ارزیابی و تحلیل موقعیت در مورد امارات، بحرین، عربستان سعودی، ایالات متحده و نقش یمن

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه
ارزیابی استراتژیک مواضع منطقهای و بینالمللی
۱. موضع امارات و بحرین
اطلاعات نشاندهنده دخالت امارات و بحرین در حمایت از عملیات نظامی علیه ایران است، از طریق:
امارات: بر اساس گزارشها، امارات در ارائه اطلاعات جاسوسی به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی مشارکت داشته و حریم هوایی خود را برای هواپیماهای جنگی که ایران را هدف قرار میدهند، باز کرده است. همچنین، یک تأسیسات حکومتی در نزدیکی فجیره میزبان جلساتی با حضور افسران دستگاه امنیت ملی امارات و اعضای موساد و سیا بوده که نشاندهنده نقش مستقیم در هماهنگی نظامی و جاسوسی است.
ارسال هواپیماهایی حامل کمکهای فوری به رژیم صهیونیستی پس از حملات انتقامی ایران.
بحرین: دادههای منتشرشده در پلتفرم ایکس نشاندهنده هشدار مستقیم ایران به بحرین به دلیل اجازه استفاده از پایگاههای نظامی یا خاک خود در عملیات علیه ایران است که نشاندهنده تبانی احتمالی یا حداقل چشمپوشی از فعالیتهای خصمانه است.
قطر نیز دخیل است و به هیچ وجه قابل اعتماد نیست.
تحلیل موقعیت: امارات و بحرین به عنوان پایگاههای پشتیبان برای تحرکات آمریکا و رژیم صهیونیستی عمل میکنند و از موقعیت جغرافیایی نزدیک خود به ایران بهره میبرند. این دخالت ممکن است ناشی از تمایل به تقویت اتحاد با ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و تضعیف نفوذ ایران در منطقه باشد. با این حال، این نقش آنها را در معرض واکنشهای احتمالی ایران قرار میدهد، بهویژه اگر تنشها به یک جنگ تمامعیار منجر شود.
۲. موضع عربستان سعودی
دخالت کنونی: اطلاعات نشان میدهد که عربستان سعودی میزبان تحرکات نظامی گسترده آمریکا است، از جمله استقرار نیروهای تقویتشده، نصب سکوهای موشکی در نزدیکی رأس تنوره و میزبانی اسکادرانهای هواپیماهای جنگی آمریکا در پایگاه هوایی شاهزاده سلطان. این تحرکات نشاندهنده آمادگی احتمالی آمریکا برای حملات علیه اهداف ایرانی، از جمله تأسیسات فردو، است.
مواضع دیپلماتیک: با وجود محکومیت حملات رژیم صهیونیستی به ایران توسط عربستان، این بیانیهها ظاهری هستند، زیرا رسانههای سعودی بهطور گسترده ایران را مورد حمله قرار داده و روایت صهیونیستی را ترویج میکنند. عربستان اجازه استفاده از خاک خود به عنوان پایگاه عملیات نظامی آمریکا را خواهد داد. این تناقض نشاندهنده تلاش عربستان برای حفظ توازن بین بهبود روابط با ایران (همانطور که در دیدار وزیر خارجه سعودی با رئیسجمهور ایران در دوحه در سال ۲۰۲۴ و سفر اخیر وزیر دفاع به تهران نشان داده شد) و تعهد به اتحاد با ایالات متحده است.
تحلیل موقعیت: عربستان در موقعیت حساسی قرار دارد، زیرا هرگونه استفاده از خاک آن در تجاوز علیه ایران منجر به هدف قرار گرفتن مستقیم آن توسط ایران یا متحدانش خواهد شد که ثبات اقتصادی و امنیتی آن را تهدید میکند، بهویژه با توجه به نزدیکی تأسیسات نظامی به میادین نفتی در منطقه شرقی.
۳. موضع ایالات متحده
تحرکات نظامی: اطلاعات تأیید میکند که تقویتهای نظامی گسترده آمریکا در عربستان سعودی وجود دارد، همراه با تغییراتی در پایگاههای عراق (عینالاسد) و قطر، که نشاندهنده بازآرایی استراتژیک برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن مستقیم توسط ایران و متحدانش است.
تحرکات ارتش آمریکا با لباس غیرنظامی و استقرار سکوهای موشکی در نزدیکی رأس تنوره، همراه با آمادگی هواپیماهای B-2 Spirit برای حملات احتمالی علیه تأسیسات فردو، نشاندهنده برنامهریزی برای عملیات تهاجمی احتمالی است.
نقش ترامپ: اظهارات ترامپ نشاندهنده رویکردی تشدیدآمیز است، با تهدیدهای مستقیم به بمباران ایران در صورت عدم عقبنشینی از برنامه هستهایاش، همراه با حمایت قوی از رژیم صهیونیستی از طریق ازسرگیری ارسال تسلیحات. همچنین تلاشهایی برای متقاعد کردن روسیه به عدم مداخله به نفع ایران وجود دارد، شاید از طریق ارائه مشوقهای اقتصادی یا سیاسی به پوتین.
تحلیل موقعیت: ایالات متحده به دنبال مهار نظامی و سیاسی ایران است، با ترجیح مداخله غیرمستقیم از طریق حمایت از رژیم صهیونیستی و اجتناب از جنگ تمامعیار. با این حال، تحرکات نظامی نشاندهنده آمادگی برای سناریوی تشدید در صورت شکست رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف تجاوز است.
۴. تلاشها برای فریب روسیه
اطلاعات نشاندهنده تلاشهای آمریکا و کشورهای خلیجی برای متقاعد کردن ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، به عدم مداخله به نفع ایران است، شاید از طریق ارائه امتیازات اقتصادی (مانند کاهش تحریمها یا حمایت از قیمتهای نفت که به نفع روسیه است). این رویکرد منعکسکننده استراتژی آمریکا برای انزوای دیپلماتیک و نظامی ایران است.
تحلیل موقعیت: موفقیت این تلاشها ممکن است توانایی ایران برای اتکا به حمایت مستقیم روسیه را محدود کند و انزوای منطقهای آن را افزایش دهد. با این حال، روسیه ممکن است به ارائه حمایت غیرمستقیم (مانند تسلیحات یا پشتیبانی لجستیکی) ادامه دهد تا تعادل قدرت در منطقه حفظ شود. این بستگی به دیپلماسی صریح ایران با مسکو دارد.
نقش یمن: چشمانداز استراتژیک برای تنظیم ریتم
یمن، به رهبری صنعا، از موقعیت استراتژیک و تأثیر قابلتوجهی به عنوان متحد ایران در منطقه برخوردار است، بهویژه از طریق نیروهای انصارالله. برای مهار تحرکات خصمانه امارات، بحرین، عربستان سعودی و ایالات متحده، صنعا میتواند اقدامات زیر را انجام دهد:
۱. تشدید عملیات هدفگیری پایگاههای نظامی:
امارات و بحرین: صنعا میتواند حملات دقیق با استفاده از پهپادها و موشکهای بالستیک علیه اهداف نظامی یا اقتصادی در امارات (مانند بنادر فجیره یا دبی) و بحرین (مانند پایگاههای نظامی میزبان نیروهای آمریکایی) انجام دهد. این عملیات با هدف بازدارندگی این دو کشور از ارائه حمایت لجستیکی یا اطلاعاتی به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی است.
عربستان سعودی: هدفگیری تأسیسات نفتی حساس مانند آنهایی که در نزدیکی رأس تنوره یا پایگاه هوایی شاهزاده سلطان قرار دارند، میتواند پیام قویای مبنی بر پرداخت هزینه گزاف توسط عربستان در صورت اجازه استفاده از خاکش به عنوان پایگاه حملات علیه ایران ارسال کند. تجربه حمله سال ۲۰۱۹ به تأسیسات آرامکو اثربخشی این استراتژی را نشان میدهد.
۲. تقویت هماهنگی با محور مقاومت:
همکاری نزدیکتر با حزبالله در لبنان و گروههای عراقی برای انجام عملیات مشترک علیه منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه. این شامل هدفگیری پایگاههای آمریکایی در خلیجفارس یا عراق در صورت تشدید عملیات علیه ایران است.
هشدار نسبت به وجود شبهنظامیان شیعه در عراق که با جولانی در سوریه همکاری میکنند و آماده انجام عملیات علیه گروههای مقاومت و ایران در عراق هستند، با حمایت رژیم صهیونیستی، گروههای سنی، کرد و بعثی.
فعالسازی نقش یمن در دریای سرخ و تنگه بابالمندب برای اختلال در ناوبری تجاری مرتبط با کشورهای دخیل، که فشار اقتصادی بر امارات و عربستان وارد میکند.
۳. فشار دیپلماتیک و رسانهای:
راهاندازی کمپین رسانهای از طریق پلتفرمهایی مانند ایکس برای افشای دخالت امارات و بحرین در عملیات علیه ایران، با تمرکز بر نقش احتمالی عربستان به عنوان پایگاه آمریکا. این میتواند این کشورها را در برابر افکار عمومی عرب و اسلامی شرمنده کند.
دعوت از سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشر برای تحقیق درباره استفاده از پایگاههای خلیجی در تجاوز به ایران، با اشاره به نقض قوانین بینالمللی.
۴. بازدارندگی مستقیم ایالات متحده:
ارسال هشدارهای عمومی از طریق کانالهای دیپلماتیک (مانند سازمان ملل) مبنی بر اینکه هر حمله آمریکایی به ایران از پایگاههای خلیجی منجر به هدفگیری مستقیم این پایگاهها توسط نیروهای صنعا خواهد شد.
انجام مانورهای نظامی در دریای سرخ برای نشان دادن توانایی اختلال در ناوبری دریایی، که سیگنال روشنی به ایالات متحده و متحدانش ارسال میکند.
۵. مقابله با تلاشهای آمریکا در قبال روسیه:
هماهنگی با ایران برای ترغیب روسیه به حفظ حمایت استراتژیک خود، از طریق ارائه مشوقهای اقتصادی (مانند قراردادهای نفتی یا همکاری نظامی) برای اطمینان از باقی ماندن مسکو در کنار ایران.
استفاده از تریبونهای بینالمللی برای افشای هرگونه تلاش آمریکا برای فریب روسیه، که فشار بر پوتین برای عدم عقبنشینی از حمایت ایران وارد میکند.
توصیههای استراتژیک برای صنعا
۱. تشدید حسابشده: اجرای حملات دقیق و محدود علیه اهداف اقتصادی و نظامی در امارات و بحرین برای بازدارندگی آنها از ادامه حمایت از عملیات علیه ایران، با اجتناب از تشدید گسترده که ممکن است منطقه را به یک جنگ باز بکشاند.
۲. هدفگیری اقتصادی عربستان: تمرکز بر تأسیسات نفتی حساس مانند رأس تنوره برای فشار بر عربستان جهت بازپسگیری حمایت لجستیکی از ایالات متحده.
۳. تقویت اتحاد منطقهای: تعمیق هماهنگی با ایران، حزبالله و گروههای عراقی برای ایجاد جبههای متحد علیه تحرکات آمریکا و رژیم صهیونیستی.
۴. جنگ ترکیبی: استفاده از ترکیبی از عملیات نظامی، رسانهای و دیپلماتیک برای افزایش هزینه سیاسی و اقتصادی برای کشورهای دخیل.
۵. حفظ دریای سرخ به عنوان اهرم فشار: تقویت کنترل بر تنگه بابالمندب برای فشار بر ناوبری بینالمللی، که کشورهای خلیجی را مجبور به بازنگری در مواضع خود میکند.
در نهایت
یمن، به رهبری صنعا، توانایی تنظیم ریتم درگیری منطقهای را از طریق استراتژی بازدارندگی حسابشدهای دارد که امارات، بحرین و عربستان را هدف قرار میدهد، با تمرکز بر تضعیف حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی. تشدید محدود، همراه با هماهنگی با ایران و متحدانش، پیام روشنی ارسال خواهد کرد که هر تجاوزی به ایران با مقاومت منطقهای قوی مواجه خواهد شد. در عین حال، صنعا باید از کشیده شدن به یک جنگ تمامعیار که منابعش را تحلیل میبرد اجتناب کند و فشار دیپلماتیک و رسانهای را برای انزوای بینالمللی کشورهای دخیل حفظ کند.