صدسال پیش در ایران
گروه پژوهش و تحقیق دفتر تحریریه
آیتالله حائری و مسئله جمهوریخواهی رضاخان
همزمان با تبعید علماء به ایران، قضیه جمهوریخواهی رضاخان به پا شد. پس از مسافرت احمدشاه به اروپا، سردار سپه فعالیت خود را در برقراری یک رژیم جمهوری به تأسی از سیاست عمومی استعمار انگلیس در منطقه و آتاتورک در ترکیه آغاز کرد. او برای اجرای این اندیشه نیاز به همکاری و مساعدت رهبران دینی داشت. بیشتر روحانیون مخالف جمهوریت بودند چرا که تصور میکردند در این صورت قانون اساسی عهد مشروطه لغو شود و علماء دیگر نخواهند توانست دین و مذهب رسمی را اسلام قلمداد کنند و اصل اول و دوم متمم قانون اساسی را به قوت خود نگه دارند چرا که احتمال میدادند مثل ترکیه پس از رسمیت یافتن جمهوری، دین و مذهب ملغی گردد و ایران نیز به سرنوشت ترکیه مبتلا شود.
آیتالله حائری و علمای مهاجر در این زمینه نشستهایی ترتیب دادند و به تبادل نظر پرداختند و سرانجام تصمیم گرفتند که سردار سپه را قانع کنند که خطری از سوی احمدشاه برای کشور وجود ندارد، زیرا طبق قانون اساسی، شاه از مسئولیت مبرا است و از نیروی مطلق برخوردار نیست.
رویدادهای بعدی به گونهای شد که رضاخان چارهای جز متوقف ساختن قضیه جمهوری ندید و برای حل مشکل به نزد علمای قم رفت و در پی این ملاقات (6 فروردین 1303) آیات عظام نائینی، و اصفهانی به همراه آیتالله حائری در 12 فروردین تلگرافی به علمای تهران ارسال داشتند. متن تلگراف به قرار زیر است:
«بسمالله الرحمن الرحیم
جنابان مستطابان حجج اسلام، و طبقات اعیان و تجار و اصناف، و قاطبه ملت ایران دامت تأییداتهم. چون در تشکیل جمهوریت بعضی اظهاراتی شده بود که مرضی عموم نبود و با مقتضیات این مملکت مناسبت نداشت، لهذا در موقع تشرف حضرت اشرف آقای رئیسالوزرا دامت شوکته، برای موادعه بدارالایمان قم، نقض این عنوان والغاء و اظهارات مذکوره و اعلان آن را به تمام بلاد خواستار شدیم و اجابت فرمودند. انشاءالله تعالی عموماً قدر این نعمت را بدانند و از این عنایت کاملاً تشکر نمایند.
الاحقر ابوالحسن الموسوی الاصفهانی، الاحقر محمدحسن غروی نائینی، الاحقر عبدالکریم حائری.»
روش و عملکرد شیخ عبدالکریم حائری یک رویهی خاص و منحصر به فرد محسوب میشد که مطابق رضایت و خواست رضاخان نبود، از اینرو بود که در مبارزه سیاسی بر روی علمای عتبات سرمایهگذاری کرد. حتی در جریانات و حوادث منجر به تغییر رژیم و مجلس مؤسسان، آیتالله حائری قدمی به نفع رضاخان برنداشت و حتی تلگراف تبریک هم برای او نفرستاد. معظمله از شرکت در جشن تاجگذاری نیز خودداری کرد و در پاسخ دعوت به این جشن اظهار داشت: من به الکفایه موجود است و به وجود من احتیاجی نیست.
منبع: مرکز بررسی اسناد تاریخی
———————————————————–
آغاز و انجام جمهوری رضاخانی در ایران
رضاخان به تحریک دولت و وزارت خارجه وقت انگلیس و به تاسی از ژنرال مصطفی کمال پاشا آتاترک، پنجمین دوره مجلس شورای ملی را مجبور کرد نظام پادشاهی در ایران که همزمان با ساقط شدن سلسله قاجار در سال ۱۳۰۲ بود را در قالب طرحی سه مادهای به جمهوری تغییر دهد تا با این تیر دو هدف تمکین از حامی انگلیسی و نزدیکی به غرب را بزند و همزمان زمینهساز تغییرات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شود و خود را پدر ایران نوین معرفی کند اما با مقاومت سرسختانه روحانیون کشور این طرح هرگز عملی نشد.
آن سه ماده که به مجلس شورای ملی به قید فوریت پیشنهاد نمودند وقرار بر این شد که به معرض آراء عامه گذاشته شود به شرح ذیل بوده است:
ماده اول- تبدیل رژیم مشروطیت به جمهوریت.
ماده دوم- اختیار دادن به وکلاء دوره پنجم که در مواد قانون اساسی موافق مصالح مملکت و رژیم تجدیدنظر نمایند.
ماده سوم- پس از معلوم شدن نتیجه آراء عمومی تغییر رژیم به وسیله مجلس شورای ملی اعلام شود.»
صبح روز دوم فروردین 1303 ، مردم با شنیدن تشکیل جلسه برای تبدیل رژیم مشروعیت به جمهوریت، از نقاط مختلف تهران به طرف مجلس سرازیر شدند. شعار «ما تابع قرآنیم جمهوری نمیخواهیم» محدوده اطراف ساختمان مجلس را لرزاند. قبل از تشکیل جلسه علنی مجلس جمعیتی در حدود ۵۰۰۰ نفر مرکب از روحانیون، تجار، کسبه و مردم عادی در اطراف ساختمان مجلس در بهارستان تجمع کردند و شعارهایی بر ضد جمهوری رضاخانی سردادند.
پنجم فروردین ۱۳۰۳ جمعی از علما و بازرگانان به دیدار رضا خان رفتند و مخالفتشان را با طرح جمهوری اعلام و به رضا خان توصیه کردند از این کار دست بردارد و منصرف شود.
در تهران و شهرهای دیگر به خصوص اصفهان، مشهد و قم مخالفتها با جمهوری رضا خانی اوج گرفت و به تظاهراتی علیه رضا خان منتهی شد.
مخالفتها به حدی رسید که رضا خان در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۰۳ ناگزیر شد با سفر به قم با علما و مجتهدان آن روزگار به رایزنی بپردازد. آنان در ملاقاتهای جداگانه با رضا خان یک صدا مخالفتشان را با نظام جمهوری مدنظر او اعلام کردند. رضا خان نیز پس از دیدار با علما به این نتیجه رسید باید از موضع جمهوریخواهی عقبنشینی کند به همین دلیل بعد از برگشت به تهران در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۰۳ طی بیانیهای دستور توقف رسیدگی به طرح تغییر رژیم از سلطنت به جمهوری را به مجلس پنجم داد.
وی در بخشی از این بیانیه نوشت: «برای احترام به مقام روحانیت موقعی که برای تودیع آقایان حجج اسلام و علمای اعلام به حضرت معصومه(ع) مشرف شده بودم با معظملهم در باب پیشآمد کنونی تبادل افکار نمودیم و چنین مقتضی دانستیم که به عموم ناس توصیه نمایم عنوان جمهوری را موقوف نمایند.»