واحد سیاسی

این، بدر سوم است

نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه‌

 

از لحظه‌ای که سپیده‌دم انقلاب اسلامی ایران دمید و خورشید جمهوری اسلامی طلوع کرد، معنای جنگ دگرگون شد. از آن پس، ملت انقلاب دیگر به سلاح‌های دشمن ستمگر و مستکبر اعتنایی نداشت و به فاصله‌ها و برتری‌های ظاهری میان خود و دشمن وقعی نمی‌نهاد. چرا که هرچقدر دشمن دارای سلاح‌های مرگبار و ابزار سلطه و برتری باشد، ایرانی انقلابی خود را از او قوی‌تر می‌داند، حتی اگر یک‌دهم آنچه مستکبران در اختیار دارند را نداشته باشد. زیرا از مکتب انقلاب آموخته است که جنگ چیست.

رهبری‌ انقلاب اسلامی به او آموخته است که قدرت حقیقی، قدرت اراده، ایمان، آگاهی، بصیرت، دانش و معرفت است. و این قدرت، برای پیروزی دارنده‌اش کافی‌ست و می‌تواند ابزارهای نبرد از جمله سلاح را تولید کند؛ در برابر کسانی که سلاح را همه‌چیز میدانند در رقابت برای دستیابی به قدرت.

صدای سما

رهبری انقلاب اسلامی این حقیقت را در دل و جان علما، سربازان، توده‌ها و هواداران خود نهادینه کرده است که هر اقدام متجاوزانه‌ای از سوی مستکبر، محکوم به شکست و نابودی‌ست. و هر جنگی که بر جمهوری اسلامی تحمیل شود، چیزی جز آزمون استراتژی نخبگان، ایمان مردم، کارآمدی ساختارهای دولت و میزان درک ملت از “تشخیص دشمن” نیست.

قدرت سلاح، در نبود اراده، ایمان، مشروعیت و منطق دفاع مشروع، تبدیل به قالبی بی‌روح می‌شود.

در این منظومه فکری، جنگ پایان راه نیست، بلکه پله‌ای برای رسیدن به مرحله‌ای والاتر در مسیر رشد ملت‌هاست. این نگاه، نه جنگ‌طلبانه است و نه از سر عطش قدرت یا هیجان ویرانی، و نه مسالمت‌جویانه‌ای ساده‌لوحانه؛ بلکه نگاهی واقع‌گرایانه، الهی، مبتنی بر شرافت، کرامت، و همه اصول دینی و اخلاقی‌ست.

اگر جنگ به درستی درک و مدیریت شود، فرصتی برای ساخت تمدن‌ها، بیداری جهانی و شکوفایی ملت‌هاست. در این میدان، ملت در صورتی پیروز خواهد شد که در جبهه‌های فهم، ایمان، روایت‌سازی رسانه‌ای، هنری و ادبی پیروز شود؛ چرا که میدان نظامی تنها نتیجه‌ی آن پیروزی‌ها یا شکست‌هاست. یعنی پیروزی یا شکست نظامی، از پیش، توسط همان جبهه‌های معرفتی تعیین می‌شود.

بر این اساس، ما حق داریم رو به کسانی آوریم که با تردیدافکنی، ترس‌افزایی، شایعه‌پراکنی، اخلال در ثبات، و نمایش چهره‌ای ضعیف و شکست‌خورده از جمهوری اسلامی در چشم ملت و دوستانش و علاقه‌مندان به آن، می‌خواهند روحیه‌ی مقاومت را تضعیف کنند، و به همه آن‌ها بگوییم:

جمهوری اسلامی ایران، که در مسیر امیرالمؤمنین گام برمی‌دارد، توشه‌اش قرآن است و چشم خدا نگهبان اوست.

چگونه ممکن است کسی که به ریسمان خدا چنگ زده، و به عروه‌الوثقی پیوسته، شکست بخورد؟

چگونه ممکن است کسی که در مکتب حسین تربیت شده، و هر روزش عاشورا و هر سرزمینش کربلاست، شکست بخورد؟

چگونه ممکن است کسی که در محضر زینب درس آموخته، و صبر و مقاومت او را در برابر طاغوت‌های زمانه الگوی خود ساخته، شکست بخورد؟

چگونه ممکن است کسی که اگر نبود، اسلام از دهه‌ی هشتاد میلادی به این‌سو قد علم نمی‌کرد، شکست بخورد؟

این، بدر سوم است؛ و تنها اندکی در آن پای خواهند فشرد. اما به خدا سوگند، این نبردی‌ست که خداوند در آن دوستانش را عزت خواهد داد، دینش را یاری خواهد کرد و برای بندگان صالحش، پیروزی، قدرت و غلبه را رقم خواهد زد.

ایران، پیروز است؛ با شمشیر و با خون.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا