واحد سیاسی

برای تصمیم‌گیران عالی‌رتبه… مرحله بعدی: فروپاشی درونی ایران از طریق قومیت‌ها – خوانشی از یک طرح اطلاعاتی مشترک

نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار محقق در امور ایران و منطقه‌

 

اطلاعات منتشرشده علنی همراه با منابع میدانی، نشان‌دهنده یک تحول کیفی در جنگ ترکیبی‌ای است که علیه جمهوری اسلامی ایران در جریان است. این جنگ از سوی طرف‌هایی با منافع مشترک هدایت می‌شود که در قالب یک پروژه واحد فعالیت می‌کنند. در رأس این پروژه، دستگاه‌های اطلاعاتی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی قرار دارند و اجرای آن در مراحل مختلف، تحت نظارت «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» (FDD) و شبکه‌ای گسترده از واحدهای اجرایی، مانند یگان ۸۲۰۰ رژیم صهیونیستی، صورت می‌گیرد.

مرحله فعلی این پروژه زاییده ترورها و حملات اخیر نیست، بلکه بخشی از یک طرح بلندمدت است که طراحی مهندسی آن با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ آغاز شد و در دوره بایدن با فرم «تنبیه» دوگانه، یعنی از طریق فشار هسته‌ای و نفوذ درونی، تشدید گردید و اکنون در دوران دوم ریاست‌جمهوری ترامپ در حال اجراست.

برجسته‌ترین نکته‌ای که در سند منتشرشده از سوی نیوزویک و امضاشده توسط یعقوب ناگل و مارک دوبوویتز (از کارشناسان ارشد FDD) نمایان می‌شود، این است که هدف پروژه نه تنها برنامه هسته‌ای ایران نبوده و نیست، بلکه فروپاشی کامل نظام اسلامی از درون و بازطراحی ایران بر اساس نقشه‌های نفوذ غربی-صهیونیستی است.

صدای سما

 محورهای اصلی اطلاعاتی این طرح:

۱. ایجاد فضای اقتصادی خفه‌کننده که منجر به سقوط ارزش پول ملی و نابودی اعتماد عمومی به بانک مرکزی شود:

• از کارزارهای رسانه‌ای تأثیرگذار و برنامه‌ریزی‌شده در داخل ایران استفاده می‌شود تا مردم را به برداشت سپرده‌های خود از ترس فروپاشی اقتصادی سوق دهند.

• انتشار اطلاعات هدفمند درباره ورشکستگی بانک‌ها به منظور ایجاد بحران نقدینگی مشابه آنچه در لبنان رخ داد.

۲. تحریک قومیت‌ها و تکه‌تکه‌کردن ساختار جمعیتی:

• بهره‌گیری از تنوع قومی و زبانی در ایران (عرب‌ها، کردها، بلوچ‌ها، آذری‌ها…) برای انفجار مناطق دارای تنش‌های انباشته‌شده.

• حمایت مالی و رسانه‌ای از گروه‌های تجزیه‌طلب به بهانه تبعیض و «حق تعیین سرنوشت».

۳. تأمین مالی اعتصابات و شوراندن اتحادیه‌ها:

• ایجاد «صندوق اعتصاب» برای پشتیبانی از کارگران و اقشار در حال اعتصاب، به‌ویژه در بخش‌های آموزش، دانشجویی، صنعت و انرژی.

• تشویق به نافرمانی مدنی بلندمدت، شبیه به آنچه نظام شاه را سرنگون کرد، اما این بار تحت هدایت اطلاعاتی صهیونیست‌ها.

۴. تضعیف امنیت داخلی از طریق حملات روانی و ترورهای پیچیده:

• ترورها علیه شخصیت‌های حساس نه فقط از طریق موشک یا پهپاد، بلکه از راه نفوذ داخلی صورت می‌گیرد.

• هدف‌گیری دانشمندان، فرماندهان نظامی و حتی شخصیت‌های مذهبی، در چارچوب سناریویی برای ایجاد خلأ رهبری و بی‌اعتمادی به نهادهای امنیتی انجام می‌شود. لازم است به این هدف به‌شدت توجه شود.

۵. اشغال فضای سایبری و رسانه‌ای:

• تسلط بر بخش‌های گسترده‌ای از شبکه‌های اجتماعی برای هدایت افکار عمومی و ترویج گفتمان یأس و تردید.

• به‌کارگیری جنگ روانی از طریق انتشار اسناد، تصاویر، فیلم‌ها و افشاگری‌هایی که پایگاه مردمی مقاومت را هدف قرار می‌دهد.

📌 نقاط ضعف دشمن همان‌طور که در سند آمده است:

۱. تکیه بر برداشت‌های خارجی بدون داشتن پایگاه مردمی واقعی در داخل ایران.

۲. شرط‌بندی بر فروپاشی تدریجی که تضمینی ندارد؛ شرطی که صهیونیست‌ها بر آن باور دارند، به این امید که نظام از درون فروبپاشد بدون نیاز به جنگ.

۳. تکرار مدل‌های شکست‌خورده مانند عراق، سوریه و لبنان، بدون درک تفاوت ساختار عقیدتی و سیاسی ایران.

⚠️ نکاتی که در مرحله پیش رو باید به آن‌ها توجه کرد:

• هر حادثه امنیتی، اقتصادی یا رسانه‌ای باید از زاویه اینکه آیا بخشی از این طرح است یا نه تحلیل شود.

• دشمن می‌کوشد هر نوع اعتراض محلی را به دروازه‌ای برای نفوذ همه‌جانبه تبدیل کند.

• قومیت‌ها رمز عملیات هستند، اما هدف نیستند. هدف واقعی، تضعیف قدرت مرکزی و تجزیه ایران طبق نقشه خاورمیانه جدید است.

توصیه‌ها برای تصمیم‌گیران:

۱. راه‌اندازی یک انقلاب امنیتی ضدنفوذ در داخل:

• پاک‌سازی گلوگاه‌های حساس از عناصر سهل‌انگار یا نفوذی.

• اتخاذ رویکرد «عقل تهاجمی» به‌جای حالت تدافعی؛ یعنی دستگاه‌های امنیتی باید همیشه یک قدم جلوتر از دشمن باشند.

۲. انتقال میدان نبرد به خارج – به‌ویژه یمن و عراق:

• یمن، تنظیم‌کننده ریتم منطقه‌ای است و توان هدف‌گیری گذرگاه‌های حیاتی تجارت جهانی را دارد.

• گروه‌های مقاومت در عراق باید دایره نفوذ خود را در کمربند خلیج فارس گسترش دهند.

۳. ضربه به گلوگاه‌های اقتصادی دشمنان منطقه‌ای که در پروژه مشارکت دارند:

• منافع نفتی و مالی کشورهایی که میزبان اتاق‌های عملیات هستند، باید با دقت هدف قرار گیرند.

• هر بندر، مرکز داده یا تأسیسات انرژی که برای ضربه به ایران استفاده شود، باید در معرض تهدید مستقیم قرار گیرد.

۴. راه‌اندازی کارزار رسانه‌ای-اطلاعاتی ضدنظام:

• افشای اسامی جاسوسان و نفوذی‌هایی که دستورکار دشمن را تبلیغ می‌کنند.

• رسوا کردن چهره‌هایی که با ظاهر علمی یا تحلیلی، زمینه‌ساز جنگ روانی فعلی شده‌اند.

صدای سما

 نکته کلیدی:

ما با یک آشوب محلی مواجه نیستیم، بلکه در قلب یک پروژه بین‌المللی برای سرنگونی نظام اسلامی از درون و بدون جنگ مستقیم قرار داریم.

مهم‌ترین سلاح امروز دیگر بمب هسته‌ای نیست، بلکه انسان، اطلاعات، تصویر، پول و واژه است.

اگر پیش از دشمن، مؤلفه‌های این پروژه را رمزگشایی نکنیم، با نسخه‌ای جدید از سایکس-پیکو مواجه خواهیم شد؛ اما با نام «انقلاب قومیت‌های داخلی».

جنگ طولانی است. اما هنوز سرنوشت آن تعیین نشده.

پاسخ از درون آغاز می‌شود… و به بیرون گسترش می‌یابد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا