واحد سیاسی

‏از خاکستر جنگ، ققنوس برمی‌خیزد: فریاد رضا کیانیان در برابر حرامزاده‌ها

نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه‌

 

‏در لحظه‌ای سرشار از بلوغ هنری، انسانی و سیاسی، رضا کیانیان، بازیگر بزرگ سینما و تلویزیون ایران، در روز تولدش پیامی منتشر کرد که همچون فریادی از دل تجربه‌های جان‌سوز است؛ مردی که پیش از انقلاب را دیده، زندان را تحمل کرده، جنگ را چشیده، تحریم و گرسنگی را به جان خریده، و اکنون در میانه‌ی شعله‌های جنگی تازه ایستاده است… اما نه با زانوان خمیده، بلکه با صدایی رسا و پرصلابت:

‏«همانطور که در سکانس پایانی فیلم «پاپیون» استیو مک‌کوئین، هنگامی که خود را به دریا می‌اندازد، فریاد می‌زند:

‏“حرامزاده‌ها! من هنوز زنده‌ام!”

‏ما نیز رو به تجاوزگران می‌گوییم:

‏“حرامزاده‌ها! ما هنوز زنده‌ایم!”»

صدای سما

‏این فریاد تنها صدای یک انسان نیست، بلکه گواهی است از سوی مردی که تمام دگرگونی‌های بزرگ ایران را دیده و امروز، در بزنگاه تاریخ، از میان آتش‌ها اعلام می‌کند:

‏«من از نسل ققنوسم، دوباره خواهم برخاست.»

‏این هنرمند که در آثارش روح انسان ایرانی را با همه پیچیدگی‌ها و زیبایی‌هایش تصویر کرده، خوب می‌داند که ملت‌ها را نه با شمار سال‌های عمرشان و نه با حجم تحریم‌ها می‌سنجند، بلکه با توان برخاستن‌شان از دل خاکسترها. و همین است که می‌گوید:

‏«ایران! سرزمین من! دوستت دارم! تو که هزاران بار طعم جنگ را چشیده‌ای… و هر بار نیرومندتر از پیش برخاسته‌ای.»

‏شاید برای کسانی که در برابر حقایق بسته‌اند، این جملات تنها شعر و احساس باشد، اما در واقع اعلان نبرد تمدنی است در برابر رژیمی غاصب و جوان که خیال خام نابودی ملتی هزاران ساله را در سر می‌پروراند.

‏کیانیان می‌گوید:

‏«ایران بوده، هست و خواهد بود… اما موجودى که به ما حمله کرده، حتی از من هم جوان‌تر است.»

‏این یک حقیقت تاریخی است که دشمنان ایران را بیش از موشک‌ها و پهپادها می‌ترساند: ملتی که مرگ را نمی‌پذیرد، چون با امید زنده است، و اگر بمیرد، ایستاده می‌میرد.

‏از دل درد و خون و بمباران، کیانیان ندایی برمی‌کشد که پیام تمام ملت ایران است:

‏«ما با امید زندگی می‌کنیم و با امید ادامه می‌دهیم… کمی صبر، سپیده نزدیک است.»

‏این جمله، جوهر پیام ایران در این نبرد است: دشمن ناامیدی را می‌پراکند، اما ما به امید می‌بالیم؛ به امیدی که راز بقای ماست، چون آنکه به سپیده ایمان دارد، هرگز نمی‌میرد.

‏ای کسانی که امروز بر ایران می‌تازید، صدای مردی را بشنوید که هرگز اسلحه به دست نگرفت، اما در جبهه هنر و هویت، در همه جنگ‌های عزت و شرف، حضور داشته:

‏«ای حرامزاده‌ها! ما هنوز زنده‌ایم!»

‏آری، ما نمی‌میریم، بلکه مانند ققنوس، از زیر خاکسترها برمی‌خیزیم؛ قوی‌تر، ریشه‌دارتر، وفادارتر به خاک و تاریخ خود، و مصمم‌تر در ساختن فردا.

‏ایران، یک جمهوری موزی یا کاریکاتوری نیست… ایران، وعده‌ای تمدنی است که شکست‌ناپذیر است.

 

‏📌 وقتی ملتی از دل آوارها فریاد می‌زند «ما هنوز زنده‌ایم»، این فریاد نه از سر استیصال، بلکه اعلام آغاز مرحله‌ای نو از مقاومت و بازسازی است. رضا کیانیان با کلماتش، نه از زبان فردی تنها، بلکه از زبان یک ملت باستانی سخن می‌گوید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا