واحد سیاسی

ایران پس از جنگ: از استواری به سوی چالش داخلی

✍️نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه:

 

ایران امروز در مرحله‌ای حساس و سرنوشت‌ساز قرار دارد که افق‌های استراتژیک گسترده‌ای پیش روی آن گشوده شده است. این مرحله پس از نبردی ۱۲ روزه رقم خورد که نقطه عطفی اساسی در توازن قدرت و بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. این نبرد، که در بردارنده رویارویی مستقیم و بی‌سابقه‌ای بود، درک و تصورات از نقش منطقه‌ای ایران و توانمندی‌های نظامی و سیاسی آن را بازتعریف کرد. در میانه بحث‌های تحلیلی و سیاسی درباره مرحله «پس از جنگ»، دو دیدگاه متمایز پدیدار شده‌اند:

 

    • دیدگاه نخست بر این باور است که ایران از این جنگ قدرتمندتر از پیش خارج شده و با پیروزی‌های میدانی و معنوی، قواعد بازی را تغییر داده است.
    • دیدگاه دوم هشدار می‌دهد که ایران وارد مرحله‌ای بازگشتی شده و به وضعیت پیش از جنگ بازگشته است؛ وضعیتی که در آن اختلافات داخلی و چالش‌های پیشین دوباره سر برآورده‌اند.

 

این مقاله با قاطعیت از دیدگاه نخست حمایت می‌کند و تأکید دارد که ایران امروز در آستانه مرحله‌ای جدید از نفوذ و پایداری قرار دارد. در عین حال، نسبت به خطرات دیدگاه دوم که می‌تواند دستاوردهای بزرگ جنگ را تضعیف کند، هشدار می‌دهد، به‌ویژه اگر اجازه نفوذ به آگاهی جمعی داده شود.

 

✅ نخست: ایران امروز از پیش از جنگ قدرتمندتر است… و این شواهد قدرت است

نمی‌توان مرحله پس از جنگ را به یک لحظه گذرا یا پایان یک دور نظامی تقلیل داد. این مرحله، نقطه اوج مسیری طولانی از پایداری و برنامه‌ریزی استراتژیک است که دهه‌ها در برابر محاصره اقتصادی، انزوای سیاسی و حملات شدید رسانه‌ای و امنیتی ادامه یافته است. پیش از نبرد ۱۲ روزه، ایران با فشارهای عظیمی مواجه بود؛ از تحریم‌های اقتصادی گرفته تا تلاش‌هایی برای بی‌ثبات کردن وضعیت داخلی. اما پس از جنگ، تصویری کاملاً متفاوت پدیدار شده که قدرت ایران را در سطوح مختلف نشان می‌دهد:

1.قدرتمندتر از نظر نظامی:

 

      • سلاح بازدارندگی موشکی: نبرد «وعده صادق ۳» برخلاف دو عملیات پیشین، نمایش صرف قدرت نبود؛ عرصه‌ای واقعی برای آزمون میدانی سامانه موشکی ایران بود که توانمندی‌های آن را به‌گونه‌ای عینی و قاطع به رخ کشید .  موشک‌های بالستیک و دقیق که در جریان نبرد شلیک شدند، با دقت به اهداف خود اصابت کردند و محاسبات نظامی رژیم صهیونیستی را به هم ریختند و شکنندگی سامانه‌های دفاعی آن را آشکار ساختند. برای نمونه، هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی حساس در یافای اشغالی، توانایی ایران در نفوذ به دفاع هوایی پیشرفته را نشان داد.
      • سامانه‌های دفاعی: سامانه‌های دفاع هوایی ایران، مانند «باور ۳۷۳»، کارآمدی خود را در دفع حملات پیچیده، از جمله پهپادها و موشک‌های کروز شلیک‌شده توسط رژیم صهیونیستی با حمایت غرب، اثبات کردند. این موفقیت، اعتماد متحدان و مردم ایران به توانمندی‌های دفاعی کشور را تقویت کرد.
      • هم‌افزایی محور مقاومت: گروه‌های مقاومت در غزه، لبنان، عراق و یمن هماهنگی بی‌سابقه‌ای با دکترین نظامی ایران نشان دادند. برای مثال، حملات انصارالله یمن به کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی در دریای سرخ و حمایت حزب‌الله لبنان از طریق پیکیرى دقیق و آمادگی ترسناک در مرزها، ایده «جبهه متحد» به رهبری تهران را تقویت کرد.

 

2.قدرتمندتر از نظر روانی:

 

      • برای دهه‌ها، ترس از رویارویی مستقیم با رژیم صهیونیستی بر ذهنیت جهان عرب و اسلام سایه افکنده بود، به‌ویژه پس از شکست‌های ارتش‌های منظم در جنگ‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ و پس از آن. ایران در جریان نبرد ۱۲ روزه این عقده را شکست و ضربه‌ای معنوی به رژیم و حامیانش وارد کرد. پاسخ نظامی مستقیم، که شامل هدف قرار دادن مواضع استراتژیک بود، پیامی روشن فرستاد: ایران در صورت تعرض به حاکمیتش در رویارویی تردید نخواهد کرد.
      • مردم ایران، با وجود خسارات انسانی و اقتصادی، انسجامی چشمگیر نشان دادند. تظاهرات مردمی در حمایت از نیروهای مسلح در تهران، اصفهان و قم طی این نبرد، وحدت ملی بی‌نظیری را بازتاب داد. این روحیه معنوی در شعارهای مردمی مانند «مرگ بر رژیم صهیونیستی» نیز متجلی شد که بر آمادگی برای فداکاری در راه آرمان تأکید داشت.
      • پیام بازدارندگی روانی نه‌تنها به رژیم صهیونیستی، بلکه به ایالات متحده نیز رسید که در حفاظت کامل از متحدانش در این نبرد ناکام ماند و هدف قرار گرفتن پایگاه العدید، تصویر ایران را به‌عنوان قدرتی مستقل که به هیچ‌کس وابسته نیست، تقویت کرد.

 

3.قدرتمندتر از نظر سیاسی و منطقه‌ای:

 

      • متحدان ایران، از حزب‌الله لبنان تا گروه‌های مقاومت عراق و انصارالله یمن، هماهنگی استراتژیک با تهران را به نمایش گذاشتند. این هم‌افزایی جایگاه ایران به‌عنوان رهبر محور مقاومت را تقویت کرد.
      • ایران از موضع دفاعی استراتژیک به ابتکار عمل تهاجمی گذار کرد. برخلاف سال‌های گذشته که جنگ‌های نیابتی علیه ایران مدیریت می‌شد، امروز تهران ریتم رویارویی را تعیین می‌کند، چنان‌که در تصمیمش برای پاسخ مستقیم به تجاوزات صهیونیستی دیدیم.
      • در سطح داخلی، ایران لحظه‌ای نادر از وحدت ملی را تجربه کرد. نخبگان سیاسی، با وجود تفاوت‌های فکری، در برابر دشمن خارجی حول رهبری متحد شدند و جبهه داخلی را در زمانی حساس مستحکم کردند.

 

⚠️ دوم: هشدار از توهم «بازگشت به پیش از جنگ»

در مقابل، برخی صداها، چه از سر تحلیل بدبینانه و چه تحت تأثیر تبلیغات خارجی، معتقدند که ایران به وضعیت پیش از جنگ بازگشته است: وضعیتی از دوقطبی داخلی، اختلافات بر سر مدیریت مرحله بعدی و فرسایش شور و حماسه‌ای که جنگ ایجاد کرد. این خوانش، هرچند در ظاهر واقع‌بینانه به نظر می‌رسد، خطراتی جدی در خود نهفته دارد که می‌تواند دستاوردهای جنگ را تباه کند.

 

✖️ 1. عادی‌سازی اختلافات:

 

    • طبیعی است که هر کشوری پس از نبردی با این حجم، شاهد بحث‌هایی درباره مدیریت مرحله بعدی باشد. اما تبدیل این بحث‌ها به نزاع‌های علنی میان جریان‌های سیاسی یا فکری، جبهه داخلی را تضعیف می‌کند. برای نمونه، ظهور گفتمان‌هایی که در سودمندی رویارویی نظامی تردید ایجاد می‌کنند یا رهبری را مسئول خسارات اقتصادی می‌دانند، می‌تواند جرقه اختلافات را شعله‌ور کند.
    • تاریخ درس‌های روشنی ارائه می‌دهد: در لبنان در سال ۲۰۰۶، برخی تلاش کردند از فضای پس از جنگ برای برانگیختن فتنه داخلی استفاده کنند، اما انسجام حزب‌الله و مردم لبنان این تلاش‌ها را ناکام گذاشت. ایران امروز با چالشی مشابه روبه‌روست، جایی که برخی می‌کوشند از مشکلات اقتصادی برای ایجاد تردید درباره سودمندی رویارویی بهره‌برداری کنند.
    • اختلافات، اگر بدون کنترل رها شوند، ممکن است گفتمان‌های قدیمی‌ای را بازتولید کنند که انزواگرایی یا مصالحه با رژیم صهیونیستی را ترویج می‌دهند؛ امری که با دستاوردهای به‌دست‌آمده در تضاد است.

 

✖️ 2. شتاب در برچیدن جبهه وحدت:

 

    • رژیم صهیونیستی، با وجود شکست نظامی و اطلاعاتی در این نبرد، از صحنه کنار نرفته است. بلکه با استراتژی‌هایی موذیانه‌تر، مانند جنگ روانی و رسانه‌ای، در حال بازآرایی خود است. برای مثال، گزارش‌های غربی و صهیونیستی شروع به ترویج روایت‌هایی کرده‌اند که اهمیت پاسخ ایران را کمرنگ جلوه می‌دهند یا با تمرکز بر خسارات اقتصادی، در سودمندی رویارویی تردید ایجاد می‌کنند.
    • هرگونه اختلاف داخلی در این برهه، به رژیم صهیونیستی فرصت بازپس‌گیری ابتکار عمل را می‌دهد. در تاریخ نزدیک، شاهد بودیم که چگونه رژیم از اختلافات عربی پس از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ بهره‌برداری کرد تا توافقات کمپ دیوید را تحمیل کند و مصر را از معادله رویارویی خارج سازد. امروز، هرگونه عقب‌نشینی از وحدت ایرانی می‌تواند فرصتی مشابه به رژیم بدهد.
    • جنگ پایان نیافته و وارد مرحله‌ای تازه شده است؛ مرحله‌ای مبتنی بر فرسایش تدریجی و فشارهای روانی مستمر.. رسانه‌های غربی، با حمایت رژیم، شروع به انتشار گزارش‌هایی کرده‌اند که توانایی‌های نظامی ایران را زیر سؤال می‌برند یا با تمرکز بر چالش‌های اقتصادی، یأس را برمی‌انگیزند.

 

🛑 خطر واقعی: فراموش کردن دستاوردها

کسانی که ایده بازگشت به پیش از جنگ را ترویج می‌کنند، این واقعیات را نادیده می‌گیرند:

 

    • خون‌هایی که ریخته شد، معادله بازدارندگی جدیدی ساخت. خسارات انسانی، هرچند دردناک، بهای تثبیت قواعدی جدید در نزاع با رژیم صهیونیستی بود. برای نمونه، هدف قرار دادن یک پایگاه نظامی کلیدی در یافای اشغالی تنها یک اقدام نظامی نبود؛ این حمله حاوی پیامی سیاسی بود که توازن قدرت را دگرگون ساخت و معادلات موجود را به چالش کشید..
    • پاسخ بی‌سابقه ایران. برای اولین بار در تاریخ، رژیم صهیونیستی با حمله مستقیم از سوی یک قدرت منطقه‌ای، و نه فقط گروه‌های مقاومت، مواجه شد. این پاسخ نشان داد که ایران قادر است قواعد درگیری را از دفاع به حمله تغییر دهد.
    • پایداری مردم ایران. با وجود فشارهای اقتصادی و محاصره، مردم انسجامی آشکار به نمایش گذاشتند. تجمع‌های مردمی در شهرهایی مانند مشهد و شیراز طی نبرد، که خواهان وحدت و حمایت از نیروهای مسلح بودند، نشان داد که مردم تنها دریافت‌کننده پیام نیستند و خود در متن نبرد حضور دارند.

 

آنچه به‌دست آمده، لحظه‌ای گذرا نیست؛ سرآغاز مرحله‌ای نوین است که ظرفیت بازسازی معادلات منطقه را دارد، به‌شرط آن‌که تداوم یابد و پاس داشته شود.. چشم‌پوشی از این دستاوردها، چه از طریق تردید و چه از طریق اختلاف، به رژیم صهیونیستی فرصت بازسازی می‌دهد.

📖 قرآن با دقت از این الگو هشدار داده و از شایعه‌پراکنان داخلی و خارجی، که در لندن و واشنگتن نیز برای ایرانیان «نسخه‌های تفرقه‌انگیز و تحریف‌شده می‌پیچند»، سخن گفته است:

«هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»

دشمن واقعی همیشه با چهره‌ای نظامی و آشکار نمی‌آید. گاهی از طریق تردیدها، یأس و گفتمان‌هایی که روحیه را تضعیف می‌کنند، نفوذ می‌کند. رژیم صهیونیستی، با حمایت غرب، روی این استراتژی برای تضعیف ایران از درون حساب باز کرده است، از طریق انتشار روایت‌هایی که اهمیت پیروزی‌ها را کمرنگ می‌کنند یا با تمرکز بر چالش‌های اقتصادی، نارضایتی را برمی‌انگیزند.

 

✊ ایران در حال عقب‌نشینی نیست… در آستانهٔ جهشی تاریخی قرار دارد

مسئولیت امروز بر دوش همه در ایران، از نخبگان تا مردم، است تا دستاوردهای نبرد را حفظ کنند. وحدت ملی که در طول ۱۲ روز نبرد شکل گرفت، باید پایه مرحله بعدی باشد. بحث‌ها درباره آینده ضروری‌اند، اما باید در چارچوب وحدت باقی بمانند، نه اینکه به تسویه‌حساب یا بازتولید اختلافات قدیمی منجر شوند.

خطر واقعی نه در چالش‌های اقتصادی یا سیاسی‌ای است که ایران با آن مواجه است، زیرا این‌ها بخشی از هر مرحله تحول‌اند. خطر در فراموشی و در اجازه دادن به گفتمان‌های شکست‌خورده است که ما را به عقب بازمی‌گردانند، در حالی که در موقعیت پیشرفت هستیم. ایران امروز، با قدرت نظامی، انسجام مردمی و نفوذ منطقه‌ای‌اش، در آستانه مرحله‌ای تاریخی قرار دارد که می‌تواند منطقه را بازشکل دهد، مشروط بر اینکه وحدت خود را حفظ کند و از پیروزی‌هایش پاسداری نماید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا