راه نما
محمد سعادتی، پیرغلام شاعران اهل بیت:
صلائی ده بهار آمد بهار خوشگوار آمد
صدای قمری شیدا ز روی شاخسار آمد
دریده پیرهن گلها به امر حیّ بی همتا
شقایق از دل خاک و بنفشه جو کنار آمد
نواگر سهره ومینا ترنّم میکند طرقه
برای سیر گل بلبل به گلشن بیقرار آمد
ز ابر تیره و نیلی بریزد درّ بارانها
سبب برهستی عالم هزاران چشمه سار آمد
مزیّن گشته بوستانهادرو دشت و گلستانها
به طوف گلبن وگلشن هزاران فوج هزار آمد
زعطر گل سحر گاهان معطّر جان گیتی شد
مشام عاشقانش را شمیم مشگبار آمد
درختان ثمر ور چون عروسان دم حجله
مرصع بر گل وغنجه به هر باغ دیار آمد
سفیدو ارغوانی رنگ به تن پیراهن گلها
برای بردن دلها بسان گلعذار آمد
هلا دهقان فرخنده لبانت شادو پر خنده
ز چرخ چرخ چرخنده برایت فصل کار آمد
لباس بزم را بر تن نموده ساقی خوشرو
برای بذل پیمانه کنار هر خمار آمد
بگیر از دست من زاهد رویم بر محفل یاران
که شاید شمه ای آنجا شمیم شهریار آمد
برای دیدن یاران محامد از دل واز جان
بدستان دفتر وخا مه پراز اشعار یار آمد
الهی کی رسد مژده که گویند مهدی موعود
عدالت گستر گیتی به صلح پایدار آمد