قابلیتهای کلیدی هوش مصنوعی در پیشبینی ریسکهای زنجیره تأمین «قسمت اول»

سپیده باهران، فعال در امور تجارت بین الملل
مقدمه
زنجیره تأمین جهانی، بهعنوان مجموعهای از فرآیندها و فعالیتهای مختلف که مواد اولیه را به محصولات نهایی تبدیل و آنها را به مصرفکنندگان نهایی میرساند، در دنیای امروز نقش حیاتی در رشد و پایداری اقتصادی دارد. با این حال، این سیستمها بهطور فزایندهای تحت تأثیر ریسکها و عدماطمینانهای مختلف قرار دارند که میتوانند منجر به اختلالات جدی در عملیات تجاری شوند. این ریسکها میتوانند بهطور مستقیم از وقایع طبیعی مانند بلایای طبیعی، بحرانهای اقتصادی، جنگها، یا اپیدمیها ناشی شوند و یا بهطور غیرمستقیم از تغییرات در تقاضا، تحریمها، یا مشکلات در مدیریت تأمینکنندگان ایجاد شوند (Choi et al., 2020). از این رو، مدیریت ریسک در زنجیره تأمین یکی از چالشهای اساسی برای کسبوکارها و سازمانها بهحساب میآید.
با پیشرفتهای فناوری و استفاده از دادههای کلان، یکی از راههای نوین و مؤثر برای مدیریت این ریسکها، استفاده از هوش مصنوعی (AI) است. هوش مصنوعی به کسبوکارها این امکان را میدهد که ریسکها را شبیهسازی، پیشبینی و تحلیل کنند تا از آنها در برابر اختلالات احتمالی محافظت کنند (Zhou et al., 2021). تواناییهای هوش مصنوعی در تحلیل دادههای پیچیده و استخراج الگوهای پنهان، آن را به ابزاری ارزشمند برای پیشبینی ریسکها در زنجیره تأمین جهانی تبدیل کرده است. استفاده از مدلهای پیشرفته مانند یادگیری ماشین و یادگیری عمیق، به سازمانها کمک میکند تا ریسکها را بهصورت دقیقتر و در زمان واقعی شبیهسازی کنند و استراتژیهای واکنشی به موقع را توسعه دهند (Kamble et al., 2020).
در این مقاله، به بررسی نقش هوش مصنوعی در پیشبینی ریسکهای زنجیره تأمین جهانی پرداخته خواهد شد. در این راستا، به بررسی انواع ریسکهای زنجیره تأمین و نحوه استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی و مدیریت این ریسکها خواهیم پرداخت. همچنین، چالشها و فرصتهای استفاده از هوش مصنوعی در زنجیره تأمین نیز مورد تحلیل قرار خواهند گرفت.
انواع ریسک های زنجیره تامین
- ریسکهای مالی
ریسکهای مالی شامل نوسانات نرخ ارز، نرخ بهره، تغییرات قیمت کالاها و ورشکستگی تأمینکنندگان هستند. این ریسکها میتوانند جریان نقدی و بودجهبندی زنجیره تأمین را با اختلال مواجه کنند. برای مثال، نوسانات نرخ ارز ممکن است هزینه تأمین کالا از کشورهای دیگر را بهشدت افزایش دهد (Tang & Nurmaya Musa, 2011). همچنین، بحرانهای مالی جهانی مانند رکود اقتصادی سال 2008 نشان دادند که چقدر زنجیرههای تأمین نسبت به شوکهای مالی آسیبپذیرند.
- ریسکهای ژئوپلیتیکی
تغییرات سیاسی، اعمال تحریمها، کودتاها یا تنشهای مرزی میتوانند موجب توقف واردات و صادرات، یا تغییر مسیرهای حملونقل شوند. بهعنوان مثال، جنگ تجاری آمریکا و چین موجب تغییرات ناگهانی در تعرفههای گمرکی شد و زنجیره تأمین بسیاری از شرکتهای فناوری را دچار اختلال کرد (Manuj & Mentzer, 2008). همچنین، بحران اوکراین در سال 2022 نمونهای واضح از ریسکهای ژئوپلیتیکی در زنجیره جهانی انرژی و مواد اولیه است.
- ریسکهای زیستمحیطی و بلایای طبیعی
بلایایی مانند زلزله، سیل، طوفان و آتشسوزی میتوانند به توقف کامل عملیات تولید یا حملونقل منجر شوند. برای نمونه، زلزله ژاپن در سال 2011 تأثیر عمدهای بر تولید خودرو و قطعات الکترونیکی در سطح جهان گذاشت (Christopher & Peck, 2004). چنین ریسکهایی معمولاً غیرقابل پیشبینی هستند و به تابآوری سیستم بستگی دارند.
- ریسکهای عملیاتی
این دسته شامل خطاهای انسانی، خرابی تجهیزات، تأخیر در تحویل، و نقص در فرایندهای تولید است. چنین مشکلاتی ممکن است بهظاهر داخلی باشند، اما پیامدهای گستردهای در کل زنجیره تأمین خواهند داشت (Tang, 2006). برای مثال، توقف خط تولید در یک کارخانه به دلیل نقص فنی میتواند زنجیره ارزش کل شرکت را مختل کند.
- ریسکهای تقاضا
نوسانات غیرمنتظره در رفتار مصرفکننده، ورود رقبا یا تغییرات فصلی میتواند باعث اختلال در برنامهریزی تولید و موجودی شود. پیشبینی نادرست تقاضا ممکن است منجر به کمبود یا مازاد کالا شود که به سودآوری آسیب میزند (Chopra & Sodhi, 2004). برای مثال، همهگیری کرونا منجر به تغییر شدید در الگوی تقاضای مصرفکننده شد.
- ریسکهای تأمین
وابستگی بیش از حد به یک یا چند تأمینکننده خاص، کمبود مواد اولیه، یا شکست در روابط تأمینکنندگان از عوامل اصلی این نوع ریسک هستند. برای مثال، در سالهای اخیر بحران کمبود نیمههادیها تولید خودروهای برقی را در سراسر جهان کاهش داد (Ivanov, 2021). این بحران نشان داد که تمرکز بیش از حد در منابع تأمین میتواند نقطهضعف بزرگی باشد.
- ریسکهای فناوری و سایبری
با دیجیتالی شدن فرآیندها، حملات سایبری، نقص در سیستمهای اطلاعاتی و قطع اینترنت به تهدیدی جدی برای زنجیره تأمین تبدیل شدهاند. حمله سایبری به شرکت حملونقل Maersk در سال 2017 نمونهای از اثرات جدی این نوع ریسک بود که باعث توقف عملیات جهانی آن شد (Heckmann, Comes, & Nickel, 2015).
- ریسکهای قانونی و مقرراتی
تغییرات در قوانین بینالمللی، استانداردهای زیستمحیطی یا مالیاتی میتواند ساختار زنجیره تأمین را تغییر دهد. بهعنوان مثال، اعمال قوانین سختگیرانه برای انتشار گازهای گلخانهای، شرکتها را مجبور به تغییر تأمینکنندگان یا فرآیندهای تولید کرده است (Kleindorfer & Saad, 2005).
- ریسکهای اجتماعی و اخلاقی
فشارهای اجتماعی در مورد شرایط کاری، حقوق بشر، یا پایداری، میتواند تأثیر زیادی بر شهرت برند و عملکرد تجاری داشته باشد. افشا شدن استفاده از نیروی کار کودک در زنجیره تأمین برخی برندهای پوشاک، منجر به تحریم مصرفکنندگان و کاهش فروش شد (Yawar & Seuring, 2017).