یادداشت

فرهنگ اقتصادی و اقتصاد فرهنگی

دکتر محمدحسن برهانی فر، استـــــادیــــار و رئیس دانشکده بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

 

در جوامع بشری و خصوصاً جامعه کنونی ایران اسلامی، دو مقوله مهم فرهنگ اقتصادی و اقتصاد فرهنگی از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند که رهبری معظم انقلاب در این سال‌های اخیر هر دو مقوله را مورد تأکید و تکرار قرار داده‌اند. شرایط کنونی جهان بیش از هر عامل تأثیرگذار، متأثر از این دو عامل است که برای تنویر افکار لازم است مبادی تصوری و تصدیقی آن‌ها مورد بازخوانی و تحلیل قرار گیرد.

صدای سما

الف- فرهنگ

فرهنگ در لغت به معنی علم، دانش، تربیت و ادب آمده است. (فرهنگ معین) و در اصطلاح برای آن تعاریف متعدد و متنوعی شده است. به صورت اجمال می‌توان گفت فرهنگ عبارت است از مجموعه‌ای از دانش‌ها، باورها، هنرها، قوانین آداب و رسوم اجتماعی و عادت‌های افراد در یک گروه یا در یک جامعه.

ب- اقتصاد

اقتصاد در لغت به معنی میانه‌روی، رعایت اعتدال در دخل و خرج. (فرهنگ معین) و در اصطلاح اقتصاد (Economy) به یک نظام خاص در روابط اجتماعی گفته می‌شود که در برگیرنده تولید توزیع یا تجارت مصرف کالاها و خدمات در آن منطقه یا کشور می‌باشد. برایند یک اقتصاد عبارت است از مجموع کل ارزش معاملات میان فعالان اقتصادی؛ اعم از افراد گروه‌ها، سازمان‌ها و حتی ملت‌ها و از طرفی خود اقتصاد برآیند فرآیندهای فرهنگی آموزشی تاریخی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و…. می باشد.

ج- فرهنگ اقتصادی

ترکیب فرهنگ اقتصادی به معنی فرهنگ حاکم بر اقتصاد و یا فرهنگی است که اقتصاد یک جامعه مبتنی بر آن باشد.

د- اقتصاد فرهنگی

ترکیب اقتصاد فرهنگی به معنی هزینه‌های مالی و غیرمالی در جهت شکل گیری، حفظ و رشد فرهنگ اقتصاد است که گاهی از آن به اقتصاد فرهنگی اقتصاد یاد می‌شود.

على رغم شباهت ظاهری و اشتراکاتی که بین این دو مقوله وجود دارد، معنای اصطلاحی و محتوایی آن‌ها کاملاً متفاوت است. با توجه به ضرورت به تبیین هر یک از این دو مقوله می‌پردازیم.

  1. فرهنگ اقتصادی یا فرهنگی که مربوط به اقتصاد است

فرهنگ اقتصادی عبارت است از نگرش‌ها، گرایش‌ها، رفتارها و کنش‌های اقتصادی افراد در یک جامعه و هر آنچه که افراد در مورد پدیده‌های اقتصادی می‌اندیشند یا باور دارند و در حوزه اقتصاد به آن عمل می‌کنند. نگرش‌ها بیانگر جنبه فکری فرهنگ اقتصادی است و کنش‌ها و رفتارهای اقتصادی بیانگر جنبه عملی آن. غالباً رفتارهای اقتصادی بر بستر نگرش‌ها و باورهای اقتصادی تحقق پیدا می‌کنند. مثلاً خساست یا تجمل گرایی و اسراف کن‌شهایی هستند که هر کدام از باورها و دیدگاه‌های خاصی نشأت می‌گیرند.

با توجه به فقر گسترده جهانی که بسیاری از کشورها را تحت تأثیر شدید قرار داده و ایران اسلامی ما نیز از این بلای فراگیر بی نصیب نمانده است، توجه به فرهنگ اقتصادی عوامل موانع و راهکارهای برون رفت از آن‌ها در پرتو فرهنگ سازی اقتصادی هم در جهت تولید و هم در جهت مصرف بسیار ضروری می‌نماید.

اصلاح دیدگاه‌های مردم در مراسمات عروسی و عزا، میهمانی‌ها، تهیه جهیزیه عروس، تجهیزات اداری، تهیه وسایل و مبلمان خانه‌ها، استفاده از خودروهای شخصی و ده‌ها مورد دیگر می‌تواند در روند رشد اقتصاد جامعه و خانواده تأثیر مطلوبی داشته باشد و در پرتو این اصلاح و ایجاد فرهنگ مناسب شاهد رونق تولید و در نتیجه رفاه مناسب جامعه باشیم.

تبلیغ زندگی ساده و پرهیز از اسراف و تبذیر که توصیه دینی و یک رفتار اخلاقی و الهی است. می‌تواند علاوه بر تقلیل نگرانی‌ها به سلامت روحی و روانی مردم کمک کند؛ از طرفی تلاش برای کسب درآمد و آشنایی با فنون کاریابی و بازاریابی، فرهنگی است که توسعه آن موجب توسعه اقتصادی جوامع بشری خواهد شد.

بنابراین مهندسی فرهنگ اقتصادی و اجرایی کردن آن در فضای اجتماعی ضرورتی انکارناپذیر است. مهندسی فرهنگ اقتصادی آن چنان مهم و ضروری است که به نظر می‌رسد لازم باشد یک رشته دانشگاهی بر مبنای آن تأسیس شود تا فارغ التحصیلان این رشته بتوانند در زمان‌های متفاوت و مکان‌های متعدد با توجه به شرایط حاکم بر جامعه، اقتصاد آن جامعه را مهندسی فرهنگی کنند و از این رهگذر به سلامت و رشد تعاملات آموزشی، اجتماعی خانوادگی و … خدمات شایانی ارائه شود.

نگارنده بر این باور است تا فرهنگ اقتصادی کشور اصلاح نشود و مورد مطالعه، نقد، مهندسی و مدیریت قرار نگیرد رشد اقتصادی موفقیت و پیشرفت مطلوبی نخواهد داشت.

صدای سما

2.اقتصاد فرهنگی یا اقتصادی که مربوط به فرهنگ است

هر کار فرهنگی به تناسب جایگاه و افقی که در پیش رو دارد نیازمند اقداماتی است که برخی از آن اقدامات هزینه های متناسب با خود را لازم دارد امور فرهنگی و بویژه فرهنگی اقتصادی بدون تأمین نیازها، تأسیس ساختارها، تشکیل گروه‌ها و ساختن بسترها یا میسر نیست و یا نتیجه مطلوب را نخواهد داشت. مثلاً وضع قوانین مربوط به اقتصاد که خود یک کار فرهنگی است و نه اقتصادی مستلزم دعوت از اندیشمندان و صاحب‌نظران اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی و امنیتی است که طبیعتاً هزینه متناسب با خود را می‌طلبد و یا تبلیغ بسترسازی و فراگیرکردن یک فرهنگ در فضای جامعه سازوکار و نیازمندی‌های مربوط به خود را دارد که مستلزم هزینه‌های مالی و غیرمالی است.

بنابراین متولیان امور جامعه در هنگام تخصیص بودجه لازم است که بودجه‌های فرهنگی در فرهنگ‌سازی‌های متعدد و مختلف را مورد نظر قرار داده و اعتبار لازم را به آن اختصاص دهند. شوربختانه آنچه را که در سطح کلان اجتماعی شاهد هستیم نبود ادراک لازم نسبت به تقویت اقتصاد فرهنگی اقتصاد است و نتیجه آن چالش‌های جبران ناپذیری است که در فضای اقتصادی کشور رخ داده است. هزینه در جهت اقتصاد فرهنگی، اقتصاد بزرگترین سرمایه گذاری اقتصادی است که می‌تواند در یک جامعه اتفاق افتاده و تحولات اقتصادی آن جامعه را رقم زند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا