جنگ روایتها؛ وقتی رسانههای دشمن نقاب از چهره برمیدارند

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه
در روزگاری که دیگر هیچ نقابی تاب ایستادگی در برابر آتش حقیقت را ندارد، تصویر واقعی کسانی نمایان شده که مدعی هستند “اطلاعات دقیقی” از نیت رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران دارند. اکنون وقت آن است که به روشنی اعلام کنیم: این افراد نه تحلیلگرند، نه دلسوز – بلکه مزدورانی از همان واحد ۸۲۰۰ ارتش رژیم صهیونیستیاند؛ آن واحد شوم که مسئول جنگ روانی، شناسایی هدف، نفوذ اطلاعاتی و مدیریت عملیات رسانهای و خرابکاری فکری در کشورهای محور مقاومت است.
اینان با گریم مدعیان دانشگاهی و لحنی پر از دلسوزی، وانمود میکنند که به اسناد طبقهبندیشده موساد دسترسی دارند. از چه منبعی چنین دادههایی استخراج میشود؟ آیا خواب آشفتهای دیدهاند؟ آیا الهامی غیبی دریافت کردهاند؟ پاسخ اما در روز روشن است: آنان نه تنها تحلیلگر، که بخشی از پروژه عملیات روانی دشمن بودند؛ مامورانی که پیشاپیش باید افکار عمومی را برای حمله آماده میکردند، ترس میپراکندند و اعتماد را فرو میریختند.
هدف دشمن این نبود که خاک ما را فتح کند؛ آنان در پی شکست ما از درون بودند. اکنون پرده کنار رفته است: این افراد سربازانیاند از پروژه صهیونیستی که آمدهاند تا در دل ما نفوذ کنند، میان مردم و مقاومت فاصله بیفکنند، و دشمن را شکستناپذیر جلوه دهند.
صفبندی بدون خاکستری
امروز دیگر جایی برای پیچیدگیهای رسانهای نیست. ما دیگر نمیپذیریم کسی با ادبیات روشنفکری و تحلیل ظاهری، خیانت را توجیه کند. میدان انتخاب، میدان محک زدن وفاداری ملت است:
یا با فلسطین، یا با رژیم جعلی صهیونیستی.
یا در صف شهدا و مدافعان قدس، یا در جبههی دروغپردازان و خائنانی که دستیار فکری همان واحد ۸۲۰۰ هستند.
هرکسی پیشاپیش حمله را توجیه کرد، بخشی از حمله بود.
هر که گفت ایران شاید مستحق این حمله است، در صف دشمن ایستاده.
هر کس از زبان دشمن در دل مردم ما شک و ترس افکند، همان مأمور آشکار نفوذ اطلاعاتی بود.
آری، دیگر فریب رسانهبازی نمیخوریم. دیگر سکوت نمیکنیم. امروز زمان مشخص کردن جایگاه ماست: برادران رسانهای همراه باشید یا کنار بروید.
چرا رسانهها سلاحی خطرناکاند؟
رسانه، همان سلاحی است که دشمن امروز روی آن سرمایهگذاری کرده. ورود ویروسهای تحریف به شبکههای اجتماعی، پخش خبرهایی که حتی برخی نهادهای رسمی را تضعیف میکنند، و القای فقدان عزت، تنها به قصد تضعیف اراده ملی طراحی شدهاند. از دید رهبر معظم انقلاب اسلامی، “جنگ نرم” مبارکیست که اگر مقابله نشود، بر جنگ سخت هم اثرگذار خواهد بود.
اگر ذهنها را دشمن تسخیر کند، عمل نیز تابع میشود. اگر شک در دلها ایجاد شود، دیگر خبری از مقاومت نیست، دیگر آن عزت و ایمان نخواهیم داشت. این یک حقیقت است که باید آن را پذیرفت.
واکنش رسانهای؛ ابزارهای مقابله
۱. روایت حقیقی شهادتها
هر شهید ما سندی است که نشان میدهد این راه، راه پیروزی است؛ نقطه شکست نیست. روایت شهدای دفاع از قدس، وجدان ملتی را بیدار میکند و چراغی میشود در دل تاریکی ناامیدی.
۲. پیوند میان مردم و مقاومت
ماجرا فقط حمله نظامی نیست. مسئله، “صراحت در ایستادگی“ است. اگر مردم بدانند چه کسانی ایستادهاند و به چه دلیل، دیگر هیچ واهمهای نخواهند داشت.
۳. افشای نفوذ اطلاعاتی دشمن
باید نشان داد که ترس و آشفتگی از کجا و چگونه آغاز شد. اینکه واحدی در ارتش دشمن، چه توانمندیهای سایبری، رسانهای و اطلاعاتی دارد، نه تئوری توطئه، که حقیقی تلخ است.
۴. اعتبارسازی رسانههای انقلابی
باید جبهه مقاومت را به گونهای روایت کنیم که در برابر مخاطب، باورپذیر، مستند، مستدل و باصداقت جلوه دهد. رسانهای که امروز در برابر تحریف ساکت باشد، شریک دشمن در جنگ روایتها خواهد بود.
۵. ترویج بصیرت جمعی
اعتماد عمومی سرمایه استراتژیک ماست. باید با انتشار محتواهای شفاف و واقعی، اعتمادها را بازسازی کنیم. هر روایتی که با منطق همراه باشد و از توان رسانهای بهره گیرد، در نزد مردم جایگاه پیدا خواهد کرد.
چرا امروز حساستر از هر زمانی؟
دشمن وقتی میبیند خبری از ارتش نمیآید، وقتی دیده جرات کسی برای تحلیل وجود ندارد، وقتی ندای “مقاومت” خاموش میشود، دقیقاً حمله را شروع میکند. آنها دیر یا زود، باز برمیگردند. اما اگر خاکریز رسانهای را بهتر نگرفتهایم، دیگران پیشاپیش انتخاب میشوند؛ افرادی که ممکن است بدون آنکه خود بدانند، به بخشی از عملیات روانی بدل شوند.
آنان که با تحلیلهای ظاهراً منطقی ساختار طبقاتی گفتمان انقلاب را زیر سؤال میبرند، در حالت فروش فریب علیه ما هستند.
نقطه اوج؛ مقاومت رسانهای واکنشی
• امروز دیگر تحلیلگرانی که لیاقت دفاع از ایران نداشتهاند، باید کنار بروند.
• امروز دیگر مردم نمیپذیرند تحلیل منفی به جای واقعیت سیاسی ایران بازارگرمی شود.
• امروز رسانهها باید جبههای مقاومت شکل دهند، نه کارزار بحثهای بینتیجه، و نه عرصه بازیهای محیرالعقول روشنفکری.
ابداع روایتهای ضدتحریف، تولید مستندات مردمی که در مقاومت حاضرند، مصاحبه با رزمندگان و فرماندهان، مستندسازی حضور میدانی ایران در جبهه محور مقاومت از لبنان تا فلسطین، تحلیل علمی جنبش سایبری دشمن، و مقابله رسانهای بههنگام با خبرسازی معاندان؛ اینها همه بخشی از دفاع رسانهای ماست.
به تو رسانهگر ایستاده!
ایستادهایم در برابر جبههای از عملیات روانی، از نفوذ اطلاعاتی، از دروغپردازیها و از آتشافروزی رسانهای. اگر آگاهانه یا ناخواسته در خندق دشمن ایستادهای، این فرصت برایت است: یا همراه مقاومت باش، یا از ساحت راستین رسانه کنار برو.
حضور تو میتواند مانع از فروپاشی اتحاد ملی شود. میتواند پاسداری از اندیشه شهادت، مقاومتی باشد. میتواند پیام مقاومت ما را به قلب مردم جهان برساند.
امروز وقت انتخاب است.
امروز وقت تمرکز بر جنگ روایتهاست.
ای یاور رسانههای انقلابی، امروز هستیات تعیینکننده آینده «امتی که میمیرد ولی تسلیم نمیشود» است!
پایان یا آغاز؟
این مقاله پایان نیست. بلکه مرثیهی آغاز فصل جدیدی است در کارزار رسانهای ایران. باید آن را بخوانی، آن را باور کنی، و بر اساس آن جبهه رسانهای خودت را سازمان دهی کنی. این صدای مقاومت است؛ صدایی که باید در برابر همه هیاهوها بدرخشد.