صلح از طریق قدرت… وقتی بمب هستهای ضمانت صلح باشد نه دلیل جنگ
🔐 یادداشت تحلیلی برای تصمیمگیرندگان جمهوری اسلامی ایران

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه
🔻 مقدمه استراتژیک:
در زمانی که اصول بینالمللی زیر پای زورگویان له میشود و مفاهیم «صلح» و «مشروعیت» تنها به ترازوی قدرت خلاصه میشوند، دیگر حاکمیت ملی و حقوق تاریخی برای حفاظت از مردم در برابر تهدید و تجاوز کافی نیست. رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، این عقیده حاکم بر رفتار قدرتهای بزرگ را به صراحت با جمله «صلح از طریق قدرت» بیان کرد.
این جمله شعار انتخاباتی نبود، بلکه خلاصهای دقیق از فلسفه غرب است که احترام به دیگری تنها زمانی حاصل میشود که مسلح به اندازهای باشد که بتواند در صورت لزوم تو را نابود کند. از این رو، قدرت بازدارنده ضرورت وجودی است، نه تجمل سیاسی.
🔻 درس ژاپن: صلح تحمیلی از طریق شکست
ژاپن، با وجود عظمت اقتصادی و فناوریاش، از سال ۱۹۴۵ تاکنون به طور سیاسی و استراتژیک اشغال شده است. دو بمب اتمی هیروشیما و ناگازاکی تنها ژاپن را نابود نکردند، بلکه روح جنگجویی آن را نیز منهدم کردند، به طوری که آمریکاییها قانونی برایش تحمیل کردند که داشتن ارتش واقعی را ممنوع میکند. امروز، با وجود تهدیدهای چین و کره، توکیو آزادی کامل دفاع از خود را ندارد و منتظر «سایه آمریکا» است.
ژاپنیها صلح را انتخاب کردند اما به روش آمریکایی: صلح تبعیت، نه صلح تساوی.
🔻 کره شمالی: کشوری ورشکسته که شرایطش تحمیل میشود
در مقابل، کره شمالی که دههها تحت تحریم شدید اقتصادی است و نه فناوری ژاپن را دارد و نه بازارهای جهانی، موفق شده واشنگتن را مجبور به مذاکره کند. چرا؟
جواب در یک کلمه است: بازدارندگی هستهای.
پیونگیانگ با هزینهای کمتر از ۱۰ میلیارد دلار در دو دهه، بمبی داشت که آمریکا را هزار بار قبل از هر ماجراجویی نظامی به بازنگری وا داشت. نتیجه: هیچکس جرات تعرض به کره شمالی را ندارد، هرچند که محاصره و منزوی است. حتی برخی همسایگانش مثل کره جنوبی به سویش تمایل نشان دادهاند.
🔻 ایران: میان تهران، دمشق و بغداد… معادله بازدارنده ناقص
ایران با تمام توانش هر روز با تهدید وجودی روبروست: از سوی کِیان صهیونیستی، واشنگتن، ناتو و حتی از درون که به صورت رسانهای و اقتصادی نفوذ شده است.
تهران در ساخت قدرت موشکی عظیم، محور مقاومت گسترده از غزه تا صنعا و توانمندیهای هستهای صلحآمیز پیشرفت قابل توجهی داشته است.
اما هنوز سنگ بنای اصلی را کم دارد: سلاح بازدارنده هستهای کامل.
داشتن این سلاح تسلیم در برابر منطق نابودی نیست، بلکه آزادی از باجخواهی است.
دهههاست که میشنویم کِیان صهیونیستی بیش از ۲۰۰ کلاهک هستهای دارد و بیوقفه تهدید میکند بدون هیچ بازخواست.
آمریکا هم هزاران کلاهک دارد، اما ایران را از داشتن حتی یکی منع میکند!
منطق کجاست؟ تعادل کجاست؟
🔻 فرصت تاریخی پس از تجاوز اخیر:
تهاجم اخیر آمریکایی-صهیونیستی به تأسیسات ایران، ترور دانشمندان هستهای، همه به این معناست که گزینه «خویشتنداری» دیگر حفاظت نمیکند بلکه دشمن را به تهاجم بیشتر ترغیب میکند.
اما اگر امروز تهران اعلام کند از توافقات پادمانی خارج شده و تولید سلاح هستهای را در یک تأسیسات زیرزمینی آغاز کرده است، جهان شوکه خواهد شد اما به جنگ نظامی دست نمیزند.
غرب سریعاً به ارائه سازشها خواهد پرداخت، همانگونه که با کره شمالی کرد.
🔻 توصیههای امنیتی برای تصمیمگیرندگان:
✅ شروع فوری ایجاد زرادخانه بازدارنده هستهای کوچک شامل حداقل ۳-۵ کلاهک که قابلیت حمل با موشکهای «خرمشهر» یا «سجیل» را داشته باشد.
✅ استفاده از زبان ابهام سازنده، همانگونه که پاکستان انجام داد، بدون اعلام رسمی، کاری که کیان هم میکند.
✅ آمادهسازی سیاسی با گسترش مفهوم «صلح از طریق قدرت» در گفتمان داخلی و خارجی.
✅ افشای اطلاعات اطلاعاتی به حلقههای تصمیمگیری غربی که نشان دهد ایران به آستانه ساخت سلاح نزدیک است تا واکنش بینالمللی را محک بزند.
✅ تقویت مستمر روابط با چین و روسیه برای ایجاد سایه حفاظتی بینالمللی در شورای امنیت.
✅ راهاندازی کمپین رسانهای برای یادآوری زرادخانه هستهای کِیان صهیونیستی و افشای معیارهای دوگانه.
🔻 خاتمه محرمانه:
✳️ هر روزی که ایران در تولید سلاح هستهای تأخیر کند، ساعت تهاجم گسترده نزدیکتر میشود.
✳️ بمب هستهای ایرانی گزینهای دینی یا ایدئولوژیک نیست بلکه صمام امنیت کل ملت است.
✳️ صلح واقعی اعطا نمیشود بلکه با شمشیر یا بمب گرفته میشود.
✳️ ما مدتها صبر کردیم، با ثبات ساختیم و اکنون وقت اعلام حاکمیت هستهای است.
🟥 نکته کلیدی پایان:
کسی که بمب ندارد از بمب دیگری میترسد.
و ایران برای ترسیدن خلق نشده است.