واحد سیاسی

خذلان امت: از کربلا تا غزه… از سکوت تا هم‌دستی

نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه‌

 

خذلان، واژه‌ای است که در زبان پارسی، باری عمیق و دردناک دارد؛ به معنای رها کردن، تنها گذاشتن، و پشت کردن به کسی یا چیزی در لحظه‌ای که بیش از هر زمان به یاری نیاز دارد. این واژه، نه‌تنها عملی ساده، بلکه حالتی اخلاقی و تاریخی است که در بزنگاه‌های حساس، چهره‌ای از خیانت، ترس، یا مصلحت‌اندیشی کاذب را نمایان می‌کند. خذلان، در تاریخ امت اسلامی، رشته‌ای پیوسته است که از کربلا تا غزه، از عاشورا تا قدس، خود را بازتولید کرده و امروز، در مواجهه با مسئله فلسطین و ایستادگی ایران، بار دیگر به شکلی مدرن و دردناک رخ نموده است. این مقاله، با تمرکز بر مفهوم خذلان و بازخوانی آن در تاریخ و زمان حال، به بررسی این پدیده و پیامدهای آن می‌پردازد.

صدای سما

خذلان: مفهومی ریشه‌دار در تاریخ

خذلان، در اصل، به معنای ترک یاری و واگذاشتن کسی در برابر دشمن است. این واژه در متون دینی و تاریخی، اغلب برای توصیف لحظاتی به‌کار می‌رود که افراد یا جوامع، به دلیل ترس، تردید، یا منافع شخصی، از حمایت حق بازمی‌مانند. خذلان، گاه در سکوت، گاه در توجیه، و گاه در هم‌دستی آشکار با دشمن خود را نشان می‌دهد. در تاریخ اسلام، این مفهوم در سه نقطه عطف برجسته به چشم می‌آید:

  • خذلان حضرت علی (علیه السلام): پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امت در حالی که هنوز عطر بعثت در جانش زنده بود، حضرت علی (علیه السلام)، نماد عدالت و حق، را تنها گذاشت. بسیاری از صحابه، نه به دلیل انکار حقانیت ایشان، بلکه به‌خاطر مصلحت‌های قبیله‌ای، سیاسی، یا ترس از درگیری، از بیعت با ایشان سر باز زدند. این خذلان، پایه‌گذار انحرافاتی شد که بعدها به فاجعه‌های بزرگ‌تر انجامید.
  • سکوت در برابر امام حسن (علیه السلام): امام حسن (علیه السلام)، در شرایطی که امت از جنگ‌های داخلی خسته بود، با فشار مصلحت‌اندیشان و خیانت برخی یاران، ناچار به صلح با معاویه شد. این صلح، نه از ضعف امام، بلکه از خذلان امتی بود که آمادگی ایستادگی در راه حق را نداشت. امت، به جای حمایت، با شایعات و تردید، امام را تنها گذاشت.
  • تنها گذاشتن امام حسین (علیه السلام) در عاشورا: اوج خذلان در کربلا رخ داد؛ جایی که امت، نه‌تنها امام حسین (علیه السلام) را یاری نکرد، بلکه برخی با سکوت و برخی با شمشیر، در برابر ایشان ایستادند. کسانی که به دعوت امام حسین (علیه السلام) لبیک نگفتند، اغلب نه به‌خاطر انکار حقانیت ایشان، بلکه به دلیل ترس از هزینه‌های ایستادگی، خذلان را برگزیدند.

این سه لحظه، نه‌تنها نقاطی تاریخی، بلکه الگوهایی تکرارشونده در تاریخ‌اند که امروز نیز در مواجهه امت با مسئله فلسطین و ایران دیده می‌شود.

خذلان امروز: از کربلا تا قدس

تاریخ، در قالب خذلان، بارها خود را بازتولید کرده است. امروز، ایران به‌عنوان پرچم‌دار مقاومت در برابر صهیونیسم، در میدانی تنها ایستاده است. این تنهایی، نه به دلیل باطل بودن راه ایران، بلکه به دلیل هزینه‌بر بودن حق‌طلبی است. خذلان امت در برابر ایران و فلسطین، در اشکال زیر نمود یافته است:

  • فساد عقیده سیاسی: قدس، که روزگاری آرمان مشترک امت بود، امروز برای برخی به «بار اضافه» بدل شده است. این تحول، نتیجه سال‌ها تسلط گفتمان صهیونیستی-آمریکایی است که مقاومت را «تروریسم» و سازش را «واقع‌گرایی» معرفی می‌کند. خذلان در اینجا، نه در جنگیدن با دشمن، بلکه در پذیرش این روایت تحریف‌شده است.
  • حکومت‌های دست‌نشانده: بسیاری از دولت‌های منطقه، به‌ویژه پس از عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، نه‌تنها از فلسطین دست کشیده‌اند، بلکه به ابزار فشار علیه ایران و محور مقاومت بدل شده‌اند. این دولت‌ها، با خذلان ملت‌های خود و آرمان قدس، در خدمت منافع بیگانه عمل می‌کنند.
  • تسلط گفتمان غرب‌محور: رسانه‌های غربی و برخی رسانه‌های عربی، هر مقاومتی را با برچسب «تروریسم» تخریب می‌کنند. این گفتمان، امت را از حمایت از فلسطین و ایران بازمی‌دارد و خذلان را به امری «عادی» بدل می‌کند.
  • ترس از الگوی انقلاب اسلامی: ایران، با انقلاب خود، الگویی از استقلال و مقاومت ارائه کرد که برای بسیاری از دولت‌های منطقه تهدیدی است. این ترس، به خذلان ایران و فلسطین منجر شده، زیرا حمایت از ایران به معنای پذیرش این الگوست.

خذلان در میدان رسانه: شمشیرهای مدرن

امروز، خذلان دیگر تنها با شمشیر یا سکوت نیست؛ بلکه با قلم، توییت، و تحلیل‌های رسانه‌ای نیز خود را نشان می‌دهد. رسانه‌هایی که در ظاهر عرب‌زبان یا اسلامی‌اند، اما در باطن، سناریوهای واحد ۸۲۰۰ (واحد جنگ سایبری رژیم صهیونیستی) را اجرا می‌کنند، نمونه‌ای از این خذلان مدرن‌اند. این رسانه‌ها:

  • ایران را به‌جای رژیم صهیونیستی متهم می‌کنند.
  • محور مقاومت را به حاشیه می‌برند و آن را عامل بی‌ثباتی معرفی می‌کنند.
  • با تمرکز بر اختلافات داخلی امت، توجه را از دشمن اصلی منحرف می‌کنند.

این نوع خذلان، خطرناک‌تر از خذلان سنتی است، زیرا در پوشش «آزادی بیان» و «تحلیل»، به قلب و ذهن امت نفوذ می‌کند. وقتی فردی در یک برنامه تلویزیونی، به‌جای محکوم کردن رژیم صهیونیستی، ایران را هدف قرار می‌دهد، در حقیقت خذلان فلسطین را انجام می‌دهد، حتی اگر خود آگاه نباشد.

ایران و فلسطین: تنهایی در راه حق

ایران، امروز در خط مقدم مقاومت ایستاده است. این ایستادگی، نه‌تنها با حمایت نظامی و سیاسی از فلسطین، بلکه با پذیرش هزینه‌های سنگین آن نیز همراه است: تحریم، محاصره، و حملات رسانه‌ای. اما امت، به‌جای قدردانی از این فداکاری، اغلب با خذلان پاسخ می‌دهد. این خذلان، در اشکال زیر دیده می‌شود:

  • انتقاد غیرمنصفانه: برخی، بدون آنکه خود قدمی برای فلسطین بردارند، ایران را به «سوءاستفاده از فلسطین» متهم می‌کنند.
  • سکوت در برابر حملات: وقتی رژیم صهیونیستی ایران را هدف قرار می‌دهد، بسیاری از مدعیان «امت اسلامی» سکوت می‌کنند یا حتی از این حملات استقبال می‌کنند.
  • شماتت به‌جای همراهی: به‌جای تقویت محور مقاومت، برخی با تحلیل‌های مغرضانه، ایران و گروه‌های مقاومت را تضعیف می‌کنند.

صدای سما

فلسطین: آینه خذلان و ایستادگی

فلسطین، امروز آینه‌ای است که حقیقت هر فرد و هر جامعه را نشان می‌دهد. در این آینه، می‌توان دید:

  • چه کسانی با خون خود از قدس دفاع می‌کنند (حماس، جهاد اسلامی، حزب‌الله).
  • چه کسی سلاح و پشتیبانی می‌دهد (جمهوری اسلامی).
  • و چه کسانی با سکوت یا شماتت، در صف خذلان ایستاده‌اند.

این آینه، بی‌رحم است، زیرا هیچ توجیهی را نمی‌پذیرد. کسانی که امروز ایران را سرزنش می‌کنند، باید پاسخ دهند که خود چه کرده‌اند؟ آیا بیانیه‌ای در حمایت از غزه صادر کرده‌اند؟ آیا حتی یک‌بار در برابر رژیم صهیونیستی سخن گفته‌اند؟ یا خیر، تنها به انتقاد از مدافعان فلسطین بسنده کرده‌اند؟

خذلان، انتخابی آگاهانه

خذلان، اتفاقی نیست؛ انتخابی است. در کربلا، کسانی که به دعوت امام حسین (علیه السلام) لبیک نگفتند، آگاهانه ترس را بر حق مقدم داشتند. امروز نیز، کسانی که ایران و فلسطین را تنها می‌گذارند، آگاهانه مصلحت را بر عدالت ترجیح می‌دهند. این انتخاب، نه‌تنها در میدان جنگ، بلکه در میدان قلم، رسانه، و حتی گفت‌وگوهای روزمره نیز رخ می‌دهد.

خذلان مدرن، با توییت‌هایی است که ایران را متهم می‌کند، با تحلیل‌هایی که مقاومت را تضعیف می‌کند، و با سکوتی که در برابر جنایات صهیونیستی جاری است. این خذلان، گاه از سر ناآگاهی است، اما اغلب، نتیجه پذیرش آگاهانه گفتمان دشمن است.

پایان‌بندی: دعوت به بیداری

از کربلا تا قدس، مسیر یکی است: مسیر ایستادگی در برابر ظلم. امروز، ایران، حزب‌الله، و گروه‌های مقاومت، ادامه‌دهندگان راه امام حسین (علیه السلام) هستند. اما امت، بار دیگر در برابر این دعوت، با خذلان پاسخ می‌دهد.

ای امت! فلسطین، نه تنها یک سرزمین، بلکه یک معیار است. اگر با ایران نیستی، اگر با مقاومت نیستی، پس در کدام جبهه ایستاده‌ای؟ بی‌طرفی در این معرکه، خود نوعی خذلان است. یا در کنار امام حسین (علیه السلام) ایستاده‌ای، یا در سپاه ابن‌زیاد.

و تو، ای که قلم به دست داری یا صدایت به گوش می‌رسد، بدان که هر کلمه‌ات، یا در خدمت حق است، یا در خدمت واحد ۸۲۰۰. انتخاب با توست: خذلان یا نصرت؟

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا