یادداشت

گرداب نامرئی نـئــومـان

حمیده مولائی مدیرمسئول:

مقدمه

با پیشرفت رسانه‌ها و فناوری‌های ارتباطی، ارتباطات بـه یکی از ارکان حیـاتی اجتماع تبدیل شد و تأثیر آن بر زندگی افراد و جوامع غیرقابل انکار بود. این علوم که تـاکنون به عنوان یک رشتـه تخصصی پویا به توسعه و پیشرفت خود ادامه داده است، نظریه‌های متعدد و حائز اهمیتی در زمینه ارتباط میان گروه‌ها و افراد یک جامعه ارائه داده است. یکی از این نظریه‌ها که تأثیر به‌سزایی نیز در شناخت و مطالعه افکار عموم داشته، نظریه مارپیچ سکوت (1) است.

پایگاه خبری سما

امروزه نیـز با ظهور شبکه‌های اجتماعـی، ساختار ارتباطات و انتشـار اطلاعات به طور قابل توجهی تغییر کرده است. این تغییرات، تـأثیر زیادی بر نظریه مارپیچ سکوت داشته و زمینـه‌های جدیـدی برای بررسی این نظریـه در محیط‌های دیجیتال فراهم کرده است. در این نوشتار، پس از معرفی اجمالی مارپیچ سکـوت بـه نقـش رسانـه‌های دیجیتـال در شکل دهـی افکار عمـومی و نمـونه‌هـایی از مثـال‌های عینـی حوزه سیـاست بالاخـص انتخابات، خواهیم پرداخت.

نظریـه مارپیـچ سکوت که تـوسط الیـزابت نوئل-نئومان (2) جامعه شناس آلمانی در کتاب «افکار عمومی- پوست اجتماعی» مطرح شد، یکی از مهم‌ترین نظریه‌ها در حوزه ارتباطات و افکار عمومی است. مارپیچ سکوت فرآیندی را توضیح می‌دهد که طـی آن تمایـل افراد برای بیـان افکار خـود بصورت عمومی ممکن است تحت‌تأثیر دیدگاه اکثریت یا اقلیت تغییر کند. این نظریـه در واقع سکوت گروهـی را توضیح می‌دهد که احساس می‌کنند نظر و عقیده آنها از نظر تعداد و تکثر، در اقلیت قرار دارد و با اینکه ممکن است در بسیاری از مواقع صحت نداشته باشد، اما این مسئله میل به بیان نظر را در آنها تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

نظریه مارپیچ سکوت استدلال می‌کند که اکثر افراد از انزوای اجتماعـی می‌ترسند و وقتی مشاهده می‌کنند که دیدگاه‌شان در یک صدای مردمی قرار نمی‌گیرد، از صحبت کردن یا ابراز رفتار تردید دارند. (Noelle-Neumann,1974, Brady et al, 2023)

فـرض مهم ایـن تئـوری تـرس از انـزوا است کـه آنـهـا را تشـویـق می‌کنـد تـا نـظـرات اکثـریت را از طـریـق رسـانـه هـای جمعـی، شبکـه‌هـای محیـطـی بیـن فـردی و سـایـر عـوامل زیر نظـر داشتـه باشنـد تـا بـر ایـن نظـر غـالب شود که آیا نظرات خود با دیـدگاه عمومـی مطابقت دارد یا مطابقت دارد یـا نه (Chen,2018, Masullo et al,2020).

پیشـرفت در فنـاوری و ظهـور رسانـه‌هـای اجتماعی، محققان ارتباطات را به ارزیابی مجدد فرضیه نظریه‌های رایج در فضای ارتباطات جمعی سنتی واداشت. (Heyd,2021) بر اساس این تئوری، افراد غالبا به سبب ترس از انزوا و همچنین تمایل برای تعلق به یک گروه انسانی مشخص، نظرات خود را برای هماهنگی با اکثریت سانسور می‌کنند. این سازوکار در خصوص افرادی است که نظر و عقیده خود را، اقلیت می‌‌پندارند.

نقش رسانه‌ها در شکل‌دهی افکار عمومی

رسانـه‌هـا و شبکـه‌های اجتماعـی شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، توییتر، اینستاگرام و لینکدین امکانات گسترده‌ای برای اشتراک‌گذاری نظرات و اطلاعات فراهم کرده‌اند. این پلتفرم‌ها ویژگی‌های منحصر به فردی دارند که می‌توانند بر فرآیند مارپیچ سکوت تأثیر بگذارند و نقش بسیار مهمی در شکل‌دهی افکار عمومی ایفا ‌کنند. بعنـوان مثال در دوران انتخـابـات، رسانـه‌هـا و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با پوشش خبری و تحلیل‌های خود، به تقویت یا تضعیف نظرات خاصی بپردازند. آنها با استفاده از انتشار نظرسنجی‌ها، بر روی حمـایت یـا عدم حمـایت از کانـدیداهـا تأثیـر می‌گـذارند. اگر رسانه‌هـا نشان دهنـد که یک کاندیدا از حمایت بیشتری برخوردار است، افراد بیشتری به حمایت از آن کاندیدا روی می‌آورند. در زیـر به نمونه‌هایی از مثال‌های عینی مارپیچ سکوت می‌پردازیم:

* نوستالژی قذافی در لیبی

پس از سقوط قذافی، طرفداران او که در اقلیت بودند، به خاطر جو سنگین رسانه‌ها و تمرکز آنها بر دیکتاتور بودن قذافی، نمی‌توانستند عقایدشان را در رسانه‌ها مطرح کنند و بسیاری از حقـایق دوره قذافی، مثل: پرداخت حقوق به بیکاران تا زمانی که کار پیدا کنند، تحویل آپارتمان رایگان به زوج‌هایی که تازه ازدواج کرده‌اند، عدم بدهی خارجی و… پوشیده مانده است.

* انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده در سال 2016

در ایـن انتخابـات، نظـرسنجـی‌ها و تحلیـل‌های رسانه‌ای عمدتاً نشان می‌دادند که هیلاری کلینتون، نامزد حـزب دموکرات، نسبت به دونـالد ترامپ، نامزد حزب جمهوری‌خواه، برتری دارد. این وضعیت باعث ایجاد یک مارپیچ سکوت برای حامیان ترامپ شد، چرا که فکر می‌کردند در اقلیت هستند. اما در نهایت نتیجه نهایی انتخابات، که برخلاف پیش‌بینی‌های نظرسنجی‌ها و تحلیل‌های رسانه‌ای بود، نشان داد که بسیـاری از حامیان ترامپ از ابراز نظرات خود در فضای عمومی خودداری کرده بودند، اما در روز انتخابات به طور قاطعانه به او رأی دادند.

* انتخابات ریاست‌جمهوری روسیه در سال 2018

در انتخابات مذکور، ولادیمیر پوتین به طور گسترده‌ای به عنوان کاندیدای غالب شناخته می‌شد. رسانـه‌های دولتی و وابسته به حکومت به طـور گستـرده‌ای از پـوتین حمـایت می‌کردند و این باعث می‌شد که نظرات مخالف به حاشیه رانده شود. فشارهای اجتماعی و ترس از عواقب منفی، مردم را از ابراز نظرات مخالف منصرف می‌کرد. این فشار اجتماعی می‌تواند شامل ترس از اخراج از کار، مورد هدف قرار گرفتن توسط نیروهای امنیتی و یا حتی تهدید به خشونت باشد. این عوامل باعث شد که مخالفان پوتین کمتر تمایل به ابراز نظرات خود داشته باشند و نظرات آنها در فضای عمومی کمتر دیده شود.

* انتخابات پارلمانی بریتانیا در سال 2019

موضوع برگزیت یکی از بحث‌برانگیزترین مسائل این انتخابات بود. طرفداران و مخالفان برگزیت به شدت نظرات متضادی داشتنـد و فضای اجتماعی و رسانه‌ای به شدت تقسیم شده بود. نظرسنجی‌ها نشان می‌دادند که حزب محافظه‌کار به رهبری بوریس جانسون برتری دارد. این امر باعث شد که برخی از مخالفان برگزیت و حامیان حزب کارگر از ابراز نظرات خود خودداری کنند. فضای اجتماعی و نظرسنجی‌ها باعث شد که نظرات مخالف به حاشیه رانده شود و افراد کمتر تمایل به ابراز مخالفت خود داشته باشند. این مـوارد تنها بخشی از گرفتار شدن اقلیت جامعه در نظریه مارپیچ سکوت می‌باشد، چراکه صدهـا اتفاق مهم تاریخـی دیگر نیز بوده اند که پیامدهای مارپیچ سکوت را در جامعه خود احساس نموده اند.

با این تفسیر به نظر شما انتخابات ریاست جمهوری سال 1403 ایران تا چه حد تحت تاثیر نظریه مارپیچ سکوت واقع شده بود؟!!!

هلدینگ بین المللی سما

SILENCE SPIRAL(1)

Elisabeth Noelle-Neumann(2)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا