شهرکهای اطراف غزه منجر شد و خسارتهای اقتصادی بیش از ۱۲ میلیارد دلار به دلیل توقف فعالیتهای تجاری و کشاورزی به بار آورد. در جبهه شمالی، حزبالله لبنان حملات دقیقی به مواضع نظامی در جلیل و جولان اشغالی انجام داد و با استفاده از موشکهای ضد زره و پهپادها، حدود ۸۰ هزار شهرکنشین را از مناطق مرزی آواره کرد.
اما ضربه بزرگتر به محور مقاومت در اواخر سال ۲۰۲۴ وارد شد، زمانی که آیتالله حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، در حمله هوایی صهیونیستی به ساختمانی در ضاحیه جنوبی بیروت ترور شد. در کنار نصرالله، فرماندهان میدانی برجستهای مانند علی کراکی، فرمانده واحد موشکی، و محمد حسین سرور، مسئول عملیات لجستیک، به شهادت رسیدند که شوکی به جامعه لبنان وارد کرد. با این حال، این ضربه به اختلال موقت در صفوف حزبالله منجر نشد، زیرا حزبالله به سرعت جبهه داخلی خود را بازسازی کرد.
در سوریه، سقوط رژیم بشار اسد در اواخر سال ۲۰۲۴ خسارتی استراتژیک برای ایران بود. این رژیم، که از زمان انقلاب ۱۹۷۹ متحد کلیدی تهران بود، پلی لجستیک برای انتقال تسلیحات و حمایت از حزبالله و گروههای مقاومت فراهم میکرد.