یادداشت

هویت دیجیتال و آواتارها در عصر ارتباطات نوین «قسمت اول»

حمیده مولائی، مدیرمسئول

مقدمه

با گسترش شتاب‌زده فناوری‌های ارتباطی در دهه‌های اخیر، مرز میان واقعیت فیزیکی و فضای مجازی به‌شکلی بی‌سابقه در حال فروپاشی است. اینترنت، رسانه‌های اجتماعی، واقعیت مجازی1 ، متاورس و پلتفرم‌های دیجیتال گوناگون، بستری نوین برای شکل‌گیری و بازتعریف هویت انسانی فراهم کرده‌اند. در این میان، مفهوم هویت دیجیتال به یکی از کلیدی‌ترین موضوعات در مطالعات ارتباطات، جامعه‌شناسی دیجیتال و فلسفه فناوری بدل شده است؛ هویتی که نه‌تنها مبتنی بر داده‌ها، نمایه‌ها و رفتارهای آنلاین فرد است، بلکه هم‌زمان محصول تعامل او با فناوری، فرهنگ، و دیگر کاربران نیز محسوب می‌شود (Cheney-Lippold, 2011).

در جهان مجازی، فرد می‌تواند خود را به‌شکلی متفاوت از آن‌چه در دنیای واقعی هست، بازنمایی کند. به‌کمک آواتارها، کاربران قادرند شکل، جنسیت، سن، لباس، زبان بدن و حتی هویت اجتماعی خویش را بازسازی کنند و در قالبی جدید، وارد تعاملات دیجیتال شوند. این بازنمایی‌ها، که گاه بازتابی از خواسته‌ها، فانتزی‌ها یا بخش‌های پنهان شخصیت فرد هستند، در فضای مجازی نه‌تنها به ابزار ارتباط، بلکه به گونه‌ای از «هویت جایگزین2» تبدیل شده‌اند (Turkle, 1995). بدین ترتیب، آواتارها تنها تصاویر دیجیتال نیستند، بلکه نشانه‌های فرهنگی و نمادهای هویتی به شمار می‌آیند که افراد از طریق آن‌ها در جوامع آنلاین معنا می‌یابند و شناسایی می‌شوند (Taylor, 2002).

صدای سما

هویت دیجیتال: تعریفی نوین از خود

در عصر دیجیتال، مفهوم هویت فراتر از حضور فیزیکی یا موقعیت اجتماعی افراد گسترش یافته و وارد فضایی سیال و مجازی شده است که در آن، فرد می‌تواند هویت خود را بازتعریف، انتخاب و حتی بازسازی کند. هویت دیجیتال3 به مجموعه‌ای از اطلاعات، رفتارها، بازنمایی‌ها و تعاملاتی گفته می‌شود که فرد در بسترهای دیجیتال از خود ارائه می‌دهد؛ این اطلاعات می‌تواند شامل نام کاربری، عکس پروفایل، سبک نوشتاری، علایق، داده‌های رفتاری، و تعاملات فرد در فضای مجازی باشد (Cheney-Lippold, 2011).

هویت دیجیتال برخلاف هویت واقعی، غیرخطی، چندگانه و سیال است. در فضای اطلاعاتی جدید، سوژه انسانی دیگر مرکز ثقل هویت نیست، بلکه “سوژه اطلاعاتی4” جایگزین آن شده است؛ فردی که هویتش نه بر اساس فیزیک یا زیست‌شناسی، بلکه بر اساس داده‌های قابل ثبت و تحویل‌پذیر در فضای دیجیتال تعریف می‌شود. (Poster, 2006)

محیط‌های مجازی، آزمایشگاهی برای تجربه نقش‌ها و هویت‌های مختلف‌اند. به گفته او، کاربران در فضای آنلاین «خود»های جایگزین می‌سازند و گاه از این طریق می‌توانند بخش‌هایی از شخصیت خود را بروز دهند که در محیط فیزیکی سرکوب شده‌اند یا امکان ظهور ندارند. این انعطاف‌پذیری هویتی، هم فرصتی برای خودشناسی و رشد فراهم می‌آورد و هم می‌تواند منجر به بحران هویت، اضطراب اجتماعی یا گسست از واقعیت شود. (Turkle, 1995)

همچنین، در محیط‌های مبتنی بر الگوریتم‌ و داده‌کاوی، هویت دیجیتال صرفاً آن چیزی نیست که فرد به‌طور فعال ارائه می‌دهد، بلکه شامل اطلاعاتی است که سیستم‌ها از رفتار آنلاین فرد استنتاج می‌کنند. به گفته چنی-لیپولد (Cheney-Lippold, 2011)، هویت دیجیتال در فضای معاصر بیشتر از آنکه خودساخته باشد، «برساخته الگوریتم‌ها»ست. به‌عبارتی، شما ممکن است توسط الگوریتم‌ها به‌عنوان والد، خریدار ماشین لوکس یا فردی با گرایش سیاسی خاص طبقه‌بندی شوید، بدون آنکه خودتان چنین هویتی را برای خود انتخاب کرده باشید.

در مجموع، هویت دیجیتال را می‌توان هویتی چندلایه، ترکیبی از انتخاب آگاهانه و برساخت سیستماتیک دانست که در تعامل با فناوری، فرهنگ و قدرت شکل می‌گیرد.

 

آواتارها: تجسم بصری هویت دیجیتال

در فضای مجازی، جایی که حضور فیزیکی وجود ندارد، انسان‌ها برای تعامل، بازنمایی و شناسایی نیازمند یک واسطه بصری هستند. این واسطه همان «آواتار5» است: شکلی دیجیتال از بدن، چهره یا نشانه‌ای بصری که نماینده‌ی حضور کاربر در محیط‌های آنلاین، به‌ویژه در بازی‌های چندنفره، پلتفرم‌های واقعیت مجازی، متاورس و اتاق‌های گفت‌وگوی تصویری است. آواتارها به‌نوعی تجسم بصری هویت دیجیتال محسوب می‌شوند، زیرا از طریق آن‌ها، کاربران می‌توانند ابعاد مختلف شخصیت، فرهنگ، جنسیت و حتی جهان‌بینی خود را در محیط‌های دیجیتال بازنمایی کنند (Taylor, 2002).

این بازنمایی‌ها، گرچه دیجیتال‌اند، اما از نظر روانی و اجتماعی بسیار واقعی تلقی می‌شوند. کاربران اغلب رابطه‌ای شخصی و احساسی با آواتار خود برقرار می‌کنند. تحقیقات نشان داده‌اند که نحوه‌ی طراحی آواتار—از رنگ پوست و مدل مو گرفته تا لباس و زبان بدن—نه‌تنها درک دیگران از فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه حتی می‌تواند بر رفتار خود فرد نیز اثر بگذارد. به این پدیده، در روان‌شناسی رسانه، «اثر پروتئوس6»  گفته می‌شود؛ یعنی تأثیر شکل آواتار بر نحوه‌ی کنش فرد در فضای مجازی (Yee & Bailenson, 2007).

آواتارها را ابزاری برای «آزمایش هویت» معرفی می‌کند. او معتقد است که کاربران با آواتارهای خود در محیط‌های دیجیتال، فرصت آن را می‌یابند که نقش‌هایی متفاوت از دنیای واقعی را تجربه کنند. این تجربه می‌تواند آزادی‌بخش باشد، چراکه به کاربران امکان می‌دهد خودهای جایگزین، رؤیاها یا جنبه‌های سرکوب‌شده شخصیتشان را مجسم کنند. (Turkle, 1995)

اما در عین حال، آواتارها می‌توانند ابزار فریب یا تقلب نیز باشند. کاربران ممکن است آواتارهایی بسازند که هویت واقعی آن‌ها را پنهان کند یا بازتاب‌دهنده تعصب‌ها و کلیشه‌های فرهنگی باشند. برای مثال، در مطالعه‌ای که لیزا ناکامورا (Nakamura, 2002) انجام داد، نشان داده شد که کاربران در برخی پلتفرم‌ها آواتارهایی با ویژگی‌های نژادی یا جنسیتی کلیشه‌ای می‌سازند که موجب بازتولید تبعیض در فضای مجازی می‌شود.

در محیط‌هایی مانند متاورس، که کاربران تعاملاتی بسیار نزدیک‌ و زنده‌ دارند، آواتارها نقش «بدن دوم» را ایفا می‌کنند—نه‌فقط به‌عنوان یک تصویر، بلکه به‌عنوان بدنی که احساس، واکنش و حافظه اجتماعی دارد. از این منظر، آواتار تنها یک شیء گرافیکی نیست، بلکه ابزاری فرهنگی و روانی برای معنا بخشیدن به خود در جهان دیجیتال است (Boellstorff, 2008).

صدای سما

1virtual reality

2Alternate identity

3Digital Identity

4 informational subject

5 Avatar

6 Proteus Effect

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا