واحد سیاسی

ایران معادله را تحمیل کرد: بین آتش بازدارندگی و بیهودگی دشمن متزلزل

نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه‌

 

پس از دوازده روز رویارویی پیچیده و باز، جمهوری اسلامی ایران آتش‌بس را با شروط خود تحمیل کرد. این آتش‌بس نه لطف کسی بود و نه هدیه‌ای از جانب دیگری، بلکه نتیجه صبر مردمی، مقاومت میدانی و تاکتیک استراتژیکی بود که با دقت در مراحل مختلف توسط ایران و محور مقاومت اجرا شد.

ایران ثابت کرد که قادر است جنگی پیچیده را در برابر جبهه‌ای گسترده از واشنگتن تا پایتخت‌های غربی، و از آنجا تا سران رژیم رو به فروپاشی مدیریت کند؛ سرانی که خود را هر لحظه در برابر معادله‌ای جدید یافتند: هر تجاوزی با پاسخی کوبنده روبه‌رو خواهد شد.

پیام موشک‌های اخیر ایران که مراکز حساس در عمق دشمن را هدف قرار داد، تنها پاسخی به تجاوز نبود، بلکه اعلانی روشن بود که تهران به‌تنهایی ساعت آرامش و ساعت تشدید را تعیین می‌کند. در ساعات پایانی پیش از آتش‌بس، نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۴ موشک به سوی مراکز فرماندهی و پشتیبانی لجستیکی در سرزمین‌های اشغالی شلیک کردند تا تأکید کنند که همچنان دست برتر در اختیار تهران است.

صدای سما

در حالی که دشمن برای پیروزی‌های خیالی تبلیغ می‌کرد، رسانه‌هایش به ناکامی سامانه‌های دفاع موشکی و از کار افتادن موشک‌های پیشرفته‌اش بدون توانایی در دفع ضربات آمده از شرق اعتراف می‌کردند.

رئیس‌جمهور آمریکا، که همواره تهدید و وعده داده بود، در اظهاراتی جدید آشکارا از شرکای قدیمی خود ابراز نارضایتی کرد؛ شرکایی که «پس از توافق با میانجی‌گری قطر، به‌صورت بی‌سابقه بمباران کردند». او حالا از آنها خواسته است که «فوراً» خلبانان خود را خارج کنند.

از سوی دیگر، قطر رسماً اعلام کرد که واشنگتن از این کشور برای میانجی‌گری جهت کاهش تنش با ایران درخواست کرده و تماس میان رئیس‌جمهور آمریکا و امیر قطر به درخواست آمریکا، نه ایران، انجام شده است.

صحنه داخلی در رژیم دشمن پیچیده‌تر است. تناقض‌ها شدت گرفته و شکاف‌ها میان سران سیاسی و نظامی به موضوعی روزمره برای رسانه‌های عبری تبدیل شده است. وزیر دفاع از قصد خود برای حمله به تهران سخن می‌گوید، در حالی که دیگر رهبران از ضرورت عقب‌نشینی حرف می‌زنند. افشاگری‌ها درباره اختلاف میان فرماندهان ارتش در مورد ادامه عملیات، همزمان با محدود شدن عمدی نقش فرماندهان نظامی در مراکز تصمیم‌گیری سیاسی بوده است.

سرعت در بالای هرم به عملیات بمباران کور در میدان ترجمه شد که بیش از ۵۱ غیرنظامی بی‌دفاع در غزه، از جمله داوطلبان امدادی، قربانی آن شدند. این جنایات بار دیگر نشان داد که دشمن استراتژی خروج ندارد، بلکه از روی احساسات و در جست‌وجوی پیروزی روانی خیالی عمل می‌کند.

اما در داخل ایران، حلقه‌های غرور ملی با بیانیه‌های حمایتی فرماندهی کل نیروهای مسلح، که بر آمادگی دائم برای پاسخ به هرگونه نقض تأکید کرد،

گسترش یافت؛ بی‌آنکه به وعده‌های دشمنان اعتماد کند. رئیس ستاد کل، سرلشکر موسوی، احساسات نهاد نظامی را بیان کرد وقتی گفت:

«اگر هزار بار برای این ملت کشته شوم، زنده بازمی‌گردم تا دوباره بجنگم و کشته شوم».

صدای سما

در مقابل، گزارش‌های غربی صراحتاً اعتراف می‌کنند که برنامه هسته‌ای ایران دست‌نخورده باقی مانده است. سایت «فردو» به توسعه ادامه می‌دهد و تأسیسات نطنز همچنان فعال است. یک سناتور آمریکایی صراحتاً گفت: «ترامپ نه غنی‌سازی را نابود کرد و نه زیرساخت هسته‌ای را، فقط ایران را به سوی اتحادی عمیق‌تر با مسکو سوق داد و سربازان آمریکایی را در معرض خطر قرار داد».

در بعد جنگ روانی، ایران موفق شد تصویری معکوس از آنچه دشمن می‌خواست به جهان صادر کند. اکنون جهان می‌بیند که آتش‌بس را مهاجمان درخواست کردند و زمان‌بندی آن را فرزندان انقلاب تعیین نمودند. رسانه‌های غربی شروع به پوشش صحنه از زاویه‌ای جدید کرده‌اند: ایران نه تنها شکست نخورد، بلکه قوی‌تر ظاهر شد.

اما مخاطبان دشمن در شوک انباشته‌ای از رسوایی‌های شکست نظامی، افشای مکالمات ترامپ، تفرقه حزبی، اختلاف بر سر رهبری و حتی جدایی برخی چهره‌های بانفوذ به سر می‌برند؛ چنان‌که برخی تحلیلگران با طعنه گفتند: «حتی رضا پهلوی دنبال کردن ترامپ و نتانیاهو را لغو کرد».

ایران ثابت می‌کند که صبر استراتژیک وقتی با قاطعیت میدانی همراه شود، معادله‌ای جدید در منطقه خلق می‌کند. این نبرد نه برای یک موشک یا پاسخ، بلکه برای تثبیت توازن قوای جدید بود که از خلیج تا سواحل مدیترانه نوشته می‌شود.

این عنوان مرحله است: نه عقب‌نشینی از میدان، نه فروپاشی در داخل، نه معامله بر سر حقوق. و معادله روشن است: هر که اشتباه محاسبه کند، بهایش را خواهد پرداخت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا