حقوق ورزشی «قسمت دوم»
محرم عبدی پور، حقوقدان
مقدمه
در شماره قبل به کلیاتی من باب حقوق ورزشی ، دلایل وجود آن و مهمترین حوزه های حقوق مرتبط با ورزش پرداخته شد و اذعان گردید کهحقوق ورزشی یک دسته قوانین و مقررات منظم در زمینه نظام ورزشی و فعالیتهای ورزشی است.
به عبارت دیگر، حقوق ورزشی یک سیستم از مفاهیم حقوقی مرتبط با ورزش، سازمـانهای ورزشی، فعـالیتهای ورزشـی، ورزشـکاران، زیـرسـاخـتهـای ورزشـی و دادرسیهای حقوقی مربوط به حقوق مدنی در ورزش و انجام فعالیتهای ورزشی است.در ادامه به سه مبحث: وکالت و حقوق ورزشی- منابع حقوق ورزشی- حکمرانی و مدیریت ورزش می پردازیم.
* وکالت و حقوق ورزشی
فعالیت حرفهای وکیل در عرصه ورزش، بسیار متنوع و پربار است. همانطور که اشاره شد، حقوق ورزشی تقریباً تمام شاخههای موضوعی حقوق را دربرمیگیرد.
بنابراین وکیل ورزشی باید یک حقوقدان عمومی کامل باشد که بر طیف گستردهای از موضوعات حقوقی تسلط دارد.
وکیل ورزشی ممکن است در نقش مشاور حقوقی باشگاهها و تیمها، مدافع در دعاوی حقوقی یا ترکیبی از این دو فعالیت کند.
در هر صورت، آشنایی عمیق با مختصات این عرصه نوظهور ضروری است.
در ادامه به برخی از خدماتی که وکلای ورزشی ممکن است ارائه دهند اشاره میشود:
الف- نمایندگی ورزشکاران:
برخلاف تصور رایج که نمایندگی بازیکنان در مذاکرات قراردادی را محور فعالیت وکلای ورزشی میداند، این بخش سهم ناچیزی از وظایف وکالت ورزشی را تشکیل میدهد. با این حال، نقش ایجنتهای ورزشی بسیار فراتر از مذاکره صرف قرارداد با باشگاه است و شامل برنامهریزی مالی و مالیاتی، سرمایهگذاری، مدیریت دارایی،مشاوره پزشکی، برنامهریزی دوران بازنشستگی و پس از دوران حرفهای و مشاوره حقوقی میشود.
ب- نمایندگی مربیان:
بسیاری از مربیان حرفهای و دانشگاهی خواهان خدمات حقوقی در زمینه عقد و اجرای قراردادهای استخدامی، قراردادهای تبلیغاتی، حل اختلاف با باشگاهها و مسائل انضباطی هستند.
پ – مشاوره باشگاهها و لیگها:
یک وکیل ورزشی در مقام مشاور حقوقی یک باشگاه یا لیگ علاوه بر مذاکره قرارداد با بازیکنان، در مذاکره و تنظیم قراردادهای مربیان و کارکنان، قراردادهای اجاره اماکن ورزشی، قراردادهای ساخت و نوسازی، قراردادهای بازاریابی، قراردادهای رسانهای، نظارت بر دعاوی حقوقی،رسیدگی به شکایات انضباطی و سایر موضوعات مشارکت دارد.
ت – نمایندگی مؤسسات آموزشی (Educational Institutions):
وکلای این حوزه به انعقاد و اجرای قراردادهای استخدامی مربیان، مدیران و سایر کارکنان، رسیدگی به دعاوی مربوط به نقض مقررات NCAA، تبعیض جنسیتی، مسئولیت مدنی،ساخت و بهرهبرداری از اماکن ورزشی، حمایت از حقوق مالکیت فکری و مشاوره مدیریت ریسک میپردازند.
ث- نمایندگی اماکن ورزشی (Sports Facilities):
در این زمینه، وکلا بر قراردادهای اجاره با تیمها، تأمینکنندگان، پیمانکاران و نهادهای دولتی نظارت کرده و در دعاوی مربوط به مسئولیت مدنی در قبال تماشاگران، منازعات مربوط به قانون منع تبعیض معلولان و نقض قرارداد مشارکت دارند.
ج – سایر حوزهها:
نمایندگی ورزشکاران فردی، برگزارکنندگان رویدادها و تورنمنتهای ویژه، فدراسیونها و کمیتههای ملی و بینالمللی، نهادهای رسانهای و شرکتهای بازاریابی از دیگر عرصههای ایفای نقش وکلای ورزشی هستند.
* منابع حقوق ورزشی
حقوق ورزشی منابع متعددی دارد که هنجارها و مقرراتی را برای تنظیم مسائل و فعالیتهای اصلی ورزشی دربردارند.
علاوه بر منابع حقوقی که ثمره فعالیت سازمانهای بینالمللی و نهادهای اجرای قانون در هر کشور است، اسناد متعددی تحت عنوان «مقررات عمومی حقوقی»، مصوبات سازمانهای بینالمللی غیردولتی و سازمانهای ورزشی فراملی و ملی وجود دارند که قواعد خاص ورزشی نظیر «قواعد مسابقات» و «قواعد سازماندهی و برگزاری رقابتهای ورزشی در رشتههای مختلف» را وضع و ضمانت اجراهای نقض آنها را مشخص میکنند.
منابع داخلی حقوق ورزشی در هر کشور را میتوان به دو دسته منابع اصلی و فرعی تقسیم کرد. منابع اصلی شامل: قانون اساسی، قوانین ورزش، قوانین مربوط به تشکلهای غیرانتفاعی و عمومی است.
منابع فرعی نیز عبارتند از: اساسنامهها و آییننامههای فدراسیونها و سازمانهای ورزشی، قواعد رقابتها و مسابقات، آییننامههای انضباطی و سایر اسناد داخلی نهادهای ورزشی.در میان منابع بینالمللی حقوق ورزشی میتوان به اسناد زیر اشاره کرد: کنوانسیون بینالمللی منع دوپینگ در ورزش، کنوانسیون ضددوپینگ اروپا، منشور اروپایی ورزش، بیانیه اتحادیه اروپا درباره ویژگیهای خاص ورزش و کارکرد اجتماعی آن و اسناد راهبردی دیگر.
* حکمرانی و مدیریت ورزش (Governance of Sport)
قواعد و مقررات حاکم بر ورزش را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
-1 قواعد بازی (Rules of the Game):
هر رشته ورزشی قواعد فنی و قوانین خاص خود را دارد که معمولاً توسط فدراسیونهای بینالمللی آن رشته وضع میشود. این قواعد، هسته اصلی ورزش را تشکیل داده و به طور ذاتی در جریان مسابقه غیرقابل چالش هستند.
-2 اصول اخلاقی ورزش (Ethical Principles of Sport):
این اصول، ناظر بر مسائل جوانمردی و درستکاری بوده و به «روح بازی» معروف هستند. اگرچه قواعد رسمی و فنی نیستند اما هرگاه تصمیمات سازمانهای ورزشی در دادگاهها مورد چالش قرار گیرد، مورد استناد واقع میشوند.
-3 حقوق بینالملل ورزشی (International Sports Law):
ناظر بر اصول کلی حقوقی است که به صورت خودکار در ورزش قابل اعمال هستند. حمایتهای اساسی مانند تضمین دادرسی عادلانه و حق دفاع از این طریق به نظام حقوقی ورزش نفوذ کرده و یک حاکمیت قانون در ورزش ایجاد میکنند.
-4 حقوق فراملی ورزش (Global Sports Law):
به اصولی اطلاق میشود که از مجموعه قواعد و مقررات فدراسیونهای بینالمللی ورزشی به عنوان یک نظم قراردادی خصوصی نشأت میگیرند. این قواعد دارای هویت مستقل و ویژه هستند.حقوق بینالملل ورزشی نیز بر ورزش اعمال شده و از عملکرد فدراسیونهای بینالمللی ورزشی ناشی نمیشود. بلکه لازم است اصول حقوق فراملی ورزش بهطور مستقل از درون نظام ورزش شکل بگیرد هرچند بر بنیان اصول کلی حقوق بینالملل استوار باشد.
نتیجهگیری
حقوق ورزشی به عنوان یک شاخه حقوقی مستقل در حال شکلگیری و تکامل است. ورزش به سبب اهمیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فزایندهاش جز با اتکا به نظام حقوقی نمیتواند توسعه پایدار داشته باشد.
بنابراین حقوق ورزشی با وامگیری از ظرفیتهای شاخههای مختلف حقوق و تکیه بر اصول عام حقوقی، همچنین پاسخگویی به مقتضیات خاص عرصه ورزش بهتدریج هویت علمی و عملی خود را تثبیت میکند. حقوق ورزشی باید بتواند ضمن حفظ ارتباط با سایر گرایشهای حقوقی، فلسفه، کارکردها و ابزارهای متناسب با ورزش را توسعه دهد.
این امر مستلزم مشارکت وکلا، اساتید، پژوهشگران و خود جامعه ورزش در غنیسازی گفتمان حقوق ورزشی است. به رسمیت شناختن جایگاه علمی و حرفهای حقوق ورزشی، نه یک مباحثه انتزاعی صرف، بلکه لازمه ارتقای این حوزه مطالعاتی و کاربردی و اعتلای جایگاه آن در نظام آموزشی و قضایی کشور است.