اثرات خشکسالی و تغییر اقلیم در ایران
دکتر مسعود پرستاری، جانشین معاونت سلامت سازمان پدافند:
مؤسسه اقتصـاد و صلح در خصوص تهدیدات زیست محیطی 157 کشور جهان را مورد بررسی قرار داده است. این بررسی بر (رشد جمعیت، تنش آب، عدم امنیت غذایی، خشکسالی، سیل، طوفانها، افزایش دما و افزایش آب سطح دریا) متمرکز شده است.
* این مؤسسه عنوان کرده که 19 کشور جهان با بیشترین تهدیدات زیست محیطی از سال 2020 به بعد مواجـه هستند و همچنین این کشورها در میـان کشورهای کمتـر صلح طلب قرار دارند معرفی شده اند.
* کشورهای (افغانستان، سوریه، عراق و چاد و …) از جمله این کشورها هستند.
* بیش از 1 میلیـارد نفر در 31 کشـوری زندگی میکنند که احتمالا مقاومت کافی در برابر اثرات زیست محیطی تا سال 2050 را ندارند و در نتیجه جمعیت عظیمی آواره خواهند شد که متأسفانه ایـران هـم در زمـره منـاطق بـا ریسـک بـالا میباشد.
* گـزارش جهـانى ریـسک 2023 تـوسـط مجمـع جهـانـى اقتصـاد گزارشـی تهیـه کرده که این گـزارش 10 ریسک اول پیـشبینـى شـده در دورههـاى 2 و 10 سـاله را به ترتیب زیر اولویت بندى نموده است:
تا 2 سال آینده:
1): بحران معیشت و هزینههاى زندگى.
2): حـوادث طبیعى و رویـدادهاى شدید آب و هوایى.
3): تقابلهاى ارضى و اقتصادى.
4): عدم موفقیت در کاهش اثرات تغییر اقلیم.
5): فرسایش انسجام اجتماعى و قطبى سازى در جامعه.
6): حوادث محیط زیستى با خسارات گسترده.
7): عدم موفقیت در سـازگارى با تغییر اقلیـم.
8): جرائم و نا امنى گسترده سایبرى.
9): بحران منابع طبیعى.
10): مهـاجرتهاى گستـرده غیـرداوطلبانـه و اجبارى.
* تا 10 سال آینده:
1): عدم موفقیت در کاهش اثـرات تغییر اقلیم.
2): عـدم مـوفقیـت در سـازگارى بـا اثـرات
تغییر اقلیم.
3): حـوادث طبیعى و رویـدادهاى شدید آب و هوایى.
4): نـابـودى تـنوع زیـستـى و از بیـن رفتـن
اکوسیستم ها.
5): مهاجرتهاى گسترده غیرداوطلبانه واجبارى.
6): بحران منابع طبیعى.
7): فرسایش انسجام اجتماعى و قطبى سازى در جامعه.
8): جرائم و نا امنى گسترده سایبرى.
9): تقابل هاى ارضى اقتصادى.
10) حوادث محیط زیستى با خسارات گسترده.
همانطور که در 10 ریسک اول 2 ساله مشاهده میفرمایید 6 مورد مربـوط به مسـائل (محیط زیست و تغییر اقلیم) است و در 10 ریسک 10 ساله هم 6 مورد باز مربوط به مسائل (محیط زیستی و تغییر اقلیم) است.
*️ اگر با دقت موارد را بررسی بفرمائید به سادگی متـوجه اهمیت صدچنـدان مبـاحث (زیست محیطی و تغییر اقلیم ) خواهید شد و این دقیقـاً همان واقعه شومی است که هموطنان عزیز به دلیل عدم تخصص لازم درک درست و صحیحی از آن ندارند.
از طرفی مسئولین به دلیل بعد امنیتی قضیه از عنوان کردن آن در رسانه بیم و هراس دارند ولی واقعیت میدان اینست که واقعا ایران با توجه به شرایط موجود زیست محیطی و ناپایداری که هم اکنون دارد در آینده بسیار نزدیک آبستن فجایع ناگواری خواهد بود.
فجـایعـی از قبیـل ( مهـاجـرت هـای اقلیمـی شـدید ، سیـلهای مهیب و ویرانگـر به دلیـل فقر و فرسایش بسیار شدید خاک و بارشهای رگبـاری حاصـل از تغییر اقلیـم ، فـرونـشست لجـام گسیخته زمیـن و خالی شـدن روستـاها و حتـی قـسمتهایـی از شـهـرهـا بـه دلیـل سستبـودن زمیـن و ایجـاد فـروچـالههـا، ریـزگـردهـای نمکـی از حاصـل خـشک شـدن دریاچه ارومیـه و دریـاچـه حــوض سلطان قـمو تــالاب هــورالـعـظـیــم خـوزسـتـــان و تـالاب گـاوخـونی بیــن اصفهـان و کـرمـان و تـالاب بنـد علیخـان تهـران و دریاچـه هامـون زابـل و تـالاب اشتـهـارد البـرز، خـشکسـالـی بسیـار شـدیـد، ورشکستـگـی آبـی، نـابـودی جنگـلها، تغییـر کاربری گستـرده و وحشتناک اراضـی کشاورزی و تبـدیل آنها به ویـلاسازی، امنیت ناپایدار غذایی و …)
هر کدام از این موارد به تنهایی و بر اساس منطق کارشناسی و با استفاده از خِرد جمعی، تجربیات داخلی و خارجی و نیز استفاده درست از ظرفیت آحاد مردم، نهادهای مدنی و بخش خصوصی، توجه بیشتری به اصول و مبانی توسعه پایدار و بهره وری و تاب آوری داشته باشد و در جهت رفع مسائل و چالشهـای اشاره شده، تلاش جدی و مـؤثری را میطلبد.
تـوسعـه پـایـدار (sustainable Development) فرآینـدی است که آینـدهای مطلـوب را برای جوامع بشری متصور میشود که در آن شرایط زنـدگی و استفاده از منـابع بدون آسیب رساندن به یکپارچگی و زیبایی و ثبات نظامهای حیاتی نیازهای انسان را برطرف میسازد.
در ایران دستیابی به شاخصهای بینالمللی در خصوص توسعه پایدار در دستور کار نهادهای مختلف قرار گرفتـه و این امر در برنـامه ششم توسعـه ایران نیـز تعریف و تبیین شـد ولی اگر نگاهی به میزان تحقق اهداف برنامه ششم توسعه در ایران بیاندازیم در می یابیم که تحقق اهداف برنـامه در طی پنج سال فقط %34 بوده یعنی برنامه ریزی و پیگیری اهداف آن در ایران %100 شکست خورده است زیرا نهادها و ارگانها و وزارتخـانههـا به گونـهای عمـل میکنند کـه منـافع خـواص و خـودشان لـحـاظ شـود و نـه منافع ملی.
همین عملکـرد فاجعه وار مدیران و حکمرانی موجب شده با توجه به اینکه ایران %1 وسعت کره زمیـن و %9 منـابع کل کـره زمیـن را دارد ولـی سهـم ایـران از کل اقتصـاد جهـانی فقط 0,71 % اسـت کـه بـا توجـه به پتـانسیـل بـی نظیر و بـی همتـای ایـران ولـی از سهـم نـاچیـزی در اقتصـاد جهـانی بـرخـوردار است ولـی دشمـن اصلی ایران سیـاستهـای غـلط اقـتصـادی مسئولینش است.
اولیـن خروجی بیبرنـامگی در منـابع طبیعی خودش را نشان میدهد و بر همین اساس است که (بحران منابع طبیعی) یکی از 5 ریسک اصلی اقتصاد ایران از سوی مجمع جهانی اقتصاد اعلام شده است. در حدی که وقتی طرح های مختلف شهری در ایران تهیه میشود بقدری ناکارآمد و ضعیفند و بیانگر این واقعیت است که بین برنامهریزی شهـری و اصول توسعـه پایدار شهـری تفاوت فـوق العـاده معنـادار و چشمگیری وجود دارد کـه بـراحتـی مـیتـوان دریـافـت فـرآیـنـد کنـونی برنـامـه ریـزی شـهـری در ایـران در چهـارچـوب اصـول تـوسـعـه پـایـدار جـای نـداشـتـه و اگـر مـسـئـولـیـن خـواهــان قـرار گـرفـتـن بـر مـدار ریــل تـوسـعــه متـوازن هستنـد بـایـد اصـول برنـامه ریـزی شهـری را بر اصول توسعـه پایدار تهیـه تنظیم و تدوین کنند ولی شاید جالب باشد که بدانید بزرگترین عامل عقب ماندگی ایران وجود نفت و گاز و منابع طبیعی است، زیرا مسئولین ایران با خام فروشی این منابع و هزینه وجوه حاصل از خام فروشی صرف مسائل کاملا غیر مرتبط عامل شدهاند که ایران بجای رشد سالانه اقتصادی هر سال سرانه رشد اقتصادیش منفی باشد و از طرفی با رشد شتابان تمام همسایه ها این پدیده شـوم دارد شکـل مـیگیـرد کـه بـه تـعبـیـر دکتـر مهـدی غضنفـری (رئیـس صنـدوق تـوسـعـه ملی)، ایـران تبدیـل به کارگر و عمله کشـورهای منطقه شود.
ولی از آنجاییکه (رشد جمعیت) و (کم بود منابع) دو مقوله آسیب رساندن به پایداری محیط زیست است جالب است که بدانید ( رشد جمعیت ) در ایران به مانند یک چاقوی دو لبه تیز شده که رشد جمعیت ایران را با چالش جدی مواجه میکند و از طرفی عدم رشد جمعیت هم ایران را با چالش مواجه میکند.
تنها دلیل این آشفتگی عدم حکمرانی و عدم تـوسعـه پایـدار در ایـران است زیـرا مسئولین (جنگلها، منابع طبیعی ، اراضی کشاورزی ، منابع آب ، منابع خاک ) را در ایران به معنی واقعی کلمه نابود کرده اند و واقعاً این مقدار تولید محصولات کشاورزی و این میزان ناچیز اراضی کشاورزی قطعاً و بلاشک پاسخگوی سیل عظیم جمعیت 105 میلیون نفری ایران در سال 1420 نیست.
از طرفی اگر جمعیت رشد پیدا نکند هم اکنون جمعیت غالب ایران وارد فاز میانسالی شده پس در نتیجه جمعیت جوان برای اداره و ایستادگی ایران نیاز است.
ولی با توجه به نرخ لجام گسیخته تورم و نقدینگی و اقتصاد نابود ایران معدود خانواده هایی در ایران وجود دارند که توان فرزندآوری دارند پس اینجا متوجه میشویم که برنامه ریزی و وجود توسعه پایدار چقدر در اقتصاد و امنیت پایدار غذایی و امنیت اشتغال پایدار و پیشرفت و خلق ثروت و ریشه کنی فقر میتواند نقش آفرین باشد.