هشدار به منطقه: جنگ با ایران، فاجعهای که هیچکس از آن در امان نخواهد ماند

نجاح محمد علی، روزنامهنگار محقق در امور ایران و منطقه
تشدید تنشهای منطقهای و بینالمللی پیرامون برنامه هستهای ایران در حال افزایش است و همراه با آن، صداهایی که خواستار گزینه نظامی علیه ایران هستند، رو به فزونی گذاشتهاند. این صداها تحت فشار جریانهای تندرو در ایالات متحده و با حمایت رژیم اشغالگر قدس مطرح میشوند.
این دعوتها که در بستر گزارشهای گمراهکننده و اغراقآمیز درباره تواناییهای مخفی هستهای ایران شکل گرفتهاند، خطراتی فاجعهبار در پی دارند که نهتنها به ایران محدود نمیشوند، بلکه به کل کشورهای منطقه گسترش یافته و منافع ایالات متحده در خاورمیانه را بهطور مستقیم تهدید میکنند.
آغاز جنگ علیه ایران، ماجراجویی محدودی نخواهد بود، بلکه جرقهای برای درگیری منطقهای فراگیری خواهد بود که همه را بدون استثنا در بر خواهد گرفت و خطرات استراتژیک و انسانی این گزینه نظامی را به همراه خواهد داشت. از اینرو، باید دعوتها به اهمیت احیای توافق هستهای (برنامه جامع اقدام مشترک) بهعنوان گزینهای دیپلماتیک برای جلوگیری از فاجعه و تضمین ثبات منطقهای افزایش یابد.
خطرات استراتژیک جنگ علیه ایران
ایران، بهعنوان یک قدرت منطقهای ریشهدار، دارای تواناییهای نظامی پیشرفتهای است که شامل زرادخانه موشکی بالستیک با دقت بالا، ناوگان پهپادها و شبکه گستردهای از متحدان در عراق، لبنان و یمن میشود.
گزارشهای معتبر، مانند گزارشهای منتشرشده توسط مرکز کارنگی برای خاورمیانه، نشان میدهند که ایران تواناییهای نظامی خود را توسعه داده تا به یک نیروی بازدارنده مؤثر تبدیل شود که قادر است به هرگونه تجاوز با قدرت پاسخ دهد. ایران بهطور صریح به کشورهای همسایه اعلام کرده است که هرگونه جنگ علیه این کشور در مرزهایش محدود نخواهد ماند، بلکه کشورهای همسایهای که میزبان پایگاههای نظامی ایالات متحده هستند یا از هرگونه اقدام نظامی حمایت میکنند را نیز در بر خواهد گرفت.
این هشدار صرفاً یک سخنرانی سیاسی نیست، بلکه واقعیتی استراتژیک را منعکس میکند که بر تواناییهای تأییدشده ایران در هدف قرار دادن زیرساختهای نظامی و اقتصادی منطقه استوار است.
از منظر نظامی، ایران تعداد نامحدودی موشک بالستیک در اختیار دارد که برخی از آنها قادر به رسیدن به مسافتهایی بیش از 2000 کیلومتر هستند. این امر بسیاری از پایگاههای آمریکایی در منطقه خلیج فارس، مانند پایگاه العدید در قطر و پایگاه الظفره در امارات، و همچنین پایگاههای شناختهشده آمریکا در عراق و سوریه را در تیررس قرار میدهد.
علاوه بر این، متحدان ایران، بهویژه صنعا که تواناییهای خود را در جنگ نامتقارن توسعه داده است، از جمله حملات سایبری و پهپادها، اثربخشی خود را در هدف قرار دادن تأسیسات نفتی حساس نشان دادهاند، همانطور که در حمله به آرامکو در سال 2019 رخ داد. این تواناییها هرگونه درگیری نظامی را به عملیاتی پیچیده و پرهزینه تبدیل میکند که پیامدهای آن به ایران محدود نخواهد شد، بلکه کشورهای عربی خلیج فارس و زیرساختهای نفتی که شریان حیاتی اقتصاد منطقه را تشکیل میدهند را نیز در بر خواهد گرفت.
علاوه بر این، دیگر متحدان ایران در منطقه، مانند حزبالله در لبنان و گروههای مسلح در عراق، دارای تواناییهای نظامی پیشرفتهای هستند که بسیاری از آنها هنوز فاش نشده است. این تواناییها آنها را قادر میسازد تا عملیات بازدارندهای علیه هر طرفی که در جنگ علیه ایران مشارکت کند، انجام دهند.
گزارشی از مرکز عربی برای پژوهش و مطالعات تأیید میکند که این متحدان بخشی از استراتژی منطقهای ایران برای بازدارندگی هستند و توانایی تهران را برای گسترش دامنه هرگونه درگیری تقویت میکنند. این واقعیت به این معناست که هرگونه جنگ علیه ایران بهسرعت به یک درگیری منطقهای فراگیر تبدیل خواهد شد که کشورهای منطقه را که ممکن است به دلیل میزبانی پایگاههای آمریکایی یا مواضع سیاسی حامی اقدام نظامی به میدان نبرد تبدیل شوند، در بر خواهد گرفت، حتی اگر علناً خلاف آن اعلام کنند.
پیامدهای اقتصادی و انسانی
بله، این موضوع قطعی و مسلم است. پیامدهای جنگ علیه ایران به جنبه نظامی محدود نخواهد شد، بلکه به اقتصاد منطقهای و جهانی، خلیج فارس و تنگه هرمز گسترش خواهد یافت. تنگه هرمز، شاهراه اصلی نفت جهان و مسیر صادرات نفت به جهان خارج است که بهعنوان شریان حیاتی جهان صنعتی شناخته میشود و دوسوم تولید نفت مصرفی جهان از آن عبور میکند. این تنگه در معرض تهدید مستقیم قرار خواهد گرفت.
ایران بارها تأکید کرده است که در صورت تشدید نظامی، قادر به مختل کردن ناوبری در این تنگه است، امری که منجر به افزایش بیسابقه قیمت نفت و گاز خواهد شد و اقتصاد جهانی را تهدید خواهد کرد.
گزارشی از مؤسسه بروکینگز هشدار میدهد که هرگونه اختلال در جریان نفت از خلیج فارس به بحران اقتصادی جهانی منجر خواهد شد، بهطوریکه قیمتها ممکن است در عرض چند روز تا 50 درصد افزایش یابد.
از منظر انسانی، جنگ به فاجعهای انسانی بیسابقه منجر خواهد شد. ایران با جمعیتی بیش از 90 میلیون نفر، دارای زیرساختهای مدنی پیچیدهای است و هرگونه حمله نظامی گسترده به خسارات انسانی عظیمی در منطقه منجر خواهد شد.
علاوه بر این، آوارگی جمعی ناشی از جنگ فشارهای عظیمی بر کشورهای همسایه وارد خواهد کرد که ممکن است مجبور شوند میلیونها پناهنده را در شرایط اقتصادهای شکننده کنونی بپذیرند. این در حالی است که خطرات زیستمحیطی ناشی از هدف قرار گرفتن تأسیسات هستهای ممکن است به نشت مواد رادیواکتیو منجر شود که کل منطقه را تهدید خواهد کرد.
دعوت به احیای توافق هستهای
در میان این خطرات، احیای توافق هستهای بهعنوان گزینهای استراتژیک برای جلوگیری از جنگ و تضمین ثبات برجسته میشود. توافق هستهای که در سال 2015 بین ایران و گروه 5+1 امضا شد، اثربخشی خود را در تضمین صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران ثابت کرد، زیرا محدودیتهای سختی بر غنیسازی اورانیوم اعمال کرد و امکان بازرسیهای دورهای توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی را فراهم آورد. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران تا زمان خروج ایالات متحده از این توافق در سال 2018 به آن پایبند بود، امری که به تشدید تنشها منجر شد.
احیای توافق هستهای چارچوبی دیپلماتیک ارائه میدهد که منافع همه طرفها را تأمین میکند. برای ایران، رفع تحریمهای اقتصادی امکان بهبود وضعیت اقتصادی داخلی را فراهم میکند، در حالی که برای کشورهای غربی و منطقهای تضمین میکند که برنامه هستهای ایران صلحآمیز باقی خواهد ماند. گزارشی از مرکز کارنگی اشاره میکند که توافق هستهای به کاهش تنشها در منطقه، بهویژه در یمن، کمک کرد، جایی که کانالهایی برای گفتوگو بین ایران و کشورهای منطقهای گشوده شد.
هشدار صریح به کشورهای منطقه
ایران هشدار صریحی به کشورهای منطقه، بهویژه کشورهای عربی خلیج فارس که میزبان پایگاههای نظامی ایالات متحده هستند، داده و بهطور واضح اعلام کرده است: جنگ علیه ایران هیچکس را در امان نخواهد گذاشت. میزبانی پایگاههای نظامی یا حمایت از هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، سرزمینهای شما را به میدان نبرد تبدیل خواهد کرد، با تمام ویرانیهای اقتصادی و انسانی که به دنبال دارد.
ایران بارها تأکید کرده است که در پاسخ به هرگونه تجاوز تردید نخواهد کرد و این پاسخ شامل همه کشورهایی خواهد شد که در عملیات نظامی مشارکت کنند یا از آن حمایت کنند یا میزبان پایگاهها و منافع آمریکایی باشند.
گزارشهایی از مؤسسات دانشگاهی متعدد مرتبط با امنیت در خاورمیانه تأیید میکنند که ایران استراتژی «چرخش به شرق» را توسعه داده است که اتحادهایش با قدرتهایی مانند روسیه و چین را تقویت میکند و آن را قادر میسازد تا فشارهای نظامی و اقتصادی را بهتر تحمل کند.
حمایت از احیای توافق هستهای تنها راه برای جلوگیری از این سناریوی فاجعهبار است. کشورهای منطقه باید بر ایالات متحده و رژیم اشغالگر فشار آورند تا به میز مذاکره بازگردند، بهجای آنکه به دنبال دعوتهای تندروهایی بروند که تنها به نفع برنامههای محدود خود عمل میکنند. گفتوگوی دیپلماتیک، با وجود پیچیدگیهایش، تنها گزینهای است که میتواند امنیت و ثبات را برای همه تضمین کند.
جنگ علیه ایران گزینهای نیست، بلکه فاجعهای منطقهای و جهانی است که همه هزینه آن را پرداخت خواهند کرد. منافع ایالات متحده در منطقه، از پایگاههای نظامی گرفته تا اقتصادهای نفتی، از شعلههای این درگیری در امان نخواهند ماند.
کشورهای منطقه که ممکن است خواسته یا ناخواسته به میدان نبرد تبدیل شوند، بار پیامدهای انسانی و اقتصادی آن را متحمل خواهند شد. احی Sill ادامه مییابد، نسخهای جدید از توافق هستهای که مورد پذیرش ایران قرار گیرد، همچنان بهترین گزینه برای جلوگیری از این فاجعه است، زیرا چارچوبی دیپلماتیک ارائه میدهد که بین امنیت ایران و حقش در برنامه هستهای صلحآمیز و تضمین ثبات برای منطقه و جهان تعادل برقرار میکند.
همه باید خطر تشدید نظامی را درک کنند و از راهحل دیپلماتیک بهعنوان تنها راه برای جلوگیری از ویرانی حمایت کنند.