یادداشت

تجارب نانوشته مدیریتی در فضای کسب و کار«قسمت اول»

دکتر علیرضا عابدی، پژوهشگر و فعال اجتملاعی

 

مقدمه :

راهبران یک واحد تولیدی )معدنی یا صنعتی( از ابتدای پیدایش ایده تا زمان بهره‌برداری را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد:

گروه اول سرمایه‌دار: آن‌هایی که امکانات مالی مناسب و احتمالاً ارتباطات فنی و مهندسی لازم را دارا بوده و بر اساس مطالعات انجام شده (واقعی، مقایسه ای و یا رقابتی) برنامه‌ریزی احداث یک واحد تولیدی را انجام می‌دهند. این گروه مالک پروژه محسوب می‌شوند.

گروه دوم سرمایه ساز: آنهایی که توان فنی و مهندسی لازم را دارا بوده و با استفاده از توانمندی مالی سرمایه‌دار، بخش سخت‌افزاری واحد تولیدی را طراحی کرده، آن را می‌سازند و عملیات بهره‌برداری را آغاز می‌نمایند.

گروه سوم سرمایه باز: آن‌هایی که پس از احداث واحد، مدیریت آن را به عهده گرفته، وظیفه جذب نیرو، انجام تولید و رساندن به ظرفیت اسمی (و حتی فراتر از آن)، ارتقای عملیات، استمرار تولید و رفع کلیه چالش‌های موجود را عهده‌دار می‌باشند.

در این میان نقش مدیریتی هریک از این گروهها حایز اهمیت بسیار میباشد. مدیریت تیم سرمایه‌دار بایستی تمام جوانب لازم برای احداث یک واحد را سنجیده پس از جمع آوری اطلاعات لازم تصمیم نهایی برای انجام سرمایه گذاری (که بعضاً راه برگشتی ندارد) را بگیرد. مدیریت تیم سرمایه ساز نیز بایستی در نهایت دقت، صداقت و در عین حال سماجت، مستندات را بررسی نموده، برنامه‌های لازم را ارائه دهد، بر اجرای صحیح مراحل ساخت نظارت داشته و در انتها، واحد تولیدی را تحویل سرمایه‌دار دهد. و اما مهم‌ترین بخش مدیریتی در تیم سرمایه باز است، تیمی که پس از احداث واحد تولیدی وظیفه بقای کارخانه یا معدن تا زمان‌های دور را عهده‌دار بوده و شاید سخت‌ترین، مهم‌ترین و برجسته‌ترین بخش مدیریتی حاکم بر یک مجموعه تولیدی همین بخش باشد.

جدای آنکه در هر واحد صنعتی یا معدنی چه فرایندی طی شده و محصول نهایی چیست، آن چیزی که هر واحد را از واحدهای مشابه آن متمایز می‌کند رعایت اصول و سیستم‌های مدیریتی به عنوان خون جاری در مغز متفکر آن مجموعه می‌باشد که باعث می‌شود زیر سقف سوله یک کارخانه با زیر سقف سوله کارخانه‌ای با تولیدات مشابه و یا در دو معدن با ذخیره و عیار مشابه، دو دنیای کاملاً متفاوت حاکم باشد.

در این مقاله مختصر بر آنیم اصول کلی و توضیحاتی هرچند اندک در مورد پاره‌ای اسرار مدیریتی که ماحصل تجارب به دست آمده در محیط‌های تولیدی معدنی و صنعتی می‌باشد ارائه گردد . هرچند اطمینان داریم مطالب مذکور توسط مدیران مجرب بسیاری تجربه گردیده و یا توصیه شده، علیهذا عدم مشاهده مکتوبی در این مقوله جسارت نگارش آن را فراهم آورد.

صدای سما

اصول مورد نظر در مدیریت یک فضای کسب و کار تولیدی

1/  پیاده‌سازی نگرش سیستمی

یکی از آفت‌های مهم جوامع تولیدی حال حاضر عدم وجود نگرش سیستمی در محیط‌های عملیاتی آنهاست. برای مثال افراد مختلف در بخش‌های متنوع یک کارخانه اتومبیل سازی و یا یک محدوده معدنی در حال کار فقط خود را مسئول رعایت کیفیت در حوزه عملیات محدود به خودشان می‌دانند. آنان تلاش می‌کنند خروجی عملیات بخش آنان ( مثلا رنگ آمیزی خودرو) تحسین برانگیز باشد، بدون آنکه فکر کنند یک اتومبیل فقط یک اتاق رنگ شده نیست بلکه مجموعه‌ای از قطعات منفصل است که وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند می‌توانند یک اتومبیل کامل و کارآمد را ایجاد نمایند. فعالیت در یک محدوده معدنی هم فقط عملیات حفاری نیست ، مجموعه‌ای از فعالیت‌های ماشین آلات مربوطه، عملیات حفاری، انفجار، نمونه برداری، آنالیز ……… باعث ایجاد یک محیط کارآمد معدنی می‌شود.

به دیگر سخن بایستی پرسنل یک مجموعه تولیدی به گونه‌ای آموزش دیده و ارتقاء تفکر یابند که علیرغم کار در یک جزء کوچک از آن واحد، نگاهی کلی و سیستمی به تمامی بخش‌ها داشته باشند. وقتی این گونه نگاه در یک مجموعه تولیدی حاکم شد و تمامی پرسنل (از نگهبان تا آبدارچی، مدیران ، اپراتورها و سایرین) خود را حلقه‌ ای از یک زنجیر دانسته و عالم به این موضوع باشند که وقتی حلقه ها به هم وصل باشند ، زنجیر کارایی لازم را خواهد داشت  و به دیگر سخن، تک تک پرسنل با نگاه از بالا (سیستمی) تلاش کنند تا در کنار وظیفه اصلی محوله، نقش نظارتی جهت اعلام چالش‌ها، بیان پیشنهادات و ارائه راهکارهای حل مشکلات را نیز داشته و همه اعضا نیز در این نگاه مشترک باشند، موفقیت سیستم تضمین شده می‌باشد.

داستان معروف مولوی را به یاد آورید که وقتی فیل را در خانه‌ای تاریک گذاشتند و از مردمی که تاکنون این حیوان را ندیده بودند درخواست شد تا وارد خانه شده و نظرشان را در مورد آن بیان کنند هر کس در آن تاریکی رفت و برگشت و از منظر خود در مورد فیل اظهار نظر کرد:

اولی دستش به پای فیل خورد، گفت فیل یک ستون است

دومی دستش به گوش فیل خورد، گفت فیل یک بادبزن است،

سومی دستش به خرطوم فیل خورد، گفت فیل یک مار است

چهارمی دستش به پشت فیل خورد، گفت فیل یک تخت است

و به همین ترتیب….

علت اشتباه افراد و خطای حاصله آن بود که همه دچار جزئی نگری بودند و اینجاست که مولوی در پایان داستان می‌گوید :

در کف هر کس اگر شمعی بدی                                     اختلاف از گفتشان بیرون شدی

این شمع همان نگرش سیستمی است، یعنی همان تفکری که ما در یک واحد تولیدی به آن احتیاج داریم و به قول فیلسوف حکیم:

گر تو هستی مرد کلی، کل ببین                                   کل طلب، کل باش، کل گو، کل گزین

صدای سما

2/ ایجاد انگیزش‌های متناسب با فرهنگ (پرسنلی، منطقه‌ای، کارگاهی)

به عقیده تمامی مدیران اقتصادی ایجاد انگیزه در پرسنل یک واحد تولیدی اثر مثبتی بر نحوه کار و بهره‌وری آنان می‌گذارد و بسیاری از این مدیران دادن پاداش مادی در قالب اضافه کار، جوایز و تشویق نقدی را بهترین پاسخ به تلاش‌های نیرو می‌دانند.

هرچند برطرف کردن نیازهای مادی تاثیر شگرفی بر روحیه انسان داشته و ضمن امتنان نیروی برگزیده از مدیریت مجموعه، تلاش وی برای فعالیت مستمر را سبب گردیده و تحریک سایر نیروها در انجام صحیح و ایده آل وظایف محوله و رسیدن به پاداش مادی مشابه را باعث می‌شود، توجه به سایر ابزارهای انگیزشی متناسب با فرهنگ و فضای حاکم بر محیط‌های تولیدی نیز بسیار موثر و بعضاً تاثیر بیشتری از پاداش‌های مادی دارد. برای مثال:

نصب تصویر پرسنل نمونه (و به نوعی همکار نمونه) در یک ماه مشخص در ورودی ساختمان اداری، سوله تولید و یا کارگاه استخراج معدن با اشاره به سوابق نامبرده، دلیل انتخاب وی، تاثیر عملکرد فردی ایشان بر عملکرد گروهی سازمان………………..

اجازه عدم ثبت تردد (ورود و خروج روزانه) به پرسنلی که حداقل سه بار به عنوان همکار نمونه انتخاب شده اند. تجربه نشان داده که این گونه نیروها برای اثبات حقانیت انتخاب خود، زودتر از بقیه در محل کار حاضر شده و دیرتر از دیگران از محل کار خارج می‌شوند.

دادن عناوین و القاب برجسته به پرسنلی که حداقل ۵ بار به عنوان همکار نمونه انتخاب شده‌اند و ذکر عناوین وی در محاوره‌ها و ثبت آن در کارت شناسایی نامبرده (مانند استاد حسین احمدی مسئول مکانیک)

استفاده از عناوین خاص برای پست‌هایی که علی رغم فعالیت انفرادی تاثیر روانی بسیاری بر عملکرد نیرو دارد (مانند سرپرست آبدارخانه)

برگزاری دورهمی‌های خانوادگی با حضور پرسنل و خانواده‌های ایشان در ایام خاص (افطاری ماه مبارک رمضان یا جشن دهه فجر) و ارائه گزارش عملکرد واحد تولیدی و یادآوری کسب نتایج ارزشمند به دست آمده ناشی از کوشش پرسنل مجموعه و در ادامه پخش کلیپ‌هایی از صحنه‌های تلاش پرسنل با بهره‌گیری از موزیک‌های مهیج محلی.

تجربه نشان داده است که بهره‌مندی از این گونه راهکارهای انگیزشی نتایج بسیار مطلوبی را به دنبال داشته و اثرات روانی آن بسیار ماندگار و عمیق‌تر از مشوق‌های مادی مقطعی می‌باشد.

صدای سما

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا