ارزیابی عملکرد سازمانهای ورزشی با رویکرد کارت امتیازی متوازن (BSC)

محرم عبدی پور، حقوقدان
مقدمه:
در دنیای مدیریت ورزشی، ارزیابی عملکرد سازمانها نقشی حیاتی در تضمین موفقیت آنها دارد. سازمانهای ورزشی با چالشهای متعددی مواجهاند که نیازمند رویکردهای نوین مدیریتی برای ارزیابی و بهبود عملکرد هستند.
کارت امتیازی متوازن (BSC) بهعنوان ابزاری استراتژیک، امکان ارزیابی عملکرد سازمانها را از چهار منظر اصلی فراهم میکند: مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی، و یادگیری و رشد.
این رویکرد با تأکید بر توازن بین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، به سازمانها کمک میکند تا استراتژیهای خود را بهصورت مؤثرتر پیادهسازی کنند.این نوشتار به بررسی مفهوم BSC، کاربرد آن در سازمانهای ورزشی، مزایا، چالشها و نمونههای عملی پیادهسازی آن میپردازد.
مفهوم کارت امتیازی متوازن (BSC):
کارت امتیازی متوازن در اوایل دهه 1990 توسط رابرت کاپلان و دیوید نورتون معرفی شد. این ابزار مدیریتی با هدف ارائه چارچوبی جامع برای ارزیابی عملکرد سازمانها توسعه یافت که نهتنها شاخصهای مالی، بلکه شاخصهای غیرمالی را نیز در بر میگیرد. چهار منظر اصلی BSC عبارتاند از:
منظر مالی: ارزیابی عملکرد مالی سازمان و تأثیر استراتژیها بر سودآوری و ارزش سهامداران.
منظر مشتری: تحلیل رضایتمندی و وفاداری مشتریان و نحوه جذب و نگهداشت آنها.
منظر فرآیندهای داخلی: بررسی کارایی و اثربخشی فرآیندهای داخلی که به تولید ارزش برای مشتریان منجر میشود.
منظر یادگیری و رشد: ارزیابی قابلیتها و ظرفیتهای سازمان برای نوآوری، بهبود مستمر و توسعه منابع انسانی.
مزایای استفاده از BSC در مدیریت ورزشی:
- تراز استراتژیک: BSC با همراستا کردن اهداف استراتژیک و عملیاتی، به سازمانهای ورزشی کمک میکند تا تمرکز خود را بر اولویتهای کلیدی معطوف کنند.
- دیدگاه جامع: این رویکرد با در نظر گرفتن چهار منظر مختلف، تصویری کامل از عملکرد سازمان ارائه میدهد و از تمرکز صرف بر شاخصهای مالی جلوگیری میکند.
- بهبود ارتباطات داخلی: BSC با شفافسازی اهداف و انتظارات، ارتباطات داخلی را بهبود بخشیده و هماهنگی بین بخشهای مختلف را افزایش میدهد.
- پایش و ارزیابی مستمر: امکان رصد مداوم پیشرفت بهسوی اهداف تعیینشده را فراهم میکند و در صورت نیاز، امکان اصلاح سریع استراتژیها را میدهد.
پیادهسازی کارت امتیازی متوازن (BSC) در سازمانهای ورزشی با چالشهای متعددی همراه است که نخستین آن، مقاومت در برابر تغییر در میان کارکنان و مدیران است. بسیاری از سازمانهای ورزشی بهویژه در سطوح نیمهحرفهای یا غیرانتفاعی، به ساختارهای سنتی مدیریتی خو گرفتهاند و پذیرش مدلهای نوین مانند BSC، نیازمند آموزش، فرهنگسازی و زمان است. در برخی موارد، فقدان آگاهی کافی نسبت به مزایای این ابزار و ترس از شفافیت بیش از حد در عملکرد میتواند مانعی جدی برای پیادهسازی آن باشد. همچنین، نبود حمایت همهجانبه از سطوح بالای مدیریتی موجب میشود فرآیند استقرار BSC ناتمام یا ناقص بماند.
چالش دیگر، مشکل در تعریف و اندازهگیری شاخصهای مناسب عملکرد در زمینههای ورزشی است. برخلاف سازمانهای اقتصادی که شاخصهای مالی و عملیاتی آنها کاملاً روشن است، بسیاری از اهداف در سازمانهای ورزشی ماهیتی کیفی دارند؛ مانند رضایت هواداران، ارتقای سطح انگیزش ورزشکاران، یا توسعه ورزش همگانی. تبدیل این اهداف به شاخصهای کمی و قابل اندازهگیری نیازمند تخصص، زمان و دقت است. از سوی دیگر، محدودیت منابع مالی و انسانی در برخی سازمانهای ورزشی، پیادهسازی کامل و پایدار BSC را دشوار میسازد و ممکن است به شکست یا توقف اجرای آن منجر شود.
در ادامه چند نمونه عملی از پیادهسازی کارت امتیازی متوازن (BSC) در حوزه ورزش آورده شده که در کشورهای مختلف و سطوح گوناگون (باشگاه، فدراسیون، دانشگاه و غیره) اجرا شدهاند. این مثالها نشان میدهند که چگونه BSC به بهبود عملکرد و تحقق اهداف استراتژیک در سازمانهای ورزشی کمک کرده است:
- 1. باشگاه فوتبال اشتوتگارت (VfB Stuttgart) – آلمان
این باشگاه آلمانی با هدف بهبود عملکرد مدیریتی و ورزشی خود، از مدل BSC استفاده کرد. شاخصهایی مانند رضایت هواداران، عملکرد تیم، رشد آکادمی جوانان، و سودآوری مالی در قالب چهار منظر BSC تعریف شد. نتیجه این بود که باشگاه توانست استراتژی خود را با عملکرد میدانی و اقتصادی همراستا کند.
رفرنس:
Nagel, S., Schlesinger, T., & Bayle, E. (2008). Professionalization of sports clubs and the application of the Balanced Scorecard. European Sport Management Quarterly.
- 2. فدراسیونهای ورزشی لهستان
در لهستان، چندین فدراسیون ملی ورزشی برای افزایش شفافیت، پاسخگویی و کارایی داخلی از BSC بهره بردند. تمرکز این فدراسیونها بر عملکرد ورزشکاران، مشارکت عمومی در ورزش، منابع مالی و توسعه زیرساختها بود.
نتیجه: کمک به بهبود ارزیابی و تخصیص منابع بر اساس دادههای واقعی.
رفرنس:
Zientara, P. (2014). Application of Balanced Scorecard in Polish sport organizations. Jagiellonian University Repository.
- 3. دانشگاههای ورزشی تایوان
برخی دانشگاههای ورزشی در تایوان برای ارزیابی عملکرد باشگاههای دانشجویی خود از BSC استفاده کردند. در این مدل، شاخصهایی مانند مشارکت دانشجویان، موفقیتهای رقابتی، بودجهبندی، و رضایت اعضا لحاظ شد.
نتیجه: تصمیمگیری بهتر مدیریتی و افزایش بهرهوری کلوپهای ورزشی دانشگاهی.
رفرنس:
Ho, C. T., & Shih, C. M. (2009). Applying the balanced scorecard model to the performance evaluation of collegiate sport clubs. Social Behavior and Personality.
- 4. کمیته المپیک فرانسه (CNOSF)
CNOSF برای پایش تحقق اهداف استراتژیک خود در حوزه ورزش همگانی، مشارکت بانوان و آمادگی برای بازیهای المپیک، از رویکرد BSC استفاده کرد. این ابزار به تصمیمسازی بهتر در سیاستگذاریهای کلان کمک نمود.
رفرنس:
Bayle, E., & Madella, A. (2002). Performance evaluation of national sport organizations: towards a typology. European Sport Management Quarterly.
- 5. باشگاههای تنیس در آمریکا
برخی باشگاههای تنیس خصوصی از BSC برای تحلیل عملکرد کارکنان، سطح رضایت مشتریان (اعضا)، نرخ ترک عضویت، و درآمدهای جانبی استفاده کردند.
نتیجه: شناسایی گلوگاههای خدماتی و افزایش وفاداری مشتریان.
رفرنس:
Adapted from real-world applications discussed in sport management literature.