واحد سیاسی

تحقیق میدانی: وعده‌ی صادق ۳ ، چرخش ایران به‌سوی پاسخ نظامی فوری

✍️نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه:

 

در شامگاه سیزدهم ژوئن ۲۰۲۵، آژیرهای خطر در آسمان فلسطین اشغالی به صدا درآمدند و آغاز عملیات «وعده‌ی صادق ۳» را اعلام کردند؛ عملیاتی که به دستور مستقیم امام قائد، آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، در پاسخ به تجاوز صهیونیستی که در همان روز رخ داده بود، آغاز شد. این عملیات که اهداف حساسی را در عمق موجودیت صهیونیستی هدف قرار داد، نقطه‌ی عطفی در راهبرد نظامی جمهوری اسلامی به‌حساب می‌آید؛ چراکه از الگوی واکنش‌های تأخیری که در دو عملیات پیشین دیده می‌شد عبور کرد و وارد مرحله‌ی پاسخ آنی شد. برای نخستین‌بار، واکنش نظامی هم‌زمان با آغاز تجاوز صورت گرفت. این بدان معناست که تهران منتظر برآوردهای میدانی یا رایزنی‌های دیپلماتیک نماند و تصمیم گشودن جبهه‌ی نبرد را بدون درنگ اتخاذ کرد. این تغییر در زمان‌بندی، بازتاب دگرگونی عمیق‌تری در فلسفه‌ی نبرد است؛ جایی که زمان به یکی از مؤلفه‌های بازدارندگی تبدیل شده، نه صرفاً یک عامل تبعی.

 

پاسخ فوری ایران: یک سابقه تاریخی

 

تحقیق میدانی ما نشان می‌دهد که ایران تنها چند ساعت پس از آغاز تجاوز صهیونیستی، دست به حمله‌ای مرکب زد که در آن از موشک‌های بالستیک و پهپادهای هجومی استفاده شد. این حمله، مراکز فرماندهی نظامی، سامانه‌های دفاع هوایی، پایگاه‌های هوایی و زیرساخت‌های سایبری را در عمق سرزمین‌های اشغالی هدف گرفت. منابع نظامی ایرانی تأیید کردند که این عملیات حاصل برنامه‌ریزی دقیق و هماهنگی اطلاعاتی سطح بالا بوده است؛ به‌گونه‌ای که حتی تأسیسات هسته‌ای اعلام‌نشده در صحرای نقب نیز شناسایی و هدف‌گیری شدند.

این تغییر در سرعت پاسخ‌دهی دارای پیامدهای عمیقی است: پاسخ فوری نشان‌دهنده اعتماد ایران به توانایی‌های نظامی و اطلاعاتی خود است و تأیید می‌کند که جمهوری اسلامی در مواجهه با هرگونه تجاوز، صرف‌نظر از قدرت طرف متجاوز یا اتحادهایش، تردید نخواهد کرد. این عملیات انسجام نهادهای ایرانی و توانایی آن‌ها در اتخاذ تصمیمات قاطع تحت فشار را نشان داد، برخلاف روایت‌های غربی که ایران را به‌عنوان یک “دولت ضعیف” به تصویر می‌کشند.

محیط عملیاتی: صحنه‌ی جنگ در غرب آسیا

 

برای درک ابعاد عملیات «وعده‌ی صادق ۳»، باید به محیط عملیاتی منطقه نگریست. تحقیق ما، گستره‌ی حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا را بررسی کرده؛ حضوری که ستون فقرات اتحاد صهیونیستی-غربی را تشکیل می‌دهد. ناوگان پنجم ایالات متحده که در بحرین مستقر است، خلیج فارس و تنگه هرمز را تحت پوشش دارد، در حالی‌که ناوگان ششم از مقر خود در ناپل ایتالیا، بر دریای مدیترانه نظارت دارد. در کنار این‌ها، پایگاه‌های نظامی آمریکا در عربستان، قطر، امارات، کویت، عراق، سوریه، اردن و ترکیه گسترده شده‌اند و موجودیت صهیونیستی به‌عنوان یک پایگاه مرکزی بازدارندگی برای آمریکا عمل می‌کند.

در مقابل، ایران توان نظامی خود را برای مقابله با این گستردگی توسعه داده است. منابع نظامی گزارش دادند که جمهوری اسلامی در این عملیات از موشک‌های پیشرفته‌ای مانند «خلیج فارس» استفاده کرد که توان هدف‌گیری مضایق راهبردی را دارند، همچنین از پهپادهایی بهره گرفت که بر اساس فناوری «هدایت هوشمند خودکار» عمل می‌کنند و با تکیه بر الگوریتم‌های از پیش‌برنامه‌ریزی‌شده، توانستند سامانه‌های دفاع هوایی صهیونیستی را دور بزنند.

 

دفاع غربی-صهیونیستی: ناتوان در برابر حمله‌ی ایران

 

با وجود برتری فنی سامانه‌های دفاع هوایی غرب و موجودیت صهیونیستی که شامل سامانه‌هایی مانند «تاد»، «پیکان ۳»، «مقلاع داوود» و «گنبد آهنین» است، این سیستم‌ها در برابر حمله‌ی ایران ناکارآمد ظاهر شدند. طبق تحقیق ما، ایران از تاکتیک اشباع موشکی استفاده کرد و تعداد زیادی از موشک‌ها و پهپادها را در موج‌های پی‌در‌پی به‌کار گرفت، تا سامانه‌های شناسایی و رهگیری را دچار اختلال کند.

سرهنگ بازنشسته احمد رضایی، کارشناس پدافند هوایی، می‌گوید: «سامانه‌های صهیونیستی با وجود هزینه‌های هنگفت، برای مقابله با تهدیدهای محدود طراحی شده‌اند، نه حملات مرکبی که از موشک‌های بالستیک، پهپاد و جنگ سایبری به‌طور هم‌زمان بهره می‌برند.» او افزود که تکنیک‌های فریب دیداری و راداری که ایران استفاده کرد، مانند پرواز در ارتفاع پایین و زوایای سقوط تند، ردیابی امواج اولیه‌ی حمله را برای ماهواره‌هایی چون «آفک-۱۶» بسیار دشوار ساخت.

 

جنگ سایبری: سلاح عصر نوین

 

دامنه‌ی عملیات «وعده‌ی صادق ۳» محدود به زمین و آسمان نماند، بلکه به قلمرو سایبری نیز کشیده شد. تحقیق ما عملیات‌هایی از نوع اخلال سایبری را مستند کرده که رادارهای صهیونیستی در جنوب فلسطین اشغالی را هدف قرار داد و آن‌ها را برای ۳۷ دقیقه در موج نخست از کار انداخت. همچنین سامانه‌های ارتباطی نظامی در پایگاه هوایی

«حتسور» دچار نفوذ شدند و انتقال دستورات به‌طور جزئی مختل گردید. منابع اطلاعاتی ایرانی تأیید کردند که این اقدامات توسط یگان‌های تخصصی سایبری با همکاری متحدان منطقه‌ای اجرا شد، امری که رژیم صهیونیستی را ناگزیر به جابه‌جایی موقت هواپیماهای استراتژیک خود به قبرس کرد.

 

معادله‌ی جدید بازدارندگی: دوران بمباران بدون پاسخ پایان یافته است

 

یکی از نتایج بارز عملیات این بود که ایران موفق شد معادله‌ی تازه‌ای از بازدارندگی را تحمیل کند؛ به‌گونه‌ای که هرگونه حمله‌ی صهیونیستی به اهداف ایرانی یا متحدانش، با واکنشی فوری در عمق موجودیت صهیونیستی مواجه می‌شود. این معادله محاسبات تل‌آویو و متحدانش را برهم زده؛ زیرا دوران حملات یک‌سویه بدون پاسخ، به سر آمده است.

تحقیق ما تأیید می‌کند که ایران به یک پاسخ نظامی بسنده نکرد، بلکه موفق شد «توهم سلطه» صهیونیستی را نیز در هم بشکند؛ با هدف‌گیری دقیق مراکز حساس و نمایش توانایی نفوذ به سامانه‌های پدافندی چندلایه. این دگرگونی، موازنه‌ی قوا در منطقه را دستخوش تغییر کرده و نشان می‌دهد که ایران می‌تواند با شیوه‌ای مرکب، شامل آتش، جنگ سایبری و نفوذ اطلاعاتی، واکنش نشان دهد.

 

میدان نبرد گسترده: از غرب آسیا تا صحنه‌ی بین‌المللی

 

عملیات «وعده‌ی صادق ۳» از محدوده‌ی درگیری دوجانبه‌ی ایران و رژیم صهیونیستی فراتر رفت و پیامدهای منطقه‌ای و جهانی در پی داشت. از همان لحظه‌ی نخست شلیک موشک‌ها و پهپادها، پایتخت‌های تصمیم‌گیر وارد رقابت بر سر ارزیابی تأثیرات آن بر نقشه‌ی ائتلاف‌ها و صف‌بندی‌ها شدند. این عملیات به نقطه‌ی عطفی در توازن قدرت در غرب آسیا تبدیل شد و پرسش‌هایی جدی را در برابر سامانه‌های غربی مطرح کرد؛ مبنی بر اینکه آیا ابزارهای بازدارندگی موجود، در برابر واقعیاتی که با شتاب و بدون هشدار در حال شکل‌گیری است، کارآمد هستند یا خیر؟

منابع دیپلماتیک غربی تأیید کرده‌اند که ناتو هر موشک ایرانی را به‌مثابه تهدیدی مستقیم علیه ساختار امنیتی خود در خاورمیانه تلقی می‌کند. تنگه هرمز و باب‌المندب که شریان‌های حیاتی تجارت جهانی محسوب می‌شوند، اکنون در معرض تهدید مستقیم موشک‌های ایران و متحدانش در یمن قرار دارند؛ موضوعی که فشار بی‌سابقه‌ای بر ناوگان‌های غربی وارد می‌کند.

همچنین، حریم هوایی بر فراز دریای سرخ و مدیترانه دیگر برای پروازهای نظامی غربی و صهیونیستی امن نیست؛ تا آنجا که ایالات متحده ناچار به جابه‌جایی هواپیماهای سوخت‌رسان و شناسایی خود شده است. این تحولات نشان می‌دهد که خطر درگیری به سطحی جهانی در حال گسترش است، چراکه ایران و محور متحدانش قادر به هدف‌گیری منافع غرب حتی فراتر از مدیترانه هستند.

 

آینده‌ی درگیری: به‌سوی جنگی فراگیر؟

 

با ادامه‌ی تنش‌ها، روشن شده که «وعده‌ی صادق ۳» نقطه‌ی پایان نیست، بلکه آغازی است بر رشته‌ای از درگیری‌های تاکتیکی که می‌تواند راه را برای مواجهه‌ای گسترده‌تر هموار سازد. هرگونه هدف‌گیری زیرساخت‌های حیاتی ایران – چه با حملات هوایی، چه با جنگ سایبری یا اعمال تحریم – با واکنشی مواجه خواهد شد که ممکن است تا قلب اروپا برسد، از طریق پایگاه‌های منطقه‌ای مقاومت و ائتلاف‌های سایبری فرامرزی.

در پایان، به‌نظر می‌رسد که سال ۲۰۲۵، سال دگرگونی‌های بنیادین در نقشه‌ی قدرت در غرب آسیا و شاید حتی در نظام امنیت جهانی باشد. ایران با صبر راهبردی و ضربات غافلگیرکننده‌اش، در حال بازنویسی قواعد درگیری است؛ در حالی‌که رژیم صهیونیستی و متحدانش با چالش‌هایی مواجه شده‌اند که تاکنون نظیر نداشته است. پرسش اصلی اکنون این است: آیا این رویارویی در منطقه محدود خواهد ماند؟ یا جهان در آستانه‌ی یک جنگ فراگیر قرار گرفته است؟ پاسخ، شاید با نخستین موشکی که از مرزها عبور می‌کند، روشن شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا