آیا رژیم صهیونیستی میتواند برای ایران آزادی و دموکراسی به ارمغان بیاورد؟
✒️ آنکه ندارد، نمیبخشد

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه
در سالهای اخیر، برخی، بهویژه در محافل غربی و برخی حلقههای صهیونیستی و وابستگان آنها، این ایده را ترویج میکنند که رژیم صهیونیستی میتواند نیروی “رهاییبخش” یا “دموکراتیک” در منطقه، از جمله در قبال ایران، باشد. این روایت، که گاهی برای توجیه مداخلات نظامی یا جنگهای رسانهای علیه ایران استفاده میشود، فاقد هرگونه پایه تاریخی یا واقعی است.
رد این ادعا بسیار آسان است، بهویژه با تکیه بر تحلیلهای مورخان جدید در داخل رژیم صهیونیستی، مانند شلومو ساند، ایلان پاپه، و آوی شلایم، و دیدگاههای منتشرشده در رسانههای عبری مانند روزنامه هاآرتص، که تناقضهای بنیادی این گفتمان را آشکار میکنند و تأیید میکنند که رژیم صهیونیستی، بر اساس تاریخ و سیاستهایش، نمیتواند منبعی برای آزادی یا دموکراسی برای ایران یا هیچ کشور دیگری در منطقه باشد.
مورخان جدید و نقد روایت صهیونیستی
مورخان جدید، مانند شلومو ساند، ایلان پاپه، و آوی شلایم، نقدی ریشهای به روایت سنتی صهیونیستی ارائه کردهاند و ریشههای استعماری رژیم صهیونیستی و سیاستهای سرکوبگرانه آن علیه فلسطینیان و کشورهای منطقه را برجسته کردهاند. این مورخان، که کتابهای متعددی تألیف کردهاند و گاهی در معرض خطر رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند، به همراه روزنامهنگاران برجستهای که گاه در روزنامههایی مانند هاآرتص منتشر میکنند، دیدگاههایی از درون ارائه میدهند که اسطورههای بنیادی رژیم صهیونیستی را نقد میکنند. این دیدگاهها ارزش ویژهای در رد ادعای این رژیم بهعنوان حامل آزادی یا دموکراسی دارند.
- شلومو ساند: فروپاشی اسطوره “قوم برگزیده”
شلومو ساند در کتابش اختراع قوم یهود استدلال میکند که ایده “قوم یهود” بهعنوان یک هویت ملی یکپارچه، یک سازه مدرن است که برای توجیه استعمار صهیونیستی در فلسطین به کار گرفته شده است. در مصاحبهای با هاآرتص (2013)، ساند اشاره کرد که رژیم صهیونیستی هرگز یک دموکراسی واقعی نبوده، بلکه یک “اتنو-دموکراسی” است که بر امتیازات قومی یهودیان به هزینه ساکنان بومی بنا شده است. این نقد ادعای امکان صدور دموکراسی به ایران توسط رژیم صهیونیستی را تضعیف میکند، زیرا نظام سیاسی این رژیم خود از تناقضات بنیادین با اصول برابری و عدالت رنج میبرد.
ساند تأکید میکند که سیاستهای صهیونیستی، چه در داخل فلسطین اشغالی و چه در تعامل با کشورهای همسایه، بر سلطه و قدرت نظامی استوار است، نه بر ترویج ارزشهای آزادی. بنابراین، هرگونه تلاش رژیم صهیونیستی برای مداخله در ایران، ادامه سیاستهای استعماری آن خواهد بود، نه تلاشی برای تحقق دموکراسی. - ایلان پاپه: پاکسازی قومی بهعنوان پایه رژیم صهیونیستی
ایلان پاپه در کتاب پاکسازی قومی فلسطین مستند میکند که رژیم صهیونیستی بر اخراج جمعی فلسطینیان در سال 1948، معروف به ناکبا، بنا شده است. در مقالاتش در هاآرتص، پاپه رژیم صهیونیستی را بهعنوان یک نظام “استعماری استیاطی” توصیف میکند که برای حفظ موجودیت خود به سرکوب مداوم ساکنان بومی وابسته است. این نظام، به گفته پاپه، ابزارهای اخلاقی یا سیاسی لازم برای ترویج آزادی را ندارد، زیرا بقای آن به انکار حقوق دیگران وابسته است.
اگر این تحلیل را به ایران اعمال کنیم، هرگونه مداخله صهیونیستی تنها تلاشی برای تحمیل سلطه خواهد بود، مشابه آنچه در فلسطین رخ داد. ایران، بهعنوان کشوری با حاکمیت و تاریخ طولانی مقاومت در برابر استعمار، چنین مداخلهای را نخواهد پذیرفت و آن را تنها بهعنوان تجاوزی برای بیثباتسازی تلقی خواهد کرد، نه تلاشی برای تحقق ارزشهای دموکراتیک. - آوی شلایم: نقد سیاستهای خارجی صهیونیستی
آوی شلایم در کتاب دیوار آهنین سیاستهای تهاجمی رژیم صهیونیستی علیه کشورهای منطقه را نقد میکند و اشاره میکند که این سیاستها اغلب برای تقویت سلطه منطقهای طراحی شدهاند، نه ترویج صلح یا دموکراسی. در مقالاتش در هاآرتص، شلایم توضیح میدهد که رژیم صهیونیستی بهطور تاریخی تلاش کرده است تا کشورهای همسایه، مانند عراق و لبنان، را از طریق حمایت از اختلافات داخلی یا مداخلات نظامی تضعیف کند. این الگوی رفتاری با هر ادعایی مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی میتواند نیروی مثبتی در ایران باشد، در تضاد است.
شلایم اشاره میکند که رژیم صهیونیستی، بهجای ترویج دموکراسی، اغلب از رژیمهای استبدادی در منطقه حمایت کرده است وقتی که منافعش را تأمین میکردهاند، مانند حمایت از رژیم شاه در ایران پیش از انقلاب اسلامی. این تاریخ نشان میدهد که رژیم صهیونیستی به دموکراسی اهمیت نمیدهد، بلکه به منافع ژئوپلیتیکی خود اولویت میدهد.
رژیم صهیونیستی و ایران: تاریخچهای از دشمنی، نه رهایی
برای ارزیابی اینکه آیا رژیم صهیونیستی میتواند آزادی و دموکراسی را برای ایران به ارمغان بیاورد، باید به تاریخچه روابط بین دو طرف و سیاستهای رژیم صهیونیستی نسبت به ایران پس از انقلاب اسلامی 1979 نگاه کرد:
- حمایت از رژیم سرکوبگر شاه
پیش از انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی متحد نزدیک رژیم شاه بود، که از سوی مردم ایران بهعنوان یک دیکتاتوری سرکوبگر تلقی میشد. رژیم صهیونیستی در آن زمان از آزادی یا دموکراسی در ایران حمایت نکرد، بلکه از یک رژیم استبدادی حمایت کرد، زیرا منافع استراتژیک آن را علیه ملیگرایی عربی تأمین میکرد. این نشان میدهد که رژیم صهیونیستی به دموکراسی اهمیت نمیدهد، بلکه به اتحادهایی که سلطهاش را تقویت میکنند، اولویت میدهد. - جنگهای رسانهای و نظامی علیه ایران
از زمان انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی سیاست خصمانهای علیه ایران اتخاذ کرده است، که شامل جنگهای رسانهای، تحریمهای اقتصادی، و مداخلات نظامی مخفی مانند ترور دانشمندان هستهای ایران است. این سیاستها با هدف تضعیف ایران و بیثباتسازی آن طراحی شدهاند، نه تقویت آزادی یا دموکراسی. بهعنوان مثال، گزارشهای هاآرتص نقش موساد در عملیات جاسوسی و ترور در ایران را فاش کردهاند، که تأیید میکند رژیم صهیونیستی به دنبال هرجومرج است، نه اصلاح. - تبانی با قدرتهای غربی
رژیم صهیونیستی در هماهنگی با ایالات متحده و برخی کشورهای غربی تحریمهای اقتصادی سختی را بر ایران تحمیل کرده است، که تأثیر زیادی بر زندگی شهروندان عادی داشته است. این تحریمها نهتنها آزادی را تقویت نمیکنند، بلکه رنج را افزایش میدهند و هرگونه امکان توسعه دموکراتیک داخلی را مختل میکنند. همچنین، حمایت رژیم صهیونیستی از گروههای بهاصطلاح مخالف ایرانی مانند سازمان منافقین خلق نشاندهنده نیت آن برای ایجاد هرجومرج بهجای حمایت از دموکراسی است.
چرا رژیم صهیونیستی نمیتواند منبعی برای آزادی و دموکراسی باشد؟
- نظام استعماری ذاتاً
همانطور که مورخان جدید توضیح دادهاند، رژیم صهیونیستی یک نظام استعماری استیاطی است که بر طرد ساکنان بومی (فلسطینیان) و کنترل سرزمینهایشان استوار است. این نظام مشروعیت اخلاقی یا سیاسی لازم برای تحمیل مدل دموکراتیک به کشورهای دیگر را ندارد، زیرا اصول آزادی و برابری را در داخل مرزهای خود نقض میکند. - وابستگی به قدرت نظامی
رژیم صهیونیستی به شدت به قدرت نظامی و برتری تکنولوژیکی برای حفظ موجودیت و نفوذ منطقهای خود وابسته است. این وابستگی با ترویج دموکراسی، که نیازمند گفتوگو و آزادی بیان است، نه تهدیدات نظامی یا مداخلات خشونتآمیز، در تضاد است. - سابقه حمایت از رژیمهای استبدادی
همانطور که آوی شلایم اشاره کرده، رژیم صهیونیستی از رژیمهای سرکوبگر در منطقه حمایت کرده است وقتی که منافعش را تأمین میکردهاند، مانند رژیم شاه در ایران و دیگر رژیمهای عربی. این تاریخ با هر ادعایی مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی به دنبال ترویج آزادی است، در تضاد است. - موضع تاریخی ایران علیه استعمار
ایران، با تاریخ طولانی مقاومت در برابر استعمار غربی و صهیونیستی، هرگز مداخلهای از سوی موجودیتی که بهعنوان ادامه استعمار تلقی میشود، نخواهد پذیرفت. ملت ایران، که انقلاب 1979 را علیه نفوذ خارجی رهبری کرد، هرگونه تلاش برای تحمیل مدل خارجی را، بهویژه از سوی موجودیتی که متهم به ارتکاب جنایات علیه بشریت در فلسطین است، رد میکند.
شواهد هاآرتص در افشای نیات واقعی
روزنامه هاآرتص، که بستری برای صداهای منتقد در داخل رژیم صهیونیستی است، مقالاتی منتشر کرده که نیات واقعی پشت سیاستهای این رژیم نسبت به ایران را افشا میکند:
- در مقالهای به قلم ایلان پاپه (2020)، رژیم صهیونیستی بهعنوان یک “دولت امنیتی” توصیف شده است که برای توجیه سیاستهای سرکوبگرانه داخلی و خارجی خود به ترس از تهدیدات خارجی، مانند ایران، وابسته است. این بدان معناست که دشمنی با ایران به دموکراسی ارتباطی ندارد، بلکه به نیاز رژیم به دشمن خارجی برای حفظ انسجام داخلیاش مربوط است.
- آوی شلایم در مقالهای در هاآرتص (2018) تلاشهای رژیم صهیونیستی برای به تصویر کشیدن ایران بهعنوان تهدیدی وجودی را نقد کرد و اشاره کرد که این روایت برای منحرف کردن توجه از نقض حقوق فلسطینیان و بسیج حمایت غربی استفاده میشود.
- گزارشهای هاآرتص درباره عملیات موساد در ایران، مانند ترور دانشمندان هستهای، تأیید میکند که رژیم صهیونیستی به دنبال تضعیف علمی و سیاسی ایران است، نه حمایت از اصلاحات دموکراتیک.
ایران و دموکراسی: مسیری داخلی که نیازی به مداخله صهیونیستی ندارد
ایران، بهعنوان کشوری با حاکمیت، دارای تاریخ غنیای از مبارزه برای آزادی و استقلال است. از انقلاب مشروطه 1906 تا انقلاب اسلامی 1979، ملت ایران توانایی خود را در شکلدهی به سرنوشتش نشان داده است. هرگونه پیشرفت دموکراتیک و تقویت مشارکت مردمی در ایران باید نتیجه گفتوگوی داخلی بین مردم و نخبگان سیاسی باشد، نه مداخلهای از سوی نیروهای خارجی، بهویژه موجودیتی که بهعنوان دشمن تاریخی تلقی میشود.
رژیم صهیونیستی، با تاریخ استعماری و سابقه نقض حقوق بشر، مشروعیت یا توانایی ایفای نقش مثبت در این مسیر را ندارد. برعکس، هرگونه مداخله صهیونیستی بهعنوان تلاشی برای استعمار جدید تلقی خواهد شد، که وحدت ملی ایران را علیه دشمن خارجی تقویت خواهد کرد.
بهطور کلی
با استناد به تحلیلهای مورخان جدید مانند شلومو ساند، ایلان پاپه، و آوی شلایم، و دیدگاههای منتشرشده در هاآرتص، روشن است که رژیم صهیونیستی نمیتواند منبعی برای آزادی یا دموکراسی برای ایران باشد. تاریخ استعماری، سیاستهای سرکوبگرانه، و وابستگی آن به قدرت نظامی و مداخلات مخفی با هر ادعایی مبنی بر اینکه این رژیم به دنبال ترویج ارزشهای مثبت است، در تضاد است. ایران، با تاریخ پرافتخار خود در مقاومت علیه استعمار، قادر است مسیر سیاسی خود را بهتنهایی تعیین کند، بدون نیاز به مداخله از موجودیتی که نماد ظلم در منطقه تلقی میشود.
ادعای اینکه رژیم صهیونیستی میتواند آزادی را برای ایران به ارمغان بیاورد، چیزی جز تبلیغاتی برای توجیه تجاوز و سلطه نیست. همانطور که شلومو ساند در هاآرتص گفت: «صهیونیسم هرگز جنبش رهاییبخش نبوده، بلکه پروژهای استعماری بوده است.» این پروژه جایی در آینده آزاد و مستقل ایران ندارد.
یادداشت پایانی:
ایران، بهطور کلی، کشوری دموکراتیک و نهادی است که از نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات دورهای برخوردار است. انتخابات محلی برای شوراهای شهر، انتخابات پارلمانی برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی، انتخابات ریاستجمهوری برای انتخاب رئیسجمهور، و همچنین انتخابات مجلس خبرگان که وظیفه انتخاب رهبر انقلاب را بر عهده دارد، در این کشور برگزار میشود. این فرآیندهای انتخاباتی نشاندهنده مشارکت گسترده مردمی و تعهد ایران به چارچوبی نهادی برای تقویت نمایندگی مردمی است.