این آخرین نبرده، پهلوی برمیگرده !

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه:
این شعاری است که اخیراً از سوی پسر شاه مخلوع ایران مطرح شده و به شدت توسط هواداران وی تبلیغ میشود، شعاری که از زبان خودش بیرون آمده و نشاندهندهٔ آرزوها و نقشههای خطرناک او برای آینده ایران است.
به مناسبت حمله صهیونیستی-آمریکایی اخیر به تاسیسات و مراکز هستهای ایران، که منجر به شهادت تعدادی از دانشمندان برجسته هستهای کشورمان شد، این شعار بیش از پیش بازتاب پیدا کرده است. این دانشمندان که سالها عمر و تخصص خود را صرف خدمت به کشور و مردم ایران کردند، در واقع ستونهای پیشرفت علمی و تکنولوژیکی ایران به ویژه در حوزه برنامه صلحآمیز هستهای بودند.
برنامه هستهای ایران که از دوران شاه مخلوع، محمدرضا پهلوی، آغاز شده بود و در ادامه توسط جمهوری اسلامی به پیش رفت، برای اهداف صلحآمیز طراحی شده بود. این برنامه میتوانست و میتواند خدمات فراوانی به مردم ایران ارائه کند، از جمله:
• تولید انرژی پاک و پایدار برای تأمین نیازهای رو به رشد کشور،
• پیشرفتهای علمی و فناورانه در حوزه پزشکی هستهای، درمان سرطان و سایر بیماریها،
• ارتقای سطح فناوری و خودکفایی در بخشهای حساس و استراتژیک کشور،
• کمک به توسعه صنایع پیشرفته و تحقیقاتی که موجب رشد اقتصادی و رفاه مردم شود.
اما با این حال، دشمنان ایران، به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، همواره با توسل به توطئه و ترور دانشمندان هستهای تلاش کردهاند این برنامه را متوقف کنند، چون میدانند که پیشرفت ایران در این زمینه، قدرت و استقلال ملی را تضمین میکند و اجازه نمیدهد ایران تابع خواستههای آنها باشد.
در همین شرایط است که پسر شاه مخلوع، که خود پیشتر به خاک اشغال شده فلسطین سفر کرده، در کنار دیوار ندبه نماز خوانده و با دشمنان ملت فلسطین ابراز همدردی کرده است، اعلام میکند که «پهلوی برمیگرده»!
این جمله به معنای امید او و همراهانش به بازگشت به قدرت است، اما بازگشتی که تنها در سایه نابودی ایران مستقل و تحقیر مردم میسر خواهد شد. او و هوادارانش در آمریکا و رژیم جعلى کودک کش چشم به نابودی نظام و کشور دوختهاند تا بتوانند به حکومت بازگردند، اما آگاهاند که ملت ایران مقاوم و ایستاده است و هرگز زیر بار زور نمیرود.
این شعار، در واقع نوعی فریاد و اعتراف به اتکای کامل به دشمن خارجی است، یعنی امید بستن به قدرتهای بیگانه و اشغالگران بهجای اتکا به مردم و قدرت درونی.
اما تاریخ و تجربه منطقه به ما ثابت کرده است که چنین رویکردی نه تنها باعث نجات نمیشود، بلکه بزرگترین خطا و خیانت است.
من خودم شخصاً مخالف نظام بعث عراق بودم و خانوادهام بیش از ۳۷ شهید در راه عدالت و آزادی در عراق تقدیم کردهاند. اما وقتی بخشهایی از اپوزیسیون عراق با پروژه آمریکاییها برای ساقط کردن صدام حسین بهروش نظامی موافقت کردند، من با تمام قوا علیه آن پروژه ایستادم. در آن زمان به خاطر همین موضع، از سوی اپوزیسیون عراق متهم و تخریب شدم.
اکنون، پس از بیش از دو دهه، نتیجه آن پروژه چیزی نیست جز ویرانی، کشتار، بیثباتی و سقوط ارزشهای انسانی در عراق. وضعیت آن کشور هرگز برای هیچ کسی مایه خوشحالی نبوده و آیندهاش نیز ترسناکتر است.
تعویق و اتکا به قدرت بیگانه، همانطور که در سوریه توسط گروههایی انجام شد، پروژهای صهیونیستی-آمریکایی تمامعیار است که در نهایت جز شکست و فلاکت برای مردم منطقه چیزی به همراه نداشت.
بنابراین سؤال اینجاست: آیا آقای پهلوی که خود را وارث رژیمی میداند که به اشغالگران خارجی تکیه داشت، میخواهد همان مسیر را تکرار کند؟ آیا قرار است ایران دوباره قربانی بازیهای قدرتهای بیگانه و خیانت برخی شود؟ همانطور که گروهی مانند جولانی در سوریه با اتکا به آمریکا و غرب، امروز سرنوشت تلخی دارند، آیا پهلوی زمان ما نیز میخواهد همان راه را برود؟
این آخرین نبرده
پهلوی برمیگرده
شعاری است که باید با بصیرت کامل و آگاهی تاریخی تحلیل شود و به آن پاسخ داده شود. این شعار نه نمایانگر قدرت و اراده ملت ایران، بلکه یادآور خطرات بزرگ خیانت به آرمانهای ملی و امید بستن به دشمنان ملت است.
ملت ایران هوشیار است و در برابر چنین پروژههای خطرناکی که به دنبال به عقب راندن انقلاب و استقلال کشور هستند، ایستاده و مقاومت خواهد کرد. هیچ نیرویی نمیتواند ارادهی یک ملت مقاوم و آگاه را شکست دهد، و پهلوی و امثال او باید بدانند که بازگشت آنان به قدرت نه تنها ممکن نیست، بلکه خیانت به خون هزاران شهید این سرزمین است.
ملت ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند وحدت، آگاهی و هوشیاری در برابر توطئههای داخلی و خارجی است تا راه پیشرفت و اقتدار را ادامه دهد و اجازه ندهد که دشمنان با بهانههای پوچ، استقلال و عزت او را خدشهدار کنند.