برقگرفتگی اقتصاد ایران
«محدودیت تامین انرژی» چگونه بهوجود آمد؛ آیا مسیر رشد اقتصادی را تهدید میکند؟
محدودیتهای تامین برق با افزایش گرمایش زمین بدون شک برای کشوری همچون ایران که به توسعه صنعتی نیاز دارد، یک مانع جدی برای رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود. گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی در آینده به این معناست که تعداد روزهای گرم از تعداد روزهای سرد بیشتر خواهد بود. این برای صنایع ایران که هر سال در فصول گرم در خط مقدم تعطیلی و قطعی برق قرار میگیرند چندان خبر خوبی نیست. گزارشها نشان میدهند که در سالهای آتی نیز ممکن است در نتیجه افزایش دما و کمبود آب، همچنان با رشد تقاضا برای برق و کمبود عرضه آن مواجه باشیم.
همایون حائری، معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی با بیان اینکه در فصل گرم سالجاری تمامی نیروگاههای کشور با آمادگی ۱۰۰درصدی در حال تولید برق هستند، گفت: در کنار برنامههای سالانه و چهارساله که در قالب برنامههای کوتاهمدت و میانمدت اجرایی کردیم، همچنین تلاش کردیم برنامهای بلندمدت برای آینده صنعت برق در ۲۰سال آینده داشته باشیم که تمرکز ویژه آن بر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است. در حالی که سازمان برق کشور اعلام کرده بود که در تابستان جاری منازل قطعی برق را تجربه نخواهند کرد، با قطعیهای مکرر برق روبهرو هستیم. همچنین قابلتوجه است که سال گذشته در این بازه زمانی عدد مصرف برق ۶۶هزار و ۲۲مگاوات بود؛ ولی در روزهای اخیر این عدد به ۷۰هزار و ۶۱۵مگاوات نیز رسیده و میتوان گفت حدود ۳هزار مگاوات رشد تقاضا ایجاد شده است که در ادامه به دلایل آن میپردازیم.
سهم ناچیز انرژیهای تجدیدپذیر از تامین برق
حمیدرضا صالحی، کارشناس حوزه برق، در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» معتقد است تغییرات اقلیمی موجب گرمتر شدن هوا شده است و باید برای تخمین میزان تقاضای برق به آن توجه کرد. وی با اشاره به افزایش ۶ تا ۷درصدی تقاضای برق نسبت به ماه مشابه سال گذشته بیان کرد: زمان پیک مصرف برق در سالجاری، زودتر از سال گذشته رسیده است که این امر را میتوان به دو مورد افزایش تقاضا و افزایش شدت گرما نسبت داد. به عقیده این کارشناس حوزه برق، با توجه به افزایش تقاضا به دلیل افزایش مصرف مردم از وسیلههای برقی و همچنین گرمایش هوا، میتوان میزان تقاضای برق در سال آینده را تخمین زد و از همین حالا به فکر افزایش تولید برق بود؛ زیرا اگر شرایط با همین برنامه و روند مدیریتی پیش برود، در سال آینده، وضعیت ناترازی برق حادتر خواهد شد.
صالحی با اشاره به میزان مصرف بخش خانگی از برق گفت: مجموع مصرف خانگی برق، حدود ۴۵درصد از کل برق تولیدی کشور است. به طور کلی برنامه دولت تلاش برای برقرسانی به خانوار است و صنایع در اولویت دوم تامین برق قرار دارند. ولی به دلیل توافقاتی که در سال گذشته میان بعضی از صنایع و صنعت برق بوده است، ممکن است به دلیل عمل به آن تعهدات بخشی از برق خانگی نیز قطع شود.
این کارشناس معتقد است که تامین برق صنایع باید در اولویت باشد؛ زیرا صنایع به دلیل مولد بودن با تولید، صادرات، اشتغالزایی و… به توسعه و بهبود شرایط کلان اقتصادی کمک میکنند.
فعالان بخش خصوصی در آخرین جلسه شورای گفتوگو خواستار قطعی چهارروزه برق در ماه، به جای قطعی برق دوساعت در هر روز شدند. صالحی در پاسخ به چگونگی «امکان» این درخواست گفت: از نظر علمی امکان اجراییسازی این طرح وجود ندارد؛ زیرا در حال حاضر کشور امکان ذخیره برق را ندارد.
به بیان او، در جهان وسیلههایی مانند باتریهای بسیار بزرگ ساخته شده است که با نام «استوریج» شناخته میشوند. این استوریجها توان ذخیره برق را دارند. از دیگر سو، گاز مایع نیز ریشه اصلی تولید برق است که امکان ذخره آن وجود دارد؛ ولی در کشور ما گاز مایع نیز ذخیره نمیشود؛ در نتیجه میتوان گفت در حال حاضر امکان اجرای این طرح وجود ندارد.
او در تکمیل توضیحات درباره ذخیره برق گفت: در کشور ما پنلهای خورشیدی توان ذخیره برق را ندارند و تولیدکنندگان یا باید انرژی تولیدشده را در باتری ذخیره کنند یا اینکه آن را به شبکه تولید برقی بفروشند تا برق تولیدی وارد جریان عمومی شود.
صالحی افزود: شرایط تولید انرژیهای تجدیدپذیر در داخل کشور مساعد نیست. در حال حاضر ظرفیت نصبشده انرژیهای تجدیدپذیر حدود ۱.۴درصد برق مصرفی است و تاکنون ۱۱۴۰مگاوات انرژی سبز در کشور تولید شده است. به بیان این کارشناس حوزه انرژی، تا سال ۲۰۲۲، سهم برق تجدیدپذیر از میزان برق مصرفشده در جهان ۳۰درصد بوده است؛ ولی این عدد در کشور ما زیر یکدرصد است که با توجه به ظرفیتهای طبیعی عدد خوبی نیست.
تغییرات اقلیمی یک پدیده جهانی است. طبیعتا ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و از نظر تنش آبی و دمای هوا تحتتاثیر تغییرات اقلیمی قرار گرفته است. طبق گزارش مرکز ملی هشدار و پایش خشکسالی ایران، میانگین دمای ایران در ۳۰سال گذشته ۱.۶۸درجه سانتیگراد در مقایسه با افزایش ۰.۴۳درجه سانتیگراد در میانگین جهانی افزایش یافته است. براساس پیشبینیهای دما، ایران تا پایان قرن بیستویکم با افزایش قابلتوجه دما مواجه خواهد شد. همچنین میانگین بارندگی در ایران حدود ۲۵۰میلیمتر است که کمتر از یکسوم متوسط بارندگی در جهان است. مطالعه بر روی منابع آبی آینده در ایران نشان میدهد که تا پایان قرن بیستویکم، مناطق مرطوب (۱۰درصد از مساحت ایران) احتمالا بارندگی بیشتری خواهند داشت و مناطق خشک (بیش از ۸۲درصد از مساحت ایران) کمتر بارندگی خواهند داشت. تغییرات آب و هوایی ممکن است بر اقتصاد، سیستم انرژی، سلامت، غذا، محیطزیست و امنیت تاثیر بگذارد. این گزارش به بررسی اثرات بالقوه تغییر اقلیم بر تقاضا و عرضه برق در ایران تمرکز دارد.
در سمت تقاضا، تغییرات آبوهوایی و افزایش دما از طریق رشد تقاضای سرمایش بر مصرف برق تاثیر میگذارد. در سمت عرضه، تاثیر عمده مصرف و در دسترس بودن آب است که میتواند از طریق مکانیزمهای مختلف تحتتاثیر تغییرات آبوهوایی قرار گیرد. آب در سطوح مختلف زنجیره انرژی از جمله استخراج منابع انرژی، پردازش سوخت و تبدیل انرژی مصرف میشود. در سطوح پردازش و تبدیل، تغییرات آبوهوایی مستقیما بر کارآیی فناوریهای خنککننده تاثیر میگذارد و در نتیجه مصرف آب را افزایش میدهد. مطالعات قبلی نشان دادهاند که افزایش یکدرجه سانتیگراد دما، بازده حرارتی و ظرفیت کل نیروگاهها را به ترتیب ۰.۱تا ۰.۵درصد و ۱.۰ تا ۲.۰درصد کاهش میدهد. علاوه بر این، تغییرات در الگوهای بارش و دما بر در دسترس بودن منابع آب تاثیر دارد که متعاقبا بر مکانیابی نیروگاهها و پالایشگاهها تاثیر میگذارد. علاوه بر این، سیاستهای اجراشده برای مقابله با تغییرات آبوهوا و کاهش انتشار گازهای گلخانهای (GHG) اثرات قابلتوجهی بر سیستمهای انرژی و آب دارد.
تقاضای برق ایران از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۹ سالانه رشد سریع ۵.۳۶درصدی را تجربه کرده است. ماهیت کشور، یعنی در حال توسعه بودن، تا حدودی این رشد را توضیح میدهد، اما تاثیر افزایش دمای هوا بر تقاضای برق مسکونی برای سرمایش فضا در ساختمانها که سهم قابلتوجهی از کل مصرف برق را دارند، قابلتوجه بوده است. در زمینه تامین برق، مجموع ظرفیت اسمی نیروگاهها در سال ۲۰۱۹ به ۸۳هزار و ۴۸۳مگاوات رسید.
تا سال ۲۰۲۰ تقریبا ۷۸درصد از ۳۱۸تراوات ساعت برق از سوختهای فسیلی تولید شده است و نیروگاههای برقابی تنها ۱۰درصد را تامین کردند. در حالی که سرزمین پهناور ایران، با آب و هوای متنوع، آفتاب شدید و توپوگرافی بادهای پرسرعت پتانسیل قابلتوجهی برای انرژیهای تجدیدپذیر فراهم میکند، منابع انرژی تجدیدپذیر غیرآبی در حال حاضر تنها درصد کمی از کل تامین انرژی را پوشش میدهند. شایان ذکر است که بازار برق در ایران به گونهای تنظیم میشود که شرکتهای دولتی عمدتا مالک و راهانداز سیستم برق هستند.
از آنجا که بخش برق در ایران در حال حاضر عمدتا مبتنی بر احتراق گاز یا فرآوردههای نفتی است، برداشت و استفاده از آب برای مقاصد سرمایش موردنیاز است. بنابراین، نیروگاههای با سوخت فسیلی باید با مشکل کمبود آب مقابله کنند؛ چرا که کمبود آب به سمت عرضه برق از این طریق آسیب خواهد زد. همچنین، کمبود آب میتواند تولید برق از نیروگاههای آبی را کاهش دهد و خروج آب خنککننده توسط نیروگاههای فسیلی را در دهههای آینده محدود کند. با توجه به ویژگیهای اقلیمی ایران و اقتصاد در حال توسعه، ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر تقاضا و عرضه برق و همچنین ارزیابی حساسیت تامین برق نسبت به دسترسی به آب از اهمیت زیادی برخوردار است. قبلا مطالعات متعددی در خصوص تقاضای برق بلندمدت و کوتاهمدت در ایران با استفاده از روشهای مختلف مانند شبکههای عصبی، الگوریتمهای اکتشافی و اقتصادسنجی انجام شده است. با این حال، این مطالعات تاثیرات تغییر آبوهوا را در مدلسازی در نظر نگرفتند. سوالهایی که از دریچه سطح توسعه میتوان به آنها پرداخت شامل موارد زیر است:
• مشکلات تامین برق چقدر باید جدی باشد تا بتواند ترمزی جدی برای رشد اقتصادی ایجاد کند؟
• تامین بیوقفه برق تا چه حد رشد اقتصادی را تسریع کرده است؟
در حالی که تحقیقات بیشتری در مورد انرژی و رشد اقتصادی در کشورهای توسعهیافته نسبت به کشورهای در حال توسعه انجام شده است، دلایلی وجود دارد که فکر کنیم انرژی برای رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه اهمیت بیشتری دارد. این تا حدی به این دلیل است که به احتمال زیاد انرژی به عنوان محرک رشد اقتصادی در اقتصادهای توسعهنیافته امروزی که در سطوح درآمد پایینتری قرار دارند، مهمتر بوده است. در اقتصاد ماقبل صنعتی، کمبود انرژی برای رشد اقتصادی یک محدودیت بود. این محدودیت با توسعه فناوریها برای بهرهبرداری از سوختهای فسیلی و بعدها دیگر حاملهای انرژی مدرن کاهش یافت.
الکتریسیته مزایای بیشماری را نسبت به سایر حاملهای انرژی ارائه میدهد که روشنایی بسیار کارآمدتر، فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و سازماندهی مولدتر تولید را ممکن میسازد. با گذشت زمان و با افزایش متوسط درآمد، تمایل به استفاده از حاملهای انرژی باکیفیتتر -مولدتر، تمیزتر و انعطافپذیرتر- بهویژه برق وجود دارد. با این حال، شواهد تجربی از اثر علّی الکتریسیته بر رشد و توسعه اقتصادی ضعیف است. بسیاری از کشورهای در حال توسعه در چند دهه اخیر بخش برق خود را اصلاح کردهاند. این تلاشها عمدتا در جهت آزادسازی بازار و زیرساختسازی فقط تا حدی در ارتقای قیمتگذاری کارآمد و دسترسی بیشتر به برق موفق بوده است. مطالعاتی که اثرات اقتصادی این اصلاحات را ارزیابی کند کمیاب است.
مطالعات گوناگونی در حوزه اثر زیرساختها بر توسعه صورت گرفته که دو مورد از آنها از دادههای تابلویی و یکی از دادههای مقطعی استفاده میکند. این دو مطالعه اثر بلندمدت مثبت و قابلتوجهی از توسعه زیرساخت بر تولید ناخالص داخلی پیدا کردند. آنها زیرساختها را با استفاده از یک شاخص اندازهگیری میکنند که یکی از اجزای آن ظرفیت تولید برق است.
نتایج طیفی از مطالعات با استفاده از دادههای ۱۵ایالت هند طی سالهای ۱۹۸۴-۱۹۶۵ نشان داد که یک اتصال برق کشاورزی اضافی در هر هزار نفر با افزایش تولید سرانه در حدود ۲ تا ۳درصد همراه است. آنها از در دسترس بودن آب زیرزمینی به عنوان ابزاری برای برقرسانی استفاده و استدلال میکنند که تقاضای برق برای تامین انرژی پمپهای آب زیرزمینی تفاوتها را در نرخ برقرسانی در بین ایالتها توضیح میدهد. عرضه برق و تامین زیرساختهای آن به سرمایهگذاریهای هنگفتی نیاز دارد. مشکل اقتصاد ایران همانطور که در ابتدا مطرح شد، کمبود عرضه برق است و این کسری بهخصوص در فصول گرم سال خود را نمایان میسازد. تحقق اهداف توسعه اقتصادی بدون توجه به این کسری و موانع زیرساختی آن، با چالشهای بسیاری مواجه خواهد بود. بیشک کمبود آب و تغییرات اقلیمی از علل زیربنایی این کسری هستند. اما نباید فراموش کرد که ایران ظرفیتهای فراوانی در تامین انرژی تجدیدپذیر غیرآبی دارد که باید از آن استفاده کند.
منبع: دنیای اقتصاد