واحد سیاسی

غزه زیر آتش… و ایران در کانون طوفان: هنگامی که نقاب از چهره پروژه نسل‌کشی صهیونیستی می‌افتد

✍️نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه:

 

در حالی‌که ماشین کشتار صهیونیستی به جنایات نسل‌کشی در نوار غزه ادامه می‌دهد، به‌ویژه از تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به این سو، واقعیت‌ها سطح وحشی‌گری این رژیم را آشکار کرده‌اند؛ نه فقط در هدف‌ قرار دادن غیرنظامیان، بلکه در تبدیل غزه به میدان آزمایش نظامی، تخلیه خشم و نفرت، و زمین آزمایش برای سلاح‌ها و فناوری‌های خارجی.

این تجاوز، یک عملیات نسل‌کشی سازمان‌یافته است که هدف آن محو هویت فلسطینی و نابود کردن هر امیدی به مقاومت است؛ با تکیه بر حمایت بدون قید و شرط غرب و استفاده از فناوری پیشرفته برای تحکیم سلطه. از نگاه رژیم اشغالگر، غزه نه به خاطر “سرزمین موعود”، بلکه به‌عنوان آزمایشگاه سلاح‌های نوین و سنجش آستانه تحمل انسانی، و الگویی برای صدور سرکوب به ملت‌های دیگر در نظر گرفته می‌شود.

صدای سما

📌 طبق گزارش‌های مطبوعات عبری، شمار شهدای غزه از مرز ۱۰۰ هزار نفر گذشته است؛ شهیدانی که یا مستقیماً در اثر بمباران کشته شده‌اند یا بر اثر فجایع انسانی ناشی از محاصره شدید، قحطی و شیوع بیماری‌ها به دلیل فروپاشی زیرساخت‌های درمانی.

این دیگر یک جنگ متعارف نیست؛ رژیم صهیونیستی با ارتش منظم نمی‌جنگد، بلکه یک نسل‌کشی تمام‌عیار را اجرا می‌کند؛ کودکان، زنان و سالخوردگان را هدف می‌گیرد، بیمارستان‌ها، مدارس و مساجد را ویران می‌سازد.
این جنایات، که در گزارش‌های بین‌المللی نیز مستند شده‌اند، عمق سبعیت پروژه صهیونیستی را نشان می‌دهند؛ جایی که غیرنظامیان عمداً به اهداف نظامی تبدیل می‌شوند، به بهانه دفاع از خود. این رویکرد فراتر از تمام قوانین بین‌المللی است و بحران اخلاقی عمیق این رژیم و رهبران آن را آشکار می‌سازد.

 

در یکی از فجیع‌ترین جنایات علنی جنگ، دکتر مروان سلطان، مدیر بیمارستان اندونزیایی در شمال غزه، به همراه همسر و پنج فرزندش در اثر حمله مستقیم به منزلش به شهادت رسید. این هدف‌گیری عمدی، ادعاهای رژیم درباره “دقت ضربات” و “پرهیز از هدف‌گیری غیرنظامیان” را دروغی رسوا می‌سازد.

دکتر مروان هدف نظامی نبود، بلکه نماد ایستادگی انسانی در برابر وحشی‌گری بود. این جنایت، استثناء نیست؛ بلکه بخشی از یک الگوی سیستماتیک است که رهبران مدنی و پزشکی را هدف می‌گیرد تا اراده ملت فلسطین را در هم شکند.

گزارش‌های سازمان ملل تأیید کرده‌اند که بیش از ۳۰۰ نفر از کارکنان بخش درمانی از آغاز تجاوز تا کنون به شهادت رسیده‌اند که نشان از هدف‌گیری عامدانه زیرساخت‌های حیاتی در غزه دارد.

 

اما تکان‌دهنده‌تر از همه، گزارش رسانه‌های عبری است که فاش کرده‌اند خلبانان صهیونیستی که در عملیات تهاجمی علیه ایران شرکت داشتند، در مسیر بازگشت، مهمات اضافی خود را بر سر غیرنظامیان در غزه فرو می‌ریختند؛ آن‌هم به دستور مستقیم فرمانده نیروی هوایی.

این رفتار، که به گفته رسانه‌های عبری تبدیل به “عرف رزمی” شده است، دلیلی روشن بر ماهیت جنایتکارانه نهاد نظامی صهیونیستی است.
این اقدام نه غفلت، بلکه جنایت جنگی مستند است که حاکی از بی‌اعتنایی کامل به جان غیرنظامیان بوده و ثابت می‌کند که غزه به زمین تخلیه مهمات باقی‌مانده از عملیات‌های دیگر تبدیل شده است.
این رویکرد گواه ذهنیت بیمار و منحرفی‌ست که غیرنظامیان را صرفاً به‌عنوان ارقام در بازی جنگ می‌بیند.

 

💢 جنگ تجاوزگرانه علیه ایران نیز از جبهه غزه جدا نبود؛ بلکه غزه نیز به بهای این تجاوز، خون و ویرانی بیشتری پرداخت.
پیام آشکار است: یا تسلیم کامل، یا نابودی مطلق؛ چه در ایران، چه در غزه.

 

تجاوز به ایران که تأسیسات هسته‌ای، دانشمندان و فرماندهان نظامی را هدف قرار داد، نه‌تنها به اهدافش نرسید، بلکه وحدت محور مقاومت را تقویت کرد.
غزه، هدف فرعی این تجاوز، شاهد افزایش حملات هوایی بود؛ محله‌های مسکونی با خاک یکسان شد، هزاران خانه نابود شدند و رنج آوارگان افزایش یافت.
این پیوند میان دو جبهه، بیانگر راهبردی صهیونیستی است که هدفش سلطه بر منطقه از طریق خشونت فراگیر است.

 

همزمان، برخی رژیم‌های عربی خائن در حال اعمال باج‌گیری سیاسی هستند. عربستان سعودی، به‌عنوان نمونه، پایان دادن به حکومت حماس در غزه و جایگزینی آن با تشکیلات خودگردان را شرط آغاز مذاکرات عادی‌سازی اعلام کرده است.
این شرط‌گذاری، جوهر توطئه را برملا می‌کند: نابودی مقاومت، پایان دادن به هویت سیاسی فلسطین و تحویل دادن غزه در سینی خون.
این سیاست‌ها، همدستی آشکار برخی رژیم‌ها با پروژه صهیونیستی را نشان می‌دهد؛ جایی‌که حقوق ملت فلسطین قربانی منافع حقیر می‌شود.
اما رد گسترده مردمی در سراسر جهان عرب و اسلام، ثابت می‌کند که فلسطین همچنان محور اصلی هویت امت اسلامی و عربی است.

صدای سما

از سوی دیگر، شرکت‌های بزرگ غربی نه‌تنها به‌طور غیرمستقیم از رژیم اشغالگر حمایت می‌کنند، بلکه شریک واقعی در جنایات هستند.

گزارشی تکان‌دهنده از سوی سازمان ملل شرکت‌هایی چون آمازون، گوگل، مایکروسافت و پلنتیر را به ارائه زیرساخت‌های ابری و هوش مصنوعی به ماشین نظامی صهیونیستی متهم کرده است.
این ائتلاف فناوری و نسل‌کشی، آغازگر مرحله‌ای جدید از جنگ‌های خودکارسازی‌شده (جنگ‌های اتوماتیزه) است؛ جایی‌که قربانی، به “هدف دیجیتال” روی صفحات هوش مصنوعی تبدیل می‌شود.
این شرکت‌ها، که خود را پیشروان پیشرفت معرفی می‌کنند، به بخشی از ماشین کشتار غیرنظامیان تبدیل شده‌اند و باید فوراً تحت پیگرد حقوقی و اخلاقی قرار گیرند.

 

🔴 فراخوان فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل برای پیگرد قضایی این شرکت‌ها کافی نیست، اما گامی ضروری برای شکستن مصونیت اخلاقی ساختگی آن‌هاست.
این شرکت‌ها که میلیاردها دلار از قراردادهای نظامی سود می‌برند، مسئول مستقیم جنایاتی هستند که با استفاده از فناوری آن‌ها انجام می‌شود.

حمایت غرب از رژیم اشغالگر، دیگر صرفاً کمک نظامی نیست؛ بلکه یک ائتلاف راهبردی است که هدفش تحکیم سلطه غرب بر منطقه از طریق حمایت از پروژه نسل‌کشی است.
این شراکت، دوگانگی معیارهای غرب در موضوع حقوق بشر را به‌وضوح آشکار می‌کند.

 

در سوی دیگر، مقاومت دست‌بسته نمانده است. گردان‌های حماس موفق شدند تاکتیک‌های ارتش اشغالگر را بشکنند و خسارات مستقیم و سنگینی به نیروهای زرهی آن وارد سازند.
توانایی انطباق با شرایط، و تداوم نبرد در اوج فاجعه، نشان می‌دهد که روح مقاومت همچنان شعله‌ور است.
مقاومت، تاکتیک‌های خود را ارتقا داده و با بهره‌گیری از روش‌های جنگ چریکی، ارتش دشمن را سردرگم کرده است.
غزه، با وجود محاصره و ویرانی، هنوز زنده و استوار ایستاده است.
این ایستادگی، تنها مقاومت نظامی نیست، بلکه تجلی اراده ملتی است که تسلیم نمی‌شود.

 

💥 در این میان، گزارش‌های عبری از بحران اقتصادی شدید درون رژیم اشغالگر خبر می‌دهند.
گزارش وزارت کار این رژیم حاکی از دگرگونی‌های ساختاری خطرناکی است که اقتصاد آن را تا دهه‌ها تهدید می‌کند.
هزینه‌های جنگ، که از ده‌ها میلیارد شِکِل فراتر رفته است، در کنار کوچ هزاران صهیونیست و نابودی زیرساخت‌ها، به فروپاشی تدریجی اقتصاد منجر شده است.
این بحران، سستی پروژه صهیونیستی را نشان می‌دهد؛ پروژه‌ای که تنها با خشونت و کمک خارجی زنده است، و ادامه تجاوز به فروپاشی حتمی داخلی خواهد انجامید.

 

اما ترامپ، که اکنون در پی توافق آتش‌بس است، در پی صلح نیست؛ بلکه تلاش دارد تا پروژه انتخاباتی حزب خود را حفظ کرده و خشم فزاینده داخلی نسبت به تأمین مالی کشتار در غزه را مهار کند.
این خشم، که در میان جوانان و اقلیت‌های آمریکایی رو به افزایش است، تهدیدی جدی برای ادامه حمایت بدون قید و شرط از رژیم اشغالگر به‌حساب می‌آید و نشانه تحولی در افکار عمومی است که آینده روابط آمریکا و این رژیم را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

 

در پس‌زمینه، فعالیت‌های اطلاعاتی صهیونیست‌ها از طریق کمک‌های بشر‌دوستانه، قاچاق مواد مخدر و ابزارهای جاسوسی همچنان ادامه دارد.
این تلاش‌ها، از جمله کارگذاری ابزارهای جاسوسی در محموله‌های امدادی، شکست صهیونیست‌ها در میدان نبرد را نشان می‌دهد؛ شکست‌خورده‌هایی که به ابزارهای پست‌تری برای شکستن جبهه داخلی پناه آورده‌اند.
اما ایستادگی مردم غزه بیشتر این نقشه‌ها را ناکام گذاشته و انسجام جامعه فلسطینی را تقویت کرده است.

 

در سطحی دیگر، حمایت از پروژه صهیونیستی تا آنجا پیش رفته که رژیم اشغالگر با گروهک‌های تجزیه‌طلب کرد در عراق ائتلاف آشکاری برقرار کرده است؛ از طریق دیدارها و حمایت‌های لجستیکی برای انفجار فضای داخلی ایران.
این توطئه رسوا، که ترکیبی از تجاوز خارجی و خرابکاری داخلی است، نشان از استیصال دشمن در مواجهه مستقیم با ایران دارد.
رژیم اشغالگر به جنگ‌های نیابتی روی آورده، اما این راهبرد نیز شکست‌خورده است؛ چرا که ایران توان مقابله با چالش‌های داخلی و خارجی را بارها اثبات کرده است.

 

📌 با این حال، جمهوری اسلامی همچنان استوار ایستاده است، بلکه قاطع‌تر از همیشه.
فرماندهان سپاه پاسداران اعلام کرده‌اند که تاکنون تنها از ۳۰٪ ظرفیت‌های دفاعی استفاده شده است.
و آنچه پنهان مانده، بزرگ‌تر است. پیام روشن است: اگر دشمن از خطوط قرمز عبور کند، پاسخ بسیار کوبنده خواهد بود.
ایران با ایستادگی خود پیام روشنی به رژیم اشغالگر و حامیانش داده است:
اراده ملتی که برای حاکمیت خود می‌جنگد، قابل شکست نیست.
این پایداری، که با حمایت محور مقاومت همراه است، جبهه‌ای واحد و نیرومند در برابر پروژه صهیونیستی تشکیل داده است.

صدای سما

🛑 از این‌رو، بر ملت‌های مسلمان و همه آزادگان جهان فرض است که درک کنند آنچه رخ می‌دهد، نه صرفاً نزاعی بر سر مرزها، بلکه نبردی بر سر هستی، حاکمیت، کرامت و هویت است.
مقاومت در غزه، ایستادگی در ایران، شجاعت در یمن، لبنان و عراق، همه مؤلفه‌های معادله‌ای نوین‌اند که عنوان آن چنین است:

برای پروژه نسل‌کشی هیچ بقایی نیست و برای کسانی که بر سرکوب ملت‌ها شرط می‌بندند هیچ امنیتی نیست.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا