مدیریت ورزشی
محرم عبدی پور، حقوقدان
مدیریت ورزشی بهعنوان یک حوزه تخصصی، به برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای ورزشی در سطوح مختلف میپردازد. این رشته به ترکیبی از اصول مدیریتی و دانش ورزشی نیاز دارد و به دنبال بهینهسازی عملکرد سازمانها و برنامههای ورزشی است. مدیران ورزشی نقش کلیدی در سازماندهی رویدادها، مدیریت تیمها و باشگاهها، و ایجاد محیطی مناسب برای ورزشکاران و علاقهمندان به ورزش ایفا میکنند.
وظایف و مسئولیتهای مدیریت ورزشی
1.برنامهریزی و سازماندهی رویدادهای ورزشی: برگزاری مسابقات و رویدادها از جمله وظایف اصلی مدیریت ورزشی است. مدیران ورزشی باید تمامی جوانب مربوط به برنامهریزی، تبلیغات، تدارکات، امنیت و مدیریت منابع انسانی را در نظر بگیرند.
2.مدیریت منابع انسانی: یکی از چالشهای مهم مدیریت ورزشی، جذب و نگهداشت کارکنان و ورزشکاران با استعداد است. این بخش شامل مدیریت مربیان، بازیکنان، داوران و دیگر عوامل اجرایی است.
3.مدیریت مالی و بودجهبندی: از آنجا که اکثر سازمانهای ورزشی به بودجه و منابع مالی محدود دسترسی دارند، مدیران ورزشی باید توانایی تنظیم بودجه و مدیریت منابع مالی را داشته باشند.
4.بازاریابی و ارتباطات ورزشی: جذب مخاطبان و حامیان مالی از طریق روشهای بازاریابی نوین و ارتباطات عمومی از جمله مهارتهای ضروری مدیران ورزشی است.
چالشها و مسائل موجود در مدیریت ورزشی
*یکی از مهمترین مسائل مدیران ورزشی، تأمین مالی و جذب اسپانسرها برای پشتیبانی از فعالیتهای ورزشی است. بدون منابع مالی مناسب، امکان ادامه فعالیتهای ورزشی و بهبود زیرساختها وجود ندارد.
*با توجه به اینکه امروزه فناوری نقش مهمی در ارتقای تجربه تماشاگران و بهرهوری تیمها ایفا میکند، بنابراین مدیران ورزشی باید توانایی بهروز کردن و بهرهبرداری از فناوریهای جدید را داشته باشند.
*همچنین مدیران ورزشی باید به نحوی برنامهریزی کنند که در کنار رسیدن به عملکرد بهتر، به سلامت جسمی و روانی ورزشکاران نیز توجه شود.
مدیریت باشگاههای ورزشی
مدیریت باشگاههای ورزشی یکی از تخصصیترین جنبههای مدیریت ورزشی است. مدیران باشگاهها علاوه بر مدیریت منابع انسانی و مالی، باید به جنبههای فنی مانند انتخاب مربیان، انتقال بازیکنان و برنامهریزی برای مسابقات توجه کنند. این مدیریت شامل سیاستگذاری، مدیریت مالی، برنامهریزی تمرینات و همچنین بهبود تجربه طرفداران است.
اهداف مدیریت ورزشی:
۱. اهداف سازمانی
اهداف سازمانی در مدیریت ورزشی، بر کارایی و عملکرد سازمانهای ورزشی متمرکز است. ایجاد فرآیندهایی که بهرهوری کارکنان، مربیان و ورزشکاران را افزایش داده و در عین حال هزینهها را کاهش دهد. همچنین ارتقای نام و شهرت سازمان ورزشی از طریق عملکرد مطلوب، موفقیتهای ورزشی و جذب طرفداران بیشتر انجام می پذیرد. جذب، آموزش و نگهداشت کارکنان و ورزشکاران با استعداد و کارآمد و بهبود و توسعه مکانها و تجهیزات ورزشی برای پاسخگویی به نیازها و انتظارات ورزشکاران و تماشاگران نیز از مهمترین اهداف سازمانی می باشد
۲. اهداف اجتماعی
مدیریت ورزشی به تأثیرات مثبت بر جامعه و افزایش مشارکت افراد در فعالیتهای ورزشی توجه دارد. با تشویق افراد به ورزش و فعالیت جسمانی، به بهبود سلامت عمومی جامعه کمک میشود. از آنجاییکه ورزش میتواند به عنوان یک عامل اتحاد و همبستگی در جامعه عمل کند و روابط اجتماعی را تقویت کند، پس با ایجاد فرصتهای بیشتر برای مشارکت در ورزش برای تمامی افراد جامعه از جمله کودکان، سالمندان و افراد با نیازهای ویژه قدمی به سمت نزدیکی هر چه بیشتر به اهداف اجتماعی برمی داریم. در نهایت تقویت اصول اخلاقی، روحیه جوانمردی و احترام به قوانین از طریق ورزش نیز جزء این اهداف محسوب می گردند.
۳. اهداف فردی
مدیریت ورزشی به پیشرفت و رشد ورزشکاران و علاقهمندان به ورزش نیز توجه دارد. ارتقای مهارتهای جسمی و فنی، همچنین تقویت مهارتهای ارتباطی و اجتماعی ورزشکاران، افزایش انگیزه و اعتماد به نفس ورزشکاران از طریق ایجاد محیطهای حمایتی، توجه به رفاه و سلامت روانی ورزشکاران برای حفظ عملکرد و جلوگیری از آسیبهای جسمی و روانی نیز جزء آسیب های فردی مدیریت ورزشی محسوب می گردد.
۴. اهداف اقتصادی
یکی دیگر از اهداف کلیدی مدیریت ورزشی، افزایش بازدهی اقتصادی و ایجاد فرصتهای درآمدزایی برای سازمانهای ورزشی است. جذب اسپانسرها و منابع مالی از طریق قراردادهای تجاری، حق پخش تلویزیونی و فروش بلیط، توسعه فرصتهای شغلی در صنعت ورزش، توسعه بازاریابی و فروش محصولات مرتبط با برند ورزشی مانند پوشاک، تجهیزات و سوغاتیها جزء دسته بندی اهداف اقتصادی می باشد.
موفقیت در مدیریت ورزشی اغلب با نمونههای برجستهای از سازمانها، باشگاهها و رویدادهای ورزشی همراه است که توانستهاند از طریق استراتژیهای خلاقانه و مدیریتی موثر به اهداف خود برسند. در اینجا به دو مثال میپردازیم:
*کمیته بینالمللی المپیک (IOC) که مسئولیت برگزاری بازیهای المپیک را دارد، نمونهای موفق از مدیریت رویدادهای ورزشی بینالمللی است. این سازمان با برگزاری مسابقات المپیک تابستانی و زمستانی توانسته است فرهنگ ورزش را در سراسر جهان ترویج دهد و ضمن حفظ ارزشهای المپیک، توجه میلیونها نفر را به خود جلب کند. مدیریت موثر این کمیته در جذب اسپانسرها، بازاریابی جهانی، و ایجاد منابع درآمدی از حق پخش تلویزیونی، به تأمین مالی بازیهای المپیک و رشد و توسعه ورزش کمک کرده است.
* لیگ برتر انگلیس یکی از موفقترین مدلهای لیگ ورزشی در جهان است. موفقیت این لیگ به دلیل مدیریت قوی و توسعه بازارهای جهانی است. لیگ برتر توانسته است با جذب بازیکنان برتر، ایجاد سیستم منظم پخش تلویزیونی، و بازاریابی گسترده در کشورهای دیگر، به یکی از پرطرفدارترین لیگهای جهان تبدیل شود. این لیگ با فروش حق پخش تلویزیونی و جذب اسپانسرهای معتبر، سالانه میلیاردها دلار درآمد کسب میکند. همچنین با مدیریت صحیح و استفاده از فناوریهای مدرن مانند سیستم VAR و تحلیل دادهها، کیفیت بازیها و تجربه تماشاگران را بهبود داده است.
مدیریت ورزشی در سطح جهانی یکی از حوزههای پیچیده و پویا است که با توجه به تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی، و ساختارهای ورزشی در کشورهای مختلف، دارای رویکردهای گوناگونی است. دیدگاه جهانی در مدیریت ورزشی شامل همکاری بینالمللی، استانداردسازی، ترویج ارزشهای ورزشی، و توسعه پایدار است.
در ادامه، برخی از جنبههای کلیدی مدیریت ورزشی از دیدگاه جهانی را بررسی میکنیم:
۱. استانداردسازی و تنظیم مقررات
یکی از اهداف جهانی در مدیریت ورزشی، استانداردسازی و یکسانسازی مقررات ورزشی برای تضمین عدالت و یکپارچگی در رقابتها است. سازمانهایی مانند کمیته بینالمللی المپیک (IOC)، فدراسیون بینالمللی فوتبال (FIFA) و سایر فدراسیونهای بینالمللی در رشتههای مختلف ورزشی، وظیفه نظارت بر استانداردها و قوانین را دارند. این سازمانها با تعیین مقررات و قوانین یکپارچه، مانع از بروز اختلافات میان کشورها و زمینهساز مسابقات عادلانه در سطح بینالمللی میشوند.
۲. همکاری بینالمللی و تبادل دانش
مدیریت ورزشی در سطح جهانی بر مبنای همکاری میان کشورها و نهادهای ورزشی در حوزههای مختلف از جمله برگزاری مسابقات، آموزش و تربیت نیروی انسانی و تبادل دانش و تجربه است. این همکاریها به کشورهای در حال توسعه کمک میکند تا با دسترسی به فناوریها و شیوههای نوین، سطح ورزشی خود را ارتقا دهند. برنامههایی نظیر دورههای آموزشی فدراسیونهای بینالمللی و تبادل مربیان و ورزشکاران نمونهای از این همکاریها هستند که باعث رشد و توسعه ورزش در سطح جهانی میشود.
۳. دیپلماسی ورزشی و ترویج ارزشهای انسانی
دیپلماسی ورزشی یکی از ابزارهای کلیدی برای تقویت روابط بینالمللی است. از دیدگاه جهانی، ورزش میتواند به عنوان پلی برای ارتباط میان فرهنگها و ملتها عمل کند و موجب ترویج ارزشهای انسانی مانند صلح، همبستگی، و برابری شود. نمونههایی از این رویکرد، بازیهای المپیک و جام جهانی فوتبال است که همواره در زمان برگزاری خود توجه جهانی را به خود جلب کرده و فرصتی برای تقویت روابط دیپلماتیک میان کشورها فراهم میکنند.
۴. توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی
امروزه مدیریت ورزشی در سطح جهانی بر اهمیت توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی تاکید دارد. بسیاری از سازمانهای بینالمللی ورزشی در تلاش هستند تا تأثیرات محیطزیستی رویدادهای ورزشی را کاهش دهند و از منابع طبیعی به شکل مسئولانهتری استفاده کنند. به عنوان مثال، المپیک تابستانی توکیو در سال ۲۰۲۰ تلاش کرد تا به یک رویداد دوستدار محیطزیست تبدیل شود؛ از جمله استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و بازیافت مواد مصرفی. توسعه پایدار همچنین شامل ایجاد فرصتهای ورزشی برای افراد دارای نیازهای ویژه و همچنین ارتقای برابری جنسیتی در ورزش میشود.