مذاکرات دیپلماتیک و “آمادگی قرآنی”: بین وظیفه بازدارندگی و حق مذاکره

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه
روزنامه “وال استریت ژورنال” اطلاعاتی را فاش کرد که نشان میدهد مذاکرات غیرمستقیم اخیر بین ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران در مسقط، پایتخت عمان، تنها پوششی دیپلماتیک برای تسهیل حملات صهیونیستی به اهدافی در داخل ایران بوده است.
این ادعاها که تا کنون بهصورت رسمی از سوی ایالات متحده تکذیب نشدهاند، یادآور هشدار امام خمینی (قدس سره) است که دشمن در مذاکره صادق نیست و به تعهدات خود در توافقها پایبند نمیماند، بلکه از دیپلماسی بهعنوان ابزاری برای فریب و آمادهسازی برای تجاوز استفاده میکند.
این واقعیت، تصمیمسازان جمهوری اسلامی و بهطور کلی امت اسلامی را ملزم میکند که در نحوه برخورد با مذاکرات دیپلماتیک بازنگری کنند، بهگونهای که این مذاکرات از موضع قدرت و آمادگی، و بر پایه دیدگاهی قرآنی روشن و الهامگرفته از سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) صورت گیرد.
مذاکرات بین بازدارندگی و حکمت قرآنی
قرآن کریم در آیه آمادگی میفرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ» (انفال: 60)، که بر اهمیت ساختن قدرت بهعنوان پایهای برای مواجهه با دشمنان تأکید دارد.
این آیه دعوت به جنگ نیست، بلکه هدایتی الهی برای امت است تا همواره در حالت آمادگی باشد، آمادگیای که شامل قدرت نظامی، روانی و اعتقادی میشود، تا دشمن را بازدارد و او را به هراس اندازد.
در عین حال، قرآن اهمیت گفتوگو و مذاکره را نفی نمیکند، چنانکه میفرماید: «ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (نحل: 125). این آیه راهنمایی میکند که گفتوگو و مناظره به شیوه نیکو بخشی از روش اسلامی است، اما به شرطی که با حصار قدرت و حکمت محافظت شود.
از سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) مثالی روشن در صلح حدیبیه (سال 6 هجری/628 میلادی) مییابیم، جایی که پیامبر با قریش مذاکره کرد، با وجود برتری ظاهری نظامی قریش.
پیامبر شرایطی را که به ظاهر سخت مینمود، مانند به تعویق انداختن عمره به سال بعد، پذیرفت، اما از نظر روانی و اعتقادی در حالت آمادگی کامل بود و هدفش برقراری صلح موقت برای تقویت موقعیت مسلمانان بود.
این صلح، تنازل نبود، بلکه استراتژیای بود که به مسلمانان فرصت داد تا دعوت خود را گسترش دهند و قدرتشان را تقویت کنند، که در نهایت به فتح مکه منجر شد. این مثال به ما میآموزد که مذاکره به معنای ضعف نیست، بلکه نیازمند حکمت و آمادگیای است که تحقق مصلحت عالی را تضمین کند.
اهل بیت (علیهم السلام) و قاعده بازدارندگی
از سیره اهل بیت (علیهم السلام)، درسهای بزرگی در تلفیق گفتوگو و قدرت میآموزیم. امام علی (علیه السلام) در دوران خلافتش با چالشهای داخلی و خارجی مواجه بود، اما حتی با مخالفانش از گفتوگو رویگردان نشد.
در نبرد جمل (سال 36 هجری/656 میلادی)، امام (علیه السلام) تلاش کرد از طریق مذاکره با رهبران ارتش مقابل، مانند طلحه و زبیر، از درگیری جلوگیری کند، اما ارتش خود را در حالت آمادگی کامل نگه داشت.
وقتی گفتوگو به نتیجه نرسید، امام با قاطعیت وارد نبرد شد و نشان داد که گفتوگو، بازدارندگی را نفی نمیکند، بلکه مکمل آن است.
در روش امام حسین (علیه السلام) در کربلا (سال 61 هجری/680 میلادی)، موضع دیگری میبینیم که دعوت به حق را با آمادگی برای فداکاری ترکیب کرده است.
پیش از نبرد، امام حسین (علیه السلام) ارتش یزید را خطاب قرار داد و آنها را به عدالت و انصاف دعوت کرد، اما تا آخرین لحظه از موضع قدرت دست نکشید.
امام (علیه السلام) فرمود: «من مرگ را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ستمگران را جز ملال نمیدانم». این موضع تأیید میکند که مذاکره یا گفتوگو به معنای کنار گذاشتن اصول نیست، بلکه باید با ارادهای استوار و آمادگی برای رویارویی در صورت لزوم پشتیبانی شود.
مذاکرات مدرن و چالشهای فریب
اطلاعات منتشرشده توسط “وال استریت ژورنال” درباره مذاکرات مسقط نشان میدهد که دشمن از دیپلماسی برای دستیابی به اهداف تجاوزکارانه سوءاستفاده میکند.
این با سابقه طولانی فریبکاری غرب همخوانی دارد، چنانکه در توافق هستهای (برجام) در سال 2015 دیدیم، جایی که ایران به شرایط توافق پایبند بود، اما ایالات متحده در سال 2018 بهصورت یکجانبه از آن خارج شد و تحریمها را بازگرداند.
این امر گفته امام خمینی را تأیید میکند: «آمریکا شیطان بزرگ است»، زیرا به تعهدات پایبند نیست، بلکه از توافقها برای خرید زمان یا پیشبرد برنامههای خود استفاده میکند.
در این زمینه، مذاکرات ایران با هر طرفی باید با استراتژی بازدارندگی جامع محافظت شود.
جمهوری اسلامی که قدرت خود را در برابر تحریمها و حملات صهیونیستی، مانند هدف قرار دادن تأسیسات هستهای یا ترور دانشمندانش، ثابت کرده است، هنگامی که مذاکره میکند، از موضع اعتماد به نفس این کار را انجام میدهد.
بهعنوان مثال، زمانی که ایران در پاسخ به حمله صهیونیستی به کنسولگریاش در دمشق در سال 2024 با حملات موشکی مستقیم پاسخ داد، نشان داد که توانایی ابتکار عمل را دارد، که این امر موضع مذاکراتیاش را تقویت کرد.
آمادگی قرآنی: نظامی جامع
آیه کریمه در سوره انفال تنها به آمادگی نظامی محدود نمیشود، بلکه شامل ابعاد روانی، رسانهای و اطلاعاتی نیز میشود.
دشمن امروز جنگ ترکیبی را پیش میبرد که در آن از رسانه، اقتصاد و شایعهسازی برای تضعیف جبهه داخلی استفاده میکند.
بنابراین، جمهوری اسلامی باید آگاهی جمعی مردم خود را تقویت کند، همانطور که امام خمینی در جنگ ایران و عراق (1980-1988) تحریمها را به فرصتی برای تقویت خودکفایی تبدیل کرد.
از نظر رسانهای، باید کمپینهای پیشفعالانهای وجود داشته باشد که دستاوردهای مقاومت، مانند توسعه پهپادهای ایرانی که توازن قدرت در منطقه را تغییر دادهاند، را برجسته کند.
این دستاوردها نهتنها ابزارهای نظامی، بلکه پیامهای بازدارندگی برای دشمن و تقویتکننده روحیه برای مردم هستند.
همچنین باید با جنگ روانی صهیونیستی که با تحریف تصویر رهبری یا بزرگنمایی خسارات به دنبال کاشت ناامیدی است، مقابله کرد.
نقش مردم در نبرد آگاهی
مردم ایران که دههها تحریمهای ناعادلانه را تحمل کردهاند، عنصر اصلی در نظام بازدارندگی هستند.
امام خمینی فرمود: «چه باک اگر جانهایمان را فدا کنیم، چه باک اگر رسانهها ما را بدنام کنند؟ ما وظیفه اسلامی خود را انجام میدهیم و این برای ما کافی است».
این گفته یادآوری میکند که مقاومت تنها سلاح نیست، بلکه ایمان و آگاهی است.
مردمی که در برابر محاصره اقتصادی و حملات صهیونیستی مقاومت کردهاند، نیاز به انگیزه مداوم دارند، از طریق یادآوری اینکه هر فداکاری گامی به سوی پیروزی الهی است، چنانکه خداوند میفرماید: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» (محمد: 7).
مذاکره از موضع قدرت
در برابر دشمنی که به تعهدات احترام نمیگذارد، هر مذاکره دیپلماتیکی باید با نظام بازدارندگی جامع، الهامگرفته از قرآن و سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) پشتیبانی شود.
مذاکره ضعف نیست، بلکه هنری اسلامی است که حکمت و آمادگی میطلبد.
جمهوری اسلامی که استواری خود را در برابر چالشها ثابت کرده است، باید به ساخت قدرت خود ادامه دهد و در عین حال کانالهای گفتوگو را حفظ کند، اما به شرطی که موشکها آماده باشند و چشمها به میدان دوخته شده باشد، نه صرفاً به میز مذاکره.
نبرد آگاهی، جوهره این مبارزه است و با ایمان به وعده خدا، امت اسلامی پیروز خواهد ماند، «وَکَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ» (روم: 47).